کودک انسان، نیازمندترین موجود روی زمین به مراقبت و هدایت بزرگترهاست. زمان شیرخوارگی حساسترین دوره ی مراقبت از کودک است و این حساسیت در تمام مراحل دوره ی رشد حسی- حرکتی باید حفظ شود. هر لحظه از زندگی کودک در این دوره نیاز به مراقبت و هدایت برنامهریزی شده دارد. نتایج تحقیقات نشان داده است، کودکانی که در این مرحله یاد میگیرند پاسخها و واکنشهای هیجانی خود را به نحوی مناسب و شایسته تنظیم کنند، نسبت به بچههایی که نمیتوانند از عهده ی این کار برآیند، هم بهتر میخورند، هم بهتر میخوابند و هم بهتر و سریعتر یاد میگیرند و به راحتی مهارتهای جدید را کسب میکنند و هم بهتر با دیگران ارتباط برقرار میکنند.برای آنکه کودکان بتوانند به خوبی واکنشهای هیجانی خود را تنظیم کنند و آنها را در کنترل خود داشته باشند، دستورالعملهایی داده شده است،
از جمله آنکه:
دوستی و همیاری با دیگران یا بیتفاوتی نسبت به آنها در بزرگسالی، ریشه در یادگیریهای دوران کودکی دارد.
از برقراری تماسهای جسمی مثل در آغوش گرفتن، نوازش کردن، بوسیدن و بوئیدن او خودداری نکنید. هیچ چیز بیشتر از تماسی آرامشبخش نمیتواند کودکی بیقرار را آرام کند. هنگامی که کودکی در یک موقعیت آزاردهنده قرار میگیرد به ویژه به هنگام ترس یا دلهره یا وحشت از چیزی، نوازش دست و گرفتن سر او در آغوش یا مالیدن و ماساژدادن پشت او شاید بهترین اثر را برای کسب امنیت و رفع نیاز احساس تعلق داشته باشد و او را در تنظیم متعادل حالات روانی و هیجانی و آگاهیهای محیطیاش یاری میکند. برای مثال میتوان با کودکی که برای اولین بار صدای غرش باد را میشنود و ناخودآگاه احساس ترس میکند چنین رفتاری را داشت تا آن ترس برای او ملکه نشود برقراری تماس بدنی با کودک ، میتواند به کودک یاد بدهد که چگونه به هنگام بیقراری خودش را آرام کند. در این مواقع، ابتدا میتوان دستهای کودک را با دو دست گرفت و آنها را به یکدیگر نزدیک کرد و بر هم نهاد. در مرحله ی بعد با یک حرکت دورانی دستها را روی سینه ی بچه گذاشت و این کار را چند بار پشت سرهم، به آرامی، تکرار کرد. این حرکات ضربان قلب کودک را آرام میکند، هیجان او را تحت کنترل و نظم در میآورد و به او یاد میدهد که در موقعیتهای مشابه چگونه هیجانات خود را کنترل کند. گفتگوی آرام با بچه در این مواقع با صدایی آرامشبخش یا خواندن آواز یا جلب توجه او به موقعیتی تازه از راه کارهای دیگر است.
همدلی
همدلی عبارتست از همراه شدن یا مشارکت با احساسات فردی دیگر. همدلی با کودک هنگام دلخوری یا ابراز احساسات منفی ،یکی دیگر از راههای کمک به او در کنار آمدن با مشکل و رفع ناراحتی و در واقع درس و آموزشی به او برای کنترل کردن و به نظم در آوردن احساسات و هیجاناتش در موقعیتی خاص است. همراهی و همدلی کردن با کودک بیقراری که به عنوان مثال عروسک یا اسباببازی محبوبش را گم کرده است و یا کودک دیگری آن را برداشته است، از ناامیدی و یاس او میکاهد. نشان دادن راه حلی مناسب برای رفع مشکل ، مثل اینکه «بیا با هم بگردیم و آنرا پیدا کنیم»، «بهتر است هر دو با هم بازی کنیم» ،یا «بیا من و تو با هم با اسباببازی دیگری سرگرم شویم»، به او یاد میدهد که چگونه با مسائل رو در رو کنار بیاید و برای آنها راه حلی مناسب و موثر جست وجو کند.
نوازش دست و گرفتن سر او در آغوش یا مالیدن و ماساژدادن پشت او شاید بهترین اثر را برای کسب امنیت و رفع نیاز احساس تعلق داشته باشد و او را در تنظیم متعادل حالات روانی و هیجانی و آگاهیهای محیطیاش یاری میکند.
هر گونه کم توجهی در اوان کودکی، بازتاب منفی در بزرگسالی را موجب میشود.
بیحوصلگی در آموزش معنا ندارد
مادری، مسئولیت بزرگی است که باید برای پذیرش آن آمادگی داشته باشیم. دوستی و همیاری با دیگران یا بیتفاوتی نسبت به آنها در بزرگسالی، ریشه در یادگیریهای دوران کودکی دارد.
روحیه ی لذتجویی یا بیزاری طلبی، اعتماد به نفس و عزت نفس، خود کم بینی و اضطراب، تعاون و همکاری و مشارکت یا تک روی و خودبینی و خودخواهی ، همه ریشه در یادگیریهای دوره کودکی دارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید