نكاح در اصل به معناي وَطْيْ (آميزش) است،که در مورد عقد ازدواج به مناسبت اينكه آن زمينه وطي ميباشند، استعمال ميشود. به نظر ميرسد منظور از عقد،نه تنها صيغه بلكه مفهوم حاصل از آن يعني همان ازدواج است بنابراين نكاح را چنين تعريف ميكنيم:
«نكاح رابطهاي است حقوقي – اخلاقي كه به وسيله عقد بين زن ومرد حاصل ميشود وبه آن دو حق ميدهد كه با يكديگر زندگي كنند، مظهر بارز اين رابطه، حق تمتع جنسي است. اين تعريف شامل هر دو قسم نكاح يعني دائم و موقت ميشود
صيغۀ نكاح: نكاح از عقود به شمار رفته ودر آن ايجاب و قبول طرفين لازم است. فقهاي اسلام همه اتفاق نظر دارند كه در انجام عقد نكاح نه تنها وقوع ايجاب وقبول لفظي،ضروري است بلكه بدون آن رابطه زوجيت ايجاد نميشود بنابراين نكاح معاطاتي، كه صرفاً به اعلام توافق طرفين بسنده ميشود، باطل است بلكه بايستي لفظ ايجاب وقبول هر چند به صورت غيرعربي بر زبان جاري شود اعتبار عربي بودن لفظ در صورتي است كه طرفين آشنايي به زبان عربي داشته باشنديا دسترسي به فردي داشته باشند كه بتواند عقد نكاح را به زبان عربي جاري كند.گر چه وکیل گرفتن وی از سوی طرفین ازدواج شرعا واجب نیست.
اقسام نكاح
ازدواج بر دو نوع است:
1.دائم
2.موقت
در ازدواج دائم پايان رابطه زوجيت مشخص نميشود امّا در ازدواج موقت پايان آن معلوم شده است.
ازدواج دائم حقوق وتكاليفي را براي زن ومرد ايجاد ميكند امّا در ازدواج موقت،تمامي حقوق وتكاليف توافقي است كه در حين عقد ميتوانند بهعنوان شرط ضمن عقد مقرر نمايند، جز مهر كه در هر دو نوع ازدواج بر شوهر واجب ميشود.
فضيلت ازدواج
ازدواج وتشكيل خانواده در اسلام امري مقدس وداراي فضيلت محسوب شده وترك آن مورد نكوهش واقع شده است. در اسلام هيچ بنايي محبوبتر از ازدواج بنيانگذاري نشده است پديدهاي كه آبادي خانهها را به دنبال دارد وعبادت آدمي را فضيلت ميبخشد به گونهاي كه دو ركعت نماز فرد متأهل برتر از هفتاد ركعت نماز فرد غير متأهل است. از نظر اسلام بدترين مردهگان، كساني هستند كه بدون عذر ازدواج نكرده واز دنيا روند.
اهداف و مقاصد ازدواج
چنانچه ازدواج از نگاه اسلام امري بافضيلت باشد، ميبايست داراي هدفي مقدس ومعقول باشد وهر چيزي نميتواند هدف براي اين سنّت طبيعي و ديني قرار گيرد. برخي اهداف عبارتند از:
1. توليدمثل وبقاي نسل: اين هدف را ميتوان از اغراض مادی ازدواج به شمار آورد نه معنوی آن،که در قرآن وروايات به اين هدف اشاره شده است:
« نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ » (بقره/223 )
زنان شما كشتزار شما هستند.
2. كسب مودت و رحمت: آدمي در مسير زندگي بحرانها ومشكلاتي دارد ونيازمند دلداري واميدواري است. اساساً انسان نيازمند است كسي را دوست داشته باشد وخود نيز مورد محبت واقع شود. که ازدواج اين نياز را تأمين ميكند.
قرآن كريم مودت ورحمت را نعمتي از سوي خداوند به زوجين ميداند آنجا كه ميفرمايد:
« وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً » (روم/21)
و خداوند بین شما [زوجين] مودت ورحمت قرار داد.
3. نيل به آرامش و سكونت: ازدواج روح آشفته وسركش جوان را آرامش و تعادل ميبخشد تا در سايۀ آن فعاليتهاي خود را منظم وهدفمند نموده وبه سوي مقاصد عالي قدم بردارد. قرآن كريم به اين هدف تصريح نموده وميفرمايد:
« وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها » (یونس/67)
و از نشانههاي خداوند اين است كه از جنس خودتان براي شما زوجي آفريد تا در كنار او آرام گيريد.
4. نيل به كمال روحي ومعنوي: انسان به حكم فطرت كمال جوست ودر گرايشهاي خود رسيدن به نوعي كمال را مدّ نظر ميگيرد. كمالات انسان ممكن است مادي يا معنوي باشد امّا از ديدگاه اسلام كمال انسان در حركت به سوي خداوند وبندگي اوست كه در سايه دينداري حاصل ميشود. در حديثي از پيامبر اكرم (ص) به اين هدف تصريح شده است.آن جا که حضرت می فرمایند:
«من تزوّج فقد احرَزَ نصفَ دينه»1
هر كس ازدواج كند نصف دينش را حفظ كرده است.
آثار وفوائد ازدواج
1. صيانت از گناه: ازدواج از فشار غريزه جنسي ميكاهد وچشم وگوش را به قيد وحصار ميكشاند.
2. حفظ سلامتي جسمي ورواني: دانشمندان معتقدند كه ارضاء صحيح وبه موقع غريزه جنسي سلامت جسمي ورواني را به دنبال خواهد داشت.
3. رشد شخصيت: ازدواج جوان بيتفاوت وخودخواه را به تلاش واحساس مسئوليت وايثار وا ميدارد ودر سايه تعامل صحيح زن وشوهر با يكديگر استعدادها را شكوفا وعيبها را برطرف وكمالات را مضاعف خواهد كرد.
4. ارضاء غريزه جنسي: اين امر نميتواند هدف ازدواج باشد چرا كه تعالي بخش نيست بلكه يكي از فوايد شروع وطبيعي ازدواج به شمار ميآيد. ميل جنسي كه در طبيعت حيوانات وانسانها قرار داده شده است. از مهمترين لذتهاي دنيوي بوده وتعديل وهدايت آن در مسير معقول امري سخت ومهم محسوب ميشود اين ميل در امر ازدواج در سه مرحله حضور دارد.
الف. قبل از ازدواج محرّكي براي تشكيل خانواده وگرايش به جنس مخالف است.
ب. پس از ازدواج جاذبه وكششي در روابط زناشويي است كه باعث استحكام خانواده،شيرينی زندگي وآبي بر آتش منازعات است.
ج. لذت و مزدي است در برابر تحمل زحمت زندگي وپذيرش مسئوليت آن مانند قوه ذائقه بدن كه مزدي براي غذاست ونه هدف آن.
5. مشاركت در امور زندگي: زن ومرد در سامان دادن امور دنيوي خود نيازمند شريك زندگي هستند وهمسر شايستهترين آنهاست.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید