کارشناسان معتقدند که افراد در زندگی فقط جذب جذابیتهای فیزیکی و ظاهری یکدیگر نمی شوند، زیرا جذابیتهای ظاهری به تنهایی نمی تواند موجب ارتباط موثر در زندگی مشترک شود . در این رابطه در ابتدا باید بپذیریم که بسیاری از قوانین جهانی وجود ما را در این دنیا کنترل می کنند. یکی از آنها قانون جاذبه است که همگان به وجود آن اعتراف می کنیم. این قانون بر ما نیز تاثیر دارد اما نه صرفا بر جسم و بدن ما، بلکه بر روح و فکر ما نیز تاثیر می گذارد.
ما بارها و بارها شیفته صحبت کردن با برخی افراد شده ایم. علت آن نیز تناسب و هماهنگی تفکرات شخص مورد نظر با روحیه و تفکرات ماست. وقتی ما می بینیم که فردی به علایق و سلایق ما نزدیک است جذب او شده و بیشتر مایل به برقراری و گسترش رابطه با وی هستیم. در واقع ، آنچه ما را به یکدیگر نزدیک می کند نزدیک بودن افکار ماست. وقتی احساس می کنیم جهت دید ما و فرد مقابل به موضوعی مشابه است بیشتر خود را با او هماهنگ حس می کنیم.
همواره در زندگی باید بپذیریم که سلیقه افراد با یکدیگر متفاوت است و این حق آنان است که سلیقه مختص خود را داشته باشند . در ضمن باید بدانیم که ما نمی توانیم برای مدتی طولانی افراد را وادار کنیم تا سلایق ما را بپذیرند. اما آنچه در زندگی و به ویژه زندگی مشترک اهمیت دارد این است که تفکر کلی و نگاه افراد هماهنگ و نزدیک به هم باشد.
یکی از بدیهیات در تعریف افراد از زندگی خوب و خوشبختی یا به عبارتی تعریف افراد از بهشتی که آرزوی آن را دارند زندگی در محیطی عاری از هر گونه استرس و فشار روحی است و این در صورتی امکان دارد که روحیه ای نزدیک و هماهنگ با هم داشته باشند.
وقتی قرار است دو نفر یکدیگر را کامل کنند، در واقع باید روح یکدیگر را کامل کنند و گرنه نمی توانند و قرارهم نیست که تغییری در جسم یکدیگر دهند. به همین علت است که نمی توان صرفا با دیدن فردی و شنیدن در مورد ویژگی ها و خصوصیاتش با او ازدواج کرد و امیدوار بود که خوشبختی نیز از راه برسد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید