شاید برخی از همسران، به هیچ وجه یکدیگر را در برقراری رابطه جنسی تحت فشار نگذارند، اما حقیقت این است که در بیشتر موارد همواره یکی از طرفین رابطه، خواهان برقراری رابطه جنسی است. این در حالی است که ممکن است طرف دوم هیچ گونه تمایلی به انجام چنین کاری از خود نشان ندهد.
باز هم این مطلب باز می گردد به تفاوت انسان ها با یکدیگر، شاید یکی از طرفین کنجکاوتر بوده و از احساسات جنسی شدیدتری برخوردار باشد، یا شاید یکی از طرفین به دلیل اعتقادات مذهبی خود از برقراری چنین رابطه ای سرباز زند، ولی چنین اعتقاداتی برای طرف دیگر تعریف نشده باشند.
به هر حال دلیل هر چه که باشد، این امر باعث ایجاد فشار و اضطراب در رابطه میشود. شاید فرد بخواهد طرف مقابل خود را راضی نگه دارد، اما در عین حال حاضر نیست تا از اعتقادات شخصی خود دست بکشد.
مانند تمام موارد مشابه، شما باز هم باید کاری را انجام دهید که تصور می کنید برای خودتان درست است و به هیچ کس دیگر هم کار نداشته باشد. اگر به این دلیل که طرف مقابل خواهان برقراری رابطه جنسی است، تصمیم می گیرید به انجام چنین کاری تن در دهید، باید به شما توصیه کنم که بهتر است یکبار دیگر با دقت بیشتری بر روی این مطلب فکر کنید.
اگر کسی بخواهد با بیان عباراتی نظیر: "تو اگر واقعاً به من اهمیت می دادی، هیچ وقت جواب رد به من نمی دادی" و یا " اگر من را دوست می داشتی، با ارتباط جنسی علاقه خود را به من نشان می دادی" شما را تحت فشار قرار دهد، مطمئن باشید که چنین شخصی، شما را از صمیم قلب دوست نمی دارد و ارزش های شما برایش اهمیت ندارند. این دسته از افراد فقط به دنبال برآورده کردن نیازهای جنسی خودشان هستند.
اگر به شما بگوید که بعد از این همه با هم بودن و گشت زدن، اگر با شما رابطه جنسی نداشته باشد این امر سبب ایجاد ناراحتی های فیزیکی در او می شود، باید به این نکته پی ببرید که فقط به فکر خودش است و هیچ توجهی به خواست ها و نیازهای درونی شما ندارد. اگر احساس می کنید که احیاناً اگر در رابطه سکس نداشته باشید، ممکن است فرد مورد نظر را از دست بدهید، بهتر است همین حالا ارتباط خود را با او به پایان برسانید.
ارتباط جنسی به عنوان راهی برای ابراز علاقه به شمار می رود، نه عملی که طرفین احساس کنند موظف به انجام آن هستند. اگر طرف مقابل از ته دلش شما را دوست داشته باشد، هیچ گاه مجبورتان نمی کند کارهایی را که دوست نمی دارید و یا هنوز آمادگی انجام آنها را بدست نیاورده اید، انجام دهید.
حس کنجکاوی
ممکن است افکار و نیازهای جنسی جدیدی در وجود شما ایجاد شود. چنین عقاید و افکاری کاملاً طبیعی هستند و این مفهوم را می رسانند که تمام هورمون های بدن شما به خوبی کار می کنند. اما گاهی اوقات حس کنجکاوی و احساسات جنسی سبب می شوند که شما به غلط تصور کنید زمان مناسب برای برقراری رابطه جنسی در شما فرا رسیده است؛ حتی اگر به واقع، وقت مناسب آن از راه نرسیده باشد.
هر چند ممکن است بدن شما توانایی انجام سکس را داشته باشد و خودتان هم به انجام این کار علاقه نشان دهید تا به نحوی بتوانید حس کنجکاوی تان را ارضا کنید، اما باید توجه داشته باشید که این امر بدان معنا نیست که ذهنتان نیز آمادگی انجام چنین کاری را داراست. شاید عده کمی بدانند که رابطه جنسی چه اثرات احساسی را برای آنها به دنبال دارد، اما حقیقت این است که جمع کثیری از نوجوانان با پی آمدهای عاطفی این مقوله ناآشنا هستند. این امر ممکن است باعث ایجاد اغتشاش در افکار آنها شود و بعداً صدمات جبران ناپذیری را به احساساتشان وارد آورد.
با وجود تمام این حرف ها، اگر باز هم یک زمان به اشتباه این کار را انجام دادید، بیش از اندازه خود را ملامت و سرزنش نکنید که: "ای کاش هیچ گاه یک چنین خطایی از من سر نزده بود." داشتن احساسات جنسی، یک احساس کاملاً طبیعی است و گاهی اوقات کنترل و مهار آنها قدری دشوار می شود، حتی اگر خودتان هم هیچ گاه نمی خواستید که چنین اتفاقی روی دهد. اگر یکبار رابطه جنسی را تجربه کرده اید، این امر بدان معنا نیست که از این به بعد مجبور هستید به همه پاسخ مثبت بدهید؛ اصلاً به گفته های دیگران توجه نکنید. اشتباه کردن نه تنها مختص انسانهاست، بلکه یکی از خصوصیات بارز دوران جوانی نیز می باشد. به تنها چیزی که باید توجه داشته باشید این است که باید از اشتباهات خود درس بگیرید.
به تعلل خود خاتمه داده و عملگرا باشی
اگر شما فردی هستید که به یک شیوه زندگی میکنید و میگویید که قصد دارید در آینده به طرز دیگری زندگی کنید، فقط اهل حرف هستید. فردی هستید که همیشه کاری را به بعد موکول میکنید ولی هرگز آن را انجام نمیدهید. عبارات کاشکی و امیدوارم، چیزی جز اتلاف وقت نیستند. این عبارات، شما را از تصمیمات مهمی که در مورد فعالیـتهای زندگی خود اتخاذ کردهاید بر حذر میدارد. در واقع کارهایی که شما انجام نمیدهید، به بعد موکول نمی¬شود بلکه ضایع میگردند. وقتی کاری را به بعد موکول میکنید، لحظات فعلی خود را به بطالت میگذرانید. تعلل نوع دیگری از بطالت است. تعلل جنبه نیرومند و طاقت فرسای زندگی است. برای اکثر مردم تعلل مفری برای فرار از زندگی کنونی است. زمانیکه در کاری تعلل میورزید باعث میشود که از توان خود در لحظه فعلی دریغ کنید و از این بابت به این امید دل میبندید که کارها در آینده روبراه خواهند شد. به قول بزرگی: تعلل، هنر ماندگاری در گذشته میباشد.
مهمترین عامل تعلل در کارها ترس میباشد. ترس پدیدهای نیست که به خودی خود وجود داشته باشد، بلکه میوه و ثمره یک فکر معیوب است. ترس یک پندار باطل است که تنها به خواست و اجازه شما بر وجودتان حاکم میشود و شما با مهارت تمام این ایده را پرورانده، به آن هیبت بخشیده و از آن یک غول بی شاخ و دم میسازید. جسورانه ترین کار فرد ترسو و محافظه کار آن است که بوجود چیزی بنام شهامت اقرار کند و آنگاه براساس آن دست به عمل بزند. قدرت نهایی انسان از حس جسارت و ماجراجویی او ناشی میشود.
بنابراین، تمام تلاش خود را در راه غلبه بر ترس به کار ببرید. چرا که اگر به پیامهای ترس و تردید گوش دهید، حقایق مسلم زندگی، چون صلح و صفا، تندرستی، شادمانی و عشق را به بوته فراموشی سپرده، افکار سیاه و منفی را بر خویش مسلط خواهید ساخت. بنابراین برای غلبه بر تعلل در کارها نکات زیر توصیه میشود:
1- اهل حرف زدن نباشید. انسان هر چه بیشتر سخن بگوید، کمتر ذهن را به عمل متمرکز میکند. کسی که کاری انجام نمیدهد، غالبا اهل انتقاد است. اهل حرف بودن آسان است ولی اهل عمل بودن مستلزم تلاش، مخاطره و تغییر است. افرادی که در جهان اهل عمل هستند، وقتی برای انتقاد دیگران ندارند. آنها سرگرم کار خود هستند.
2- تصمیم بگیرید که کاری را در همین لحظه انجام دهید. زندگی ارزش آن را ندارد که اوقات خود را صرف نگرانی از کارهایی که میباید انجام دهید، کنید. تعلل شما را وا میدارد که لحظات فعلی را صرف نگرانی از آینده کنید. اگر کاری در زمان حاضر انجام گیرد، روشن است که دیگر اثری از اضطراب بجا نمیماند. کل عمر شما ذرهای بیش نیست. تاخیر در هر کاری بیمعنی است. برای انجام کاری که از آن اجتناب میکنید، شجاعت به خرج دهید.
3- اگر شما بخواهید که دنیا تغییر کند، از آن گلایه نکنید، کاری صورت دهید. به عوض اینکه فردی آرزومند، امیدوار یا ایرادگیر باشید، مرد عمل باشید. از کلمات کاری ساخته نیست، تنها به عمل و اقدام تکیه کنید. اقدام، بزرگترین آموزگار روی زمین است. یک حرکت به جا و مناسب معادل میلیونها کلمه سنجیده شده ارزشمند است. اقدام مرکبی است که تواناییها به توسط آن در جهان مادی متظاهر میشود. عمل موثرترین نوشداروی غلبه بر اضطراب و افسردگی و سایر احساسات منفی است. افسردگی مولود عدم تحرک و رکود است و نه مولد آن. هرچه بکنید و از هر کجا که آغاز کنید بهتر و موثرتر از فرو رفتن در باتلاق عدم تحرک است.
4- قدرت و توانایی تنها به مدد آزمون و خطا دست یافتنی است. ممکن است به بیراهه برویم و از جاده اصلی منحرف شویم ولی میتوانیم با نگرش مثبت بر اشتباه خود، از آن تجربه پند بیاموزیم و به مسیر خویش بازگردیم. به پا خیزید، دست به عمل بزنید، شکست بخورید و با نگرش بر جنبه مثبت اشتباه خود، از آن تجربه پند بیاموزید و عاقبت اهریمن ترس را نیست و نابود کنید. یادتان باشد که: شکست یعنی رسیدن به جایی که کار از آن جا آغاز شده است.
5- برای آفرینش تغییر عمده و اساسی، باید متکی به ارزشهایی باشید که به دست خود آنها را انتخاب و درونی ساختهاید. ارزشهایی که از ژرفای وجودتان میجوشد ودر اعمال و رفتارتان متبلور میشود. اگر با جدیت در جهت آرمان و ایده آل خود پیش بروید، خواه با خواسته ها و تمایلات دیگران موافق باشید و خواه مخالف، به لحاظ استقامت و عزم راسخ خویش، احترام و تحسین دیگران را به سوی خود جلب خواهید کرد. عنوان انسان نیرومند تنها شایسته افرادی است که در ستیز با موانع و مسایل، به تواناییهای خود ایمان آورده و با قاطعیت به پیش میتازند.
6- به خود نگویید که باید کاری را خوب انجام دهید. فقط این را به خود گوشزد کنید که انجام کار به مراتب مهمتر از هر چیزی است.
7- به خود اجازه ندهید که از خستگی یا بیماری به عنوان یک مفر استفاده کنید یا کاری را به بعد موکول کنید.
8- کلماتی نظیر امیدوارم، کاشکی و شاید را از واژگان خود خارج کنید.
9- از صحبت کردن راجع به ترسهای خود شجاعت بخرج دهید و ببینید که علت تاخیر در کارها به خودتان مربوط میشود یا نه.
10- به جای اینکه لحظات فعلی خود را صرف نگرانی از تعللهای خود کنید، مسوولیت این نقطه ضعف نامطلوب را به گردن بگیرید و در این لحظه زندگی کنید.
11- نحوه مقابله با مشکلات زندگی بستگی به باورهای شما دارد. مادام که ترس و تردید را از ذهن دور کنید و مرارتهای انجام یک کار را بپذیرید و وارد عرصه عمل شوید، طرح و نقشه خود را تحقق خواهید بخشید و به رضایت باطنی دست خواهید یافت.
12-بکوشید این احساس را در خود ایجاد کنید که خواسته شما امکان پذیر است و بگونهای تصورش کنید که گویی پیشاپیش رخ داده و راههای مختلف را آزمایش کنید. در آنصورت، خواسته شما نمیتواند از تحقق باز ایستد.
13- برای حفظ استقامت و قاطعیت اجازه ندهید که کمترین تردید و تزلزل در آگاهی شما رسوخ پیدا کند.
14- پشتکار داشته باشید. اما یکدنده نباشید. زیرا پشتکار از تمایل و شدن نشئت میگیرد و یکدندگی از عدم تمایل و نشدن. اگر فکر میکنید که نسبت به دیگران کم استعدادتر هستید، به یاد داشته باشید که با استعداد معمول و پشتکار غیر معمول میتوان به هر هدفی دست یافت.
15- خود را نسبت به دیگران دست کم نگیرید.
16- پیروزی هیچگاه آسان و سهل الوصول نیست. پیروزی آسان فقط در فیلمها یافت میشود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید