همیشه در مورد رفتارهای تکراری که تبدیل به عادت و یا اعتیاد شدهاند صحبت میکنیم؛ ولی آیا واقعاً اینگونه است و آیا واقعاً رفتار ما به نوعی مشکل تبدیل شده است. ما بارها در مورد اعتیاد به چیزی شنیدهایم؛ مثل شکلات، ورزش، ایمیل، برنامه تلویزیونی و . . .
آیا واقعا عادت به این نوع رفتارها اعتیاد است؟
پاسخ خیر است تا زمانی که به طور قطعی معنای واقعی و کلاسیک اعتیاد را دنبال نکردهاید، این نوع رفتار اگرچه بهطور بالقوه میتواند مشکلساز باشد، ولی اعتیاد نیست. اعتیاد عبارت است از: وابستگی روانی و جسمی به چیزی، اگر شما به الکل، تنباکو یا مواد مخدر اعتیاد داشته باشید، در هنگام ترک دچار علائمی همچون افزایش فشارخون، تهوع، تعریق و لرزش میشوید، زیرا این مواد مغز و بدن را به لحاظ شیمیایی تغییر میدهند.
امروزه بسیاری از مردم برای اشاره به نیاز از کلمه اعتیاد استفاده میکنند؛ در حالی که برخی از رفتارهای آنان رفتارهای اجباری و تکراری است، نه اعتیاد، مثل خوردن و آشامیدن، ورزش، خرید، کار، استفاده از اینترنت و . . . اگر فرد ورزش نکند، احساس ناراحتی میکند ولی علائم ترک را ندارد و مثلا نمیلرزد. البته این رفتارهای اجباری گاه میتوانند جدی و خطرناک باشند، این رفتار اعتیاد نامیده میشود یا یک رفتار تکراری، بلکه آنچه اهمیت دارد، این است که این رفتار تأثیر مخربی بر زندگی میگذارد. مثلا اگر به دیدن تلویزیون عادت دارید، تا جایی که روی روابط و زندگیتان اثر بدی نگذارد، مشکلساز نخواهد بود، ولی هنگامی که تماشای تلویزیون را به شرکت در مراسم ازدواج دوستتان ترجیح دهید و این مسئله موجب دلخوری بهترین دوستتان شود، تأثیر بدی بر زندگیتان میگذارد و یا با عادت به خرید بیش از حد، روابط و امنیت مالی زندگیتان را بر هم میزنید. مثلاً فردی که عادت به خرید کفش دارد زمانی احساس غم میکند باید حتما یک جفت کفش بخرد! در صورتی که بسیاری از آنها بدون استفاده درون کمد روی هم انباشته شده بودند. این فرد هنگامی که یک جفت کفش جدید میبیند، نمیتواند در برابر خرید آن مقاومت کند. اگر خودش را به مدت یک تا دو هفته مجبور میکرد که هیچ کفشی نخرد، به لحاظ فیزیکی مریض نمیشد، و نمیتوانست به لحاظ روحی بیش از این مدت در مقابل خرید کفش مقاومت کند، این مشکل او به حدی پیشرفت کرده بود که به اطرافیان خود مقدار زیادی پول بدهکار شده بود و حتی شوهر و خانوادهاش تصمیم گرفته بودند او را ترک کنند. یا به طور مثال شخصی که به تازگی عمل جراحی بای پس معده انجام داده است و عادت به خوردن دارد. آنقدر غذا میخورد تا احساس بیماری کند و بلافاصله پس از خوردن آبنباتها و کیکها و چیپس و . . . احساس عذاب وجدان و گناه میکند. او میدانست که این پرخوری به زودی او را میکشد، ولی نمیتوانست آن را ترک کند.
علت رفتارهای اجباری چیست؟
عوامل بیولوژیکی و زیست محیطی فراوانی در ابتلا به این رفتارها موثرند. اول از همه اینکه که این رفتار ریشه ژنتیکی دارند؛ چرا که به نظر میرسد در خانوادهها عود میکنند و رواج مییابند. به طور مثال در خانواده خانمی؛ علاوه بر خود او، پسر ۱۵ سالهاش نیز روز و شببازیهای ویدئویی انجام میدهد؛ عدم تعادل مولد شیمیایی در مغز به نام انتقال دهندههای عصبی، در برخی موارد دلیل ابتلا به این رفتارها هستند که به صورت ژنتیک میتوان به این عدم توازن مبتلا شد.اجبار اغلب میتواند ناشی از اضطراب و افسردگی نیز باشد. آسایش در هنگام غذاخوردن و شادی در هنگام خرید میتواند به طور موقت احساس غم و ناراحتی را از بین ببرد. البته این تسکین موقتی خواهد بود و تاثیر آن به زودی از بین میرود و برای تسکین دوباره نیاز به تکرار رفتار تسکین دهنده است! تحقیقات نشان میدهد که در برخی موارد، رفتارهای اجباری، احساس سرخوشی به انسان میدهید. و مرکز لذت در مغز انسان را فعال میکنند و متاسفانه پس از فعالسازی ترک این عادت بسیار مشکل میشود و هر چقدر این رفتار قویتر شود ترک آن مشکلتر خواهد شد. محیط نیز بسیار موثر است. اگر مادر شما مرتب در حال انجام یک رفتار مکرر است و تمیز کردن خانه، خرید کردن و یا خوردن را به دفعات تکرار میکند، احتمال ابتلای شما به این رفتارها نیز افزایش مییابد. البته گاهی اوقات انجام این کارها هیچ عیب و ایرادی نخواهد داشت.
اعتراف کنید
تا زمانی که با خودتان صادق نباشید، نمیتوانید رفتار خود را تغییر دهید. اعتراف آن نزد همسر و یا یکی از دوستان نزدیکتان در رفع مشکل بسیار مفید خواهد بود. و مقابله با آن را آسانتر و طی کردن مراحل و گام برداشتن برای تغییر را سادهتر میکند.
در مورد علل ابتلا به این نوع رفتار فکر کنید
در مورد احساسات و دلایلی که پشت این رفتار شما وجود دارد، فکر کنید. آیا متوسل به اینترنت شدهاید تااحساس افسردگی و ناراحتی خود رادرمان کنید و یا آیا مرتب ورزش میکنید تا آثار پیری را از چهره خود محو کنید!
دلیل افراط در انجام این رفتارها را بیابید
سعی کنید هر بار انجام این رفتار را به تعویق بیندازید. اگر همین لحظه دوباره تصمیم میگیرید که سری به کامپیوتر بزنید، آنرا به تعویق انداخته و حداقل یک ساعت بعد آن را انجام دهید و دفعه بعد که تصمیم گرفتید، دوباره دو ساعت آن را به تاخیر بیندازید. همین امر موجب میشود که به تدریج روی رفتارتان کنترل پیدا کنید. دائم این نکته را به خود یادآوری کنید که خود شما روی رفتارتان به تدریج کنترل دارید و رفتارهایتان اجباری نیستند.
شیوه انجام آن رفتار را، تغییر دهید: اگر نمیتوانید خوردن شیرینی و شکلات را ترک کنید، هرگاه احساس میکنید که باید چیزی بخورید، به جای شکلات، یک سیب بخورید. باز هم یک ماده غذایی خوردهاید ولی ماده غذایی متفاوتی را امتحان کردهاید. با تغییر ماهیت رفتارهای اجباری به تدریج آن را از مشکل عادت خارج خواهید کرد.
روان درمانی
در نهایت اگر احساس کردیدکه به کمک نیاز دارید میتوانید به یک درمانگر مراجعه کنید. ترکیبی از روان درمان (درک ریشههای رفتار) و درمان شناخت رفتاری گاهی بهترین شیوه درمان خواهد بود. اگر رفتار وسواس گونه فرد جدی باشد و با گفتار درمانی بهبود نیابد، روانپزشک ممکن است داروی ضد افسردگی تجویز کند. این داروها بر مقدار سروتونین و نوراپینفرین تاثیر میگذارند و همانطور که میدانید این دو ماده شیمیایی با اضطراب و افسردگی و رفتارهای اجباری مرتبط هستند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید