شهرستان زنجان يكي از چهار شهرستان زنجان مي باشد كه بخش شرقي آن از نزديكي هاي رودبار شروع و قسمتي از درياچه سفيدرود را در بر مي گيرد و به قسمت بلا دست شهر تكاب در بخش شرقي ختم ميگردد. رودخانه قزل اوزن از ارتفاعات چهل چشمه كردستان و همدان سرچشمه گرفته و از دو طرف سرازير گشته و وارد محدوده شهرستان زنجان مي شود. شاخه شرقي آن در نزديكي منجيل نهيتا به رودخانه اصلي سفيد رودريخته و به موازات زنجان رود مي باشد.دو طرف رودخانه قزل اوزن حد شروع ارتفاعات رودخانه مزبور را در دره خود در برميگيرد. رودخانه زنجان رود كه همانند شاخه شرقي رودخانه قزل اوزن داراي جهت شمال غربي-جنوب شرقي است,از شهر زنجان عبور كرده و به قزل اوزن ميريزد.ايجرود نيز در دهستان ايجرود جاري بوده و به قزل اوزن ميريزد.
شيب زمين از شمال به جنوب بوده و به علت ملايم بودن (2%) اراضي نسبتا مسطحي را بوجود آورده است.زمينهاي هموار آن,اراضي وسيعي را موجب گشته كه نقطه پاياني اين اراضي در واقع نقطه شروع ارتفاعات است.اين اراضي كه در واقع همان دشت زنجان ميباشد در غرب حدود 1500 متر(حداقل) و در شمال شرق 1800 متر(حداكثر) ارتفاع دارند.ارتفاعات غالبا عاري از جنگل و بيشه و حتي بدون .پوشش گياهي خاص مي باشند.(البته بجز ارتفاعات البرز كه جنگلي است.)
از قسمتهاي هموار شهرستان زنجان امتداد محور تهران-زنجان-تبريز را ميتوان نام برد.شيب ملايم زمينهاي شمالي اين محور ارتباطي علي الخصوص و همچنين زمينهاي جنوبي آن تا عمق كمتر امكان توسعه شهري قابل توجهي را فراهم آورده است.به موازات محور فوق چه در شمال محور و چه در جنوب آن,ارتفاعات قرار ميگيرند,ارتفاعات شمالي,طارم و ارتفاعات جنوبي, سلطانيه نام دارند.بخش شمالي محور خود شامل دو رشته كوه بوده كه همانطور قبلا ذكر شد,در دره ميان اين دو شاخه اصلي سفيد رود جريان دارد.يال جنوبي البرز مشرف به شهرستان زنجان و در واقع سلسله جبال البرز شمال شرقي ترين ارتفاعات اين شهرستان مي باشد.به عبارت ديگر حد شمال شرقي استان زنجان واتصال آن به استان گيلان رشته كوه هاي نسبتا مرتفع آن با اسامي ماسوله داغ(30500متر)و كوه لاته برهنه(2867متر)مي باشد.
اوضاع جوي و شرايط اقليمي منطقه بر حسب پستي و بلنديها سخت متغيير است . از حيث مجموع داراي آب و هواي سرد كوهستاني زمستانهاي پر برف و سرد و در تابستان معتدل و خشك مي باشد.
در اين ميان دره هاي قزل اوزن داراي آب و هواي معتدلتر بوده و داراي زمستانهاي معتدل و تابستانهاي نسبتاً گرم است .جلگه هاي ما بين ارتفاعات نظير سجاس رود منطقه قشلاقات افشار و قسمت زنجان رود داراي آب و هواي معتدلتري هستند .
نزولات جوي تابع دو باد معروف مه و شده است باد مه از جهت شمال به جنوب در منطقه حركت كرده و رطوبت درياي خزر را به اين نواحي منتقل كرده و موجب كاسته شدن درجه حرارت مي گردد دومين باد در جهت جنوب غرب و شمال شرق حركت كرده و رطوبت حاصله از تبخير درياي مديترانه را در منطقه سرازير مي كند اين باد خرداد ماه با از دست دادن رطوبت خود در مسير موجب خشكي هوا در اين منطقه مي شود كه گاهي اوقات به كشاورزي خساراتي وارد مي كند .بطور كلي به استثناي ماههاي تير مرداد و شهريور كه به ندرت بارندگي مي شود در بقيه ماهها در طول سال نزولات جوي وجود دارد كه در اثر سرما در زمستان به صورت برف و در بهار به صورت باران ريزش مي كند.
با توجه به شرايط جغرافيايي و كوهستاني بودن منطقه تعداد رودخانه در سطح منطقه از حد شمارش خارج است ليكن باستثناي فصل بارندگي و آبهاي ناشي از ذوب برفها در بقيه سال خشك و كم آب هستند.
رودخانه هاي نسبتاً پر آب كه قابل استفاده كشاورزي و از نظر اقتصادي در منطقه تاثير دارند . عبارتند از :
رود قزل اوزن :
اين رود از مهمترين رودهاي شهرستان زنجان است كه از كردستان سرچشمه مي گيرد و از قشلاقات افشار در حومه خدابنده وارد شهرستان زنجان مي شود.و پس از دريافت شعباتي از سجاس رود و ايجرود و پيشروي در منطقه ماهنشان شعباتي از بيانلو و با پيوستن به زنجان رود در حوالي رجئين پر آب تر شده و باعبور از دامنه هاي كافلانكوه در نزديكي ميانه منطقه را دور زده و در حد فاصل كوههاي طالش و در رشته كوههاي زنجان شمالي به طرف مشرق ادامه يافته در حوالي منجيل با دريافت هزار رود شاهرود پر آب تر شده و از اين منطقه به طرف شمال به نام سفيد رود جريان يافته به درياي خزر سرازير مي شود اين رود در مسير طولاني خود در اين شهرستان موجب ازدياد رطوبت و كاسته شدن برودت هوا گرديده و نقش مؤثري را در رونق كشاورزي ايفا نموده است.
زنجان رود :
اين رودخانه كه به زنجان چاي معروف گرديده از چمن سلطانيه و كوههاي آغ داغ در آن حوالي سرچشمه مي گيرد و پس از عبور از بخش حومه زنجان و اراضي چايپاره و در يافت رود خانه هاي محلي كوچك در حوالي رجئين به قزل اوزن مي پيوندد باغات سرسبز و پر بركت زنجان چاي در طول مسير اين رودخانه قرار گرفته و موجبات توليد سر درختي و بعضي از غلات و حبوبات را فراهم آورده است .
اين رودخانه به علت استفاده بيش از حد آب در امر كشاورزي و باغداري كه با بقبه سدهاي محلي به نام بند در طول مسير رودخانه كم آب شده و در پاره اي موارد كاملاً خشك مي شود ولي بعد از آن به دليل زاينده بودن رودخانه آب قابل توجهي جمع مي شود و رويهم رفته در محدوده زنجان 17 بند بر آن بسته اند ابهر رود از ديگر رودخانه هاي قابل توجه ابهر رود است كه از جبهه شرقي چمن سلطانيه و كوههاي سندان داغ در غرب ابهر سرچشمه گرفته و با دريافت شعبات رودخانه هاي كوچك محلي به طرف شرق و جنوب شرقي چمن سلطانيه حركت كرده و پس از دريافت آب خرا رود در منطقه ضياء آباد تاكستان در جنوب شرقي به درياچه حوض سلطان در قم سرازير مي شود.
ايجرود:
اين رود از كوههاي زنجان جنوبي سرچشمه گرفته و پس از مشروب نمودن اراضي ايجرود در نزديكي نيك كند جامع سرا به قزل اوزن مي پيوندد.
سجاس رود :
از رودخانه هاي نسبتاً پر آب است كه از اراضي مجيدآباد از توابع خدابنده سرچشمه گرفته و پس از دريافت آب رودهاي محلي و عبور از شهرك سجاس و مشرو ب نمودن اراضي سجاس رود به قزل اوزن مي ريزد.
خرا رود :
اين رودخانه از ارتفاعات خدابنده سرچشمه گرفته و به سمت مشرق جريان مي يابد و پس از عبور از اراضي محمود آباد نور آباد و مشروب نمودن اراضي حصار ارمني در آبگرم همدان با رود آوج ادغام شده و پس از طي مسير به در ياچه سلطان مي ريزد در مسير اين رودخانه روستاها و اباديها از رونق كشاورزي قابل توجهي برخوردارند .
بزينه رود :
اين رود از نزديكي روستاي بزين و كوههاي غربي فرقان سرچشمه گرفته و پس از مشروب نمودن اراضي بزينه رود و بخش گرماب و دريافت آب رودخانه هاي كوچك محلي در قريه اوصانلو به رود قزل اوزن مي پيوندد . اين رود يكي از شعبات اصلي قزل اوزن به شمار مي رود.
رشته كوههاي جنوبي شامل كوههاي جهان داغ، ملاداغ و رشته كوههاي سلطانيه و كوه دميرلو تا بلنديهاي شمال رود قزلاوزن ، شامل سنگهاي شيل و آهك هاي كرتاسه، متعلق به دوران اول و دوم زمين شناسي به قدمت 335 تا 125 ميليون سال بررسي و شناسايي شده اند. رشته كوههاي زنجان شمالي شامل كوههاي ذاكر، قاجار و قرل جا متشكل از سنگهايي از گرانيت متعلق به دوره ژوراسيك از دوران دوم زمين شناسي به قدمت 125 ميليون سال و تقريبا بقيه رشته كوههاي زنجان شمالي متعلق به اوايل دوران سوم زمين شناسي به قدمت 60 ميليون سال شامل سنگهاي شيل ، بازالت، و سنگهاي ماسه اي است. جوانترين يافته هاي زمين شناسي در منطقه ارتفاعات مشرف به رودخانه قزل اوزن و شعب آن ميباشد كه متعلق به اواخر دوران سوم زمين شناسي است. فلاب مرتفع زنجان – ابهر – طارم را از رشته كوههاي بلند و باريك سلطانيه جدا ميكند، رشته كوههاي سلطانيه مدل پيچيده اي از قطعات حاصل از گسل را نمودار ميسازند و يك منطقه گسلي طولي و مهمي را دنبال ميكنند. در جنوب غربي منطقه تپه هاي سعيدآباد – كرسف كه بوسيله قسمت پست كاوند، دو تپه از كوههاي سلطانيه جدا ميشوند از تشكيلات دورام سوم كه بيشتر چين خوردگي ملايمي دارند ساخته شده و سنگهاي آن به شدت تغيير شكل يافته اند.
غارهاي استان
غار تاريخي گلجيك :
اين غار در 35 كيلومتري جنوب غربي شهرستان زنجان در ارتفاعات مشرف به روستاي حاج ارش از توابع شهرستان زنجان واقع شده است. در حال حاضر دسترسي سواره به آن امكان ندارد.اين غار عظيم به طور طبيعي از فرسايش سنگهاي آهكي موجود در غار پديد آمده و با داشتن آب و هواي مناسب,داخل آن مامن انسان دوران پيش از تاريخ بوده است. ابعاد آن 700 متر در 100 متر و به ارتفاع تقريبي 50 متر قرار گرفته است.در داخل غار,ابزار,ادوات,تيغه هاي سنگي و استخوان شكاري به مقدار فراوان ديده مي شود.مضافا بر اينكه صخره هاي جنوبي غار از سنگهاي مرمر سبز بسيار ارزنده تشكيل گرديده كه مي تواند مورد بررسي و بهره برداري و استخراج قرار گيرد.
غار تاريخي كتله خور:
موقعيت جغرافيائي:
غار كتله خور در دل كوههاي آهكي جنوب روستاي گرماب واقع شده و از مركز بخش 10 كيلومتر با استفاده از معبر ماشين رو فاصله دارد.اين فاصله در مسير پياده به دو كيلومتر تقليل مي يابد.
از آثار تاريخي شناسايي شده اين منطقه تكمه تپه واقع در قشلاقات افشار را مي توان نام برد,كه سفال هاي نخودي رنگ منقوش به نقوش و خطوط هندسي و سياهرنگ يادگارهايي از زندگي در اوايل هزاره سوم پيش از ميلاد موسوم به دوران آغاز ادبيات را معرفي مي نمايند.
غار كتله خور با طول تقريبي 10 كيلومتر ابتدا در سال 1331 هجري شمسي توسط گروكوهنوردي زنجان مورد بازديد قرار گرفته و احيانا گزارشي نيز در اين رابطه ارائه شده است.اين غار بطور طبيعي از شسته شدن و فرسايش آهك و حركات تكتونيكي ايجاد گرديده و تعيين قدمت آن مستلزم انجام آزمايشهاي پتاسيم آرگون يا جهت قطب مغناطيسي است.
دهانه اين غار در ارتفاع 11 متري از سطح مسيل كه مشرف بر آن است قرار گرفته و در وضعيت فعلي قطري معادل 1/40 متر دارد ابتداي غار تا عمق 150 متري شبيه به راسته بازارهاي مهمولي است با اين تفاوت كه عناصر و اندامهاي آن اندكي از بازار كوچكتر است.كف اين قسمت از لايه ضخيمي از خاك و خاكستر پرنموده است.از عمق 150 متري تا عمق 700 متري گشايش نسبتا زيادي در غار حاصل شده و شعب متعددي به وجود آمده است. پس از عبور از اين منطقه,محل وسيع و مسطحي ظاهر مي شود كه به شبستان مساجد شبيه است,در ضلع شرقي آن بركه آبي به ابعاد 35 متر وجود دارد كه داراي آب زلال و گوارا است. آثار جمع آوري شده عمدتا سفال شكسته هاي سطحي و پراكنده است.قديميترين نوع اين آثار,سفال تيره رنگ دوده زده با نقش داغدار با دسته اي با روش ساخت افزوده با تمپر گياهي و دست ساز است و از نظر زماني متعلق به اواخر هزاره دوم قبل از ميلاد مي باشد. دومين نوع آثار جمع آوري شده سفال هاي دست سازي داراي پوشش است.روي سفال به رنگ قرمز متمايل به قهوه اي و نسبتا خشن و با سفال هاي شناخته شده قرون اول تا سوم ميلادي قابل مقايسه است. سومين آثار جمع آوري شده سفال هاي دوران جديد است كه به شكل كوزه و بشقاب بوده در مقطع فعلي ارزش تاريخي ندارد.
اين غار با اندكي تغييرات و ايجاد گشايش در بعضي از نقاط آن از نظر تفرجگاه و مسايل مربوط به صنعت توريسم از ظرفيت بالايي برخوردار است.
غار خرمنه سر:
اين غار در كوه سر به فلك كشيده و بلند خرمنه سر در سمت شمالي روستاي شاه نشين و يا به اصطلاح متداول و معمول محل(شانيش)واقع گرديده كه غار عظيم و با ابهت خرمنه سر در دل اين كوه و در ارتفاع 1600 متري از سطح دريا قرار دارد. براي رسيدن به دهانه غار در ابتدا از بستر رودخانه اي كه از كوههاي شانيش سرچشمه مي گيرد همچنين از ميان درختان سرسبز و زيباي زيتون و انجير بايد گذشت و به سوي ارتفاعات شمالي پيش رفت. از مدخل شبكه مانند غار كه پاي به درون مي گذاريم سنگهاي خارا و به دنبال آن سنگهاي آهكي كه به شكل ستونهاي بزرگ چكنده و چكيده در آمده اند ديده مي شوند. اطراف بركه را سنگهاي سفيد و آهكي فرا گرفته اند و در اينجا قسمتهاي مختلف و زواياي غار فرعي به پايان مي رسد. در فاصله 50 متري اين دهانه بزرگ,حفره اي شبيه به دهانه چاه وجود دارد كه براي ورود به اين حفره بايد به حالت خزيده و درازكش حركت كرد,به محض ورود به داخل حفره پر رمز و راز, دنياي پر از ديدنيها و شگفتيها در برابر چشمان حيزت زده ديدار كنندگان پديدار مي شود. ادامه راه طولاني و تونل مانند است بار ديگر دهانه چاهي بزرگ ديده مي شود پائين رفتن از چاه مهارت و بي باكي لازم دارد زيرا انتهاي آن مشخص نيست. پيدا شدن ظروف شكسته سفالين حاكي از اين مسئله است كه در گذشته هاي دور اين غار محل زندگي و يا پناهگاه قوم و قبيله اي بوده است.هنگامي كه از چاه گذشتيم به دخمه اي مي رسيم كه زياد جلب توجه نمي كند ولي براي گذر از آن بايد طناب كوهنوردي داشت.
كف دهليزي كه در آنجا وجود دارد شباهت بسيار زيادي به بناي بازارهاي قديمي دارد و در چند نقطه آن در فاصله هاي 20 تا 30 متري طاقچه هاي كوچكي با دست كنده و حفر شده است براي اينكه وضعيت و موقعيت محل كاملا مجسم و مشخص باشد,به جرات مي توان گفت كه در كف اين قسمت از غار يك مسابقه دو سرعت با شركت چند نفر دونده انجام داد.با مشاهده اين دهليز بايد قبول كرد كه بازهم قسمتهائي از غار ناديده و ناشناخته مانده است,پس بايد به پيشروي ادامه داد,عجيب است كه در كف دهليز,چاه عميق و ظلماني دهان باز كرده است.برنامه كشف غار به پايان مي رسد. اين غار كه خلاصه اي از ديدنيهاي آن مذكور افتاده از نظر مطالعات باستانشناسي,و پديده هاي تاريخي حائز كمال اهميت است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید