حقوق فردي به منظور ايجاد توازن در شـخـصـيت، آسايش خـاطـر و اجتناب از مورد سوء استفاده قرار گرفتن و ناديده گرفته شدن شما توسط ديگران بسيار حياتي مي بـاشد. حقوق فردي انتخابها، رفتار، ارزشها و نيـازهـاي مـشـروع و به حـق شـما را بـعنوان يك فرد منحصر بفرد، ارزشمند و مـحترم روشن مي گرداند. هيچ اهميتي ندارد كه شما در چه سن و سال و موقعيتي باشيد هـمه افراد منحصر بفرد و ارزشمند و قابل احترام ميباشـند. آگاهي يافتن از حقوق فردي كمك مي كند تـا ما از عـقايـد كهـنه و بازدارنده و غير سـازنـده پـيشينـيـان رهـايي يافـتـه و زنـدگي را پـر بـارتـر، منطقي تر و هدفمندتر به پيش بريم. آگـاهـي يافتن از اين حقوق سبب مي گردد تـا تـحــول عظيمي در زندگي شما بوجود آيد اما بـخاطـر بـسپاريد كه همانگونه كه شما از اين حقوق برخوردار ميباشيد، ديــگران نيز داراي چنين حقوقي هستند بنابراين به حقوق ديگران احترام بگذاريد. آگاه باشيد كه شما استعدادها،دانـش و انگيزه هاي منحصر بفردي را با خود به اين دنيا آورده ايد كه تـا كنـون هيچ فرد زنده و يا درگذشته اي از آنها برخوردار نبوده است. اكنون با حقوق فردي خودتان آشنا گرديد:
1- تـجـربـه تـمام احـساسات و هيجانات خويش: هيـجـانات بـخـش طبـيـعـي انـسانـيت هستند كه شامل: ترس، دلتنگي، خشم، ترديد، لذت، شهوت، اميد، غرور، شادمـانـي و غيره ميباشد. شما بد، ضعيف و خطا كار نبوده و نبايد براي داشـتن چنـيـن هيـجاناتي احساس گناه كنيد. چيزي بعنوان احساس منفي وجود ندارد.
2- شمـا حـق داريـد احـسـاس خـود را در صـورت لـزوم براي ديگران بيان كنيد بدون آنكه احساس اجبار، شرمساري و گناه كنيد. شما تنها مسئول اين انتخاب مي بــاشيد و نه واكنش ديگران.
3- شـمـا حـق داريـد هـرگـاه احـسـاس خـطـر كرديد و يا آمادگي نداشتيد و يا آنكه صلاح نـدانستيد پـاسـخ منفي داده و يا از واژه هاي " نه"، "نمي توانم" و " نمي دانـم"، بـدون احساس گناه، شرمـسـاري و اضـطراب بـي مــورد اسـتـفاده كـرده و مسـئوليـت عـواقب آنها را بعهده بگيريد.
4- شما حق داريد انتظارات ديگران نسبت به خـود را شـخـصـا تـعيين كرده و مثلا هرگاه مايـل نـبوديد فردي را ملاقات كنيد نيازي يه توجيه خود و يا احساس گـنـاه كـردن نـداريـد مگر آنكه به نسبت به ديگران تعهدي داشته باشيد.
5- شما حق داريد دوستان و آشنايان خود را شخصـا برگـزيـده و آنـكه چگونه و چه زمان وقت خود را با آنها بگذرانيد تصميم بگيريد. و با افرادي كه تـعمدا و يا سهوا شما را تحقير كرده و مورد اهانت و سوء اسفاده قرار ميدهند و يا سبب ميگردند تا شما احساس گناه كنيد قطع رابطه كرده و آنها را ترك كنيد.
6- شما حق داريد كه در زندگي اشتباه كنيد و از اشتـبـاهات خـود درس بگـيريـد.
7- شما حق داريد با احترام به ديگران اعلام كنيد كـه اعـمـال و رفـتـار آنـها چه تاثيري بر شما ميگذارد و هرگاه رفتار ناعادلانه و بدي از ديگران ديـديد، خشمگين شويد و اعتراض كنيد.
8- شما حق داريد تا براي خودتان احترام قائل گرديد بدون آنكه وابسته به نظرات ديگران باشيد. بين خويشتن حقيقي خود و تصور ديگران نسبت به خودتان تفاوت قائل شويد و به اظهار نظرهاي غير منصفانه ديگران اهميتي قائل نگرديد.
9- شما حق داريد از ديگران درخواست كمك كرده وكمك آنها را بدون آنكه احساس گناه و شرمساري كنيد، بپذيريد.
10- شما حق داريد مسـئـول رفتـار، اعـمـال، عقايد، تصميمات، احساسات و مشكلات ديگران نبوده و مي بايد مسئوليت آنها را به خودشان واگذار كـنـيد بدون احساس گناه و شـرمسـاري. قبـول كـردن مسئـوليـت مشـكلات ديـگران مـانـع رشـد اعتـماد بنفس آنها ميگردد.
11- شما حق داريد خود انگيخته و شاد باشيد و از زندگي لذت ببريد.
12- شما حق داريد در يك محيـط امن و سالم رشد دهنده باشيد و فعالانه بدنبال افراد، مكانها، روابـط و موقعيتهايي باشيد كـه شما را بـراي دستيابي به يك زندگي خوب ياري مي كنند.
13- شما حق داريد تلاش و كوشش خود را ستوده و از موفقيت هـاي زندگي خود لذت ببريد بدون احساس گناه و شرمساري. غرور به معناي گناه نيست.
14- برخورداري از دوران استراحت، تجـديـد قـوا و تـفـريح و سرگرمي بدون احساس گناه حق شماست.
15- شما حق داريد تنها مسئوليت كارهايي كه در توان شما مي بـاشد را قبول كنيد و هرگاه احساس كرديد كه كاري بيش از ظرفيت شما، از شما درخوست مي گردد، بـدون احساس گناه آن را رد كنيد.
16- شما حق داريد خود را به اندازه افرادي كه برايتان عزيز مي بـاشند دوسـت بداريد و ارزش بنهيد. خودخواه بودن (توجه و رسيدگي به نيازهاي شخصي) تا زماني كه حقوق ديگران را كوچك نشمرده و مورد بي احترامي قرار ندهيد طبيعي و ضروري ميباشد.
17- شما حق داريد الويت ها و محدوديت هاي زندگي خود را شخصا انتـخـاب كـرده و از ارزشها و استانداردهاي خودتان پيروي كنيد.
18- شما حق داريد اهداف و مسير زندگي خود را انتخاب كرده و بدون احساس گناه و شرم از آنها پيروي كنيد.
19- شما حق داريد فضيلت، برتري و موفقيت درهـر زمينه اي از زندگي را شخصا تعيين و براي دستيابي به آنها تلاش كنيد.
20- شما حق داريد با احتـرام بـه ديـگران اعـلام كنـيـد كـه چـه انـتـظاراتي از آنها داريد و متوجه آن نيز باشيد كه ديگران اختيار دارند آنها را برآورده سازند و يا خير.
21- شما حق داريد كه تصميم بگيريد چگونه و چه وقت به طرز مسـالـمت آميز نيازهاي معنوي خودتان را برآورده سازيد حتي اگر آنها با ارزشهاي ديگران مغايرت داشته باشند. شما حق نداريد عقايد، ارزشها و آداب مذهبـي و معـنـوي خود را به ديگران تحميل كنيد ديگران نيز اين حق را ندارند.
22- شما حق داريد حريم شخصي فيزيكي، معنوي و احساسي براي خود قائل گرديد.
23- شما حق داريد به نداي درون و حدس و گمان خود اعتماد كنيد.
24- شما حق داريد بر مبناي احساسات و قضاوت خودتان تصميم گيري كنـيـد و هــرگاه صلاح ديديد تصميم خود را تغيير دهيد.
25- شما حق داريد در فعاليتها و رفتارهاي نابخردانه والدين و ديگران مشاركت نكنيد.
26- شـمـا حـق داريـد كـه در مورد مسائلي كه بروي زندگي شما تاثير گذار مي باشند پرسش كنيد.
27- شما حق داريد از نظر فيزيكي، معنوي، احساسي و ذهني خود را پرورش دهيد.
28- شمـا حق داريد بـراي تـصمـيمات و خط مشي خود در زندگي به هيچ فردي توضيح نداده و خود را توجيه نكنيد.
29- شما حق داريد بطرز مسالمت آميز و توام با احترام،قوانين و شرايطي كه احساس مي كنيد براي خود و ديگران غير منصفانه و ناعادلانه مي باشد را تغيير دهيد.
30- شـمـا حـق داريد از ديگران بخواهيد به افكار، احساسات، نيازها، آرزوهـا و مـنـزلـت شما احترام بگذارند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید