گاهی اوقات انسانها در زندگیشان دچار مشکلاتی میشوند، (به اعتبار اینکه زندگی دارای پستی و بلندی است) که چه بسا این مشکلات باعث به عقب انداختن فرد از زندگیش میشود و یا برنامهای که برای خود تدارک دیده است، تا اینکه آن را در آینده انجام دهد، مختل میکند. در چنین شرایطی است که واژه صبر کم کم معنی پیدا میکند.
واژه صبر و استقامت در آموزههای دینی ما مسلما از اهمیت بالایی برخوردار است تا آنجا که در روایات ائمه معصومین(علیهم السلام) به منزله سر برای بدن تشبیه گردیده است.
بدون تردید هیچ امر یا نهی از سوی خالق حکیم برای انسانها بدون حکمت و هدف نبوده و نیست و توصیه به حلم و صبر نیز در تعالیم دینی ما از این قاعده مستثنی نخواهد بود.
از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که خداوند به حضرت موسی(علیه السلام) وحی کرد: ای موسی! مخلوقی محبوبتر از بندگان مؤمن خود نیافریده ام. او را گرفتار بلا و مصیبت میسازم چون خیر او در آن است و اگر عافیت به او میدهم باز هم خیر او در آن است و شرّ را از او بازمیدارم برای این که خیر او در آن است و من میدانم که صلاح او در چیست. پس مؤمن باید بر بلای من صبر کند و بر نعمتهای من شاکر و به قضای من راضی باشد. اگر به رضای من عمل و امر مرا اطاعت کند، او را در زمرهٴ صدیقین قرار میدهم.
حلم از واژههایی است که در فارسی نمیتوان به راحتی برای آن معادلی تعیین کرد، صابر بودن یک ستونی در اسلام است؛ صبر به معنای سکون نیست، صبر و استقامت و بردباری، ستون دین است اینکه خداوند فرمود: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ». فرمود وقتی حادثهای پیش آمد محکم به این ستون بچسب تا حفظ شوی. صبر ستونی است که انسان را نگه میدارد، همانگونه که در قرآن کریم میفرماید وقت خطر خود را به ستون نماز بسپارید و به نماز پناه ببرید، همین مطلب هم به سیاق، در خصوص صبر نیز شده است؛ «استعینوا بالصبر و الصلاة»؛ کاری که به مذاق ما درست در نیامده، ما اعتراض میکنیم ،اعتراض به معنای نهی از منکر و امر به معروف و نقد و هدایت اینها چیز خوبی است، اما اگر انسان از نظام هستی برنجد که این چه نظامی است، نخیر نظام، نظام خوبی است ولکن خداوند دارد امتحان میکند.
وجود مبارک رسول گرامی (ص) فرمودند: دنیا یک سلسله زیباییهایی هم دارد که اگر کسی به این زیباییها دل بسپارد باید برابر آن تلخیاش هم صبر کند. تمام این سِمتها، پُستها، فراز و فرودهایی که در دنیا هست، اینها مشمول این بیان نورانی رسول گرامی(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) است. بالأخره ما یک دوران جوانی داریم، یک دوران پیری هم در پیش است؛ آن پیری، غرامت دوران غنیمت جوانی است. اینها که مسئولیتی دارند دورانی منسوباند و دورانی هم معزول اند.
وقتی بهشتیان از اینها سؤال کردند از چه راه وارد بهشت شدید؟ گفتند از راه خانواده صحیح. با شفقت در خانه زندگی میکردیم؛ خداوند به ما فرمود اعضای خانواده را مثل خودت از آتش حفظ بکن، ما هم این کار را کردیم، با شفقت مواظب رفتار و کردار فرزندان و خانواده خود بودیم و با شفقت مواظب دوستان بچههایمان بودیم. سوره مبارکه عصر را ما عمل کردیم، فرمود: «قسم به عصر! انسان در خسارت است»، مگر کسی که این چهار اصل را داشته باشد: اول اینکه خودش معتقد خوب باشد؛ دوم در کنار عقیده خوب، عمل صالح داشته باشد؛ سوم اینکه همین دو عنصر محوری را به دیگران منتقل کند؛ و در پایان «و تواصوا بالصبر» میباشد.(1)
همسران صبور
صبر از صفات اخلاقى است که از ویژگىهاى همسر مناسب نیز به شمار مىرود.(2) براى مرد صبور نیز درجه خاصى در بهشت قرار داده شده است.(3) صبر به قناعت مربوط مىشود، ولى به دلیل اهمیت آن در خانواده، جداگانه بررسى مىگردد. بردبارى و تحمل در برابر مشکلات خانواده، لازمه رویارویى مناسب و حل مشکل است. در صورتى که اعضاى خانواده با مشکلات عادى دچار تنش شوند، آسیب پذیرى آنها و بروز اختلافات امرى اجتناب ناپذیر است. صبر از مهمترین صفات نفسانى و بازدارنده این مشکلات است و در متون اسلامى به منزلهی اصل و رکن ایمان محسوب شده است؛(4) زیرا فرد ناتوان از مهار خویش ممکن است در رویارویى با مشکلات نه تنها دیگران را به دشواری افکند، بلکه همه باورهاى دینى خود را نیز با تشکیک روبه رو سازد.(5) در مسائل خانواده، گاه افراد با ناکامىهایى روبه رو مىشوند، یا برآورده شدن نیازها مستلزم گذشت زمان است، در این حالات، بى تابى و عدم مهار، فرد را دچار تنش مىکند و نیاز فرد نه تنها برآورده نمىشود، بلکه فشار روانى و دشوار تلقى کردن موقعیت، افزایش مىیابد،(6) در حالى که فرد با صبر مىتواند به موفقیت برسد، هرچند در زمانى طولانى باشد.(7)
گاه رفتارهاى نامناسب دیگران، فرد را به واکنش وا مىدارد که در این موقعیت تحمل و بردباری او در حل مشکل و پیشگیرى از اختلاف بسیار مؤثر است. افزون بر این، عدم ابراز واکنش به فرد امکان مىدهد که در هر زمان مناسب، رفتار مؤثر را بروز دهد(8) و این امر جز در سایه صبر و مهار خویشتن مقدور نیست. در غیر این صورت، ممکن است فرد با واکنش سریع و نامناسب رفتارى از خود بروز دهد که پس از دقایقى پشیمان شود.(9)
گذشته از مشکلات در روابط، زندگى انسان با کمبودهای مالى و آسیبهای بدنى و جانى همراه مىباشد که زمینهای براى بروز اختلافات و رفتارهای نامناسب در خانواده است. در این حالات، گاه مشکلات به حدی شدید است که اگر فرد از امور معنوى و ماوراى طبیعى نیرو نگیرد، از پاى در مىآید. قرآن در این شرایط افراد را با بشارت، به صبر دعوت نموده و اعلام مىدارد که آنها مشمول صلوات و رحمت خداوند هستند.(10) در جایى دیگر، پاداش بردباران را بدون اندازه و حساب اعلام نموده(11)، و بالاتر از همه، خداوند را دوستدار(12)، همراه(13) و یاور(14) شکیبایان اعلام میکند. همه این آیات انگیزههای فرد را برای مهار خویش بیشتر کرده و فرد را در مشکلات شکیباتر مىسازد. در کلمات اولیای دین نیز عباراتهایى دیده مىشود که براى ایجاد حالت شکیبایى در مشکلات شدید، بسیار مؤثر است: «اگر شکیبا باشى، هر مصیبتى را نزد خدا پاداشى است»(15)؛ «شکیبایى، به مقدار گرفتارى مىرسد»(16)؛ «هرکس در برابر مصیبت صبر کند و آن را با تسلى خوبى رد کند، خداوند برای او سیصد درجه معنوى و والا قرار مىدهد».(17) آخرین نکته در مورد بردبارى، لزوم توصیه اعضاى خانواده به یکدیگر در مورد صبر است(18) که این امر در شکیبایى بیشتر خود فرد تأثیر دارد و به تقویت انگیزه دیگران در جهت بردبارى بیشتر نیز کمک مىکند.
پي نوشت:
1. برگرفته از جلسات حضرت ایت الله جوادی آملی.
2. حرعاملی، وسائل الشیعة، ج 14، ص 124؛ «ثلاثة لاتمسهم النار المرأة المطیعة لزوجها... المرأة الصابرة علی عسر زوجها و البار لوالدیه» شفیعی مازندرانی، سید محمد، راز خوشبختی، ص 101، مشابه همین حدیث در کنز العمال، متقی هندی، ح 433347، آمده است».
3. «انه فی الجنة درجة لا یبلغها الا امام عادل او ذو رحم وصول او ذو عیال صبور» مجلسی، بحارالانوار، ج 101، ص 70.
4. «فان الصبر من الیمان کالرأس من الجسد...»، نهج البلاغه، حکمت 82.
5. «فانه لا دین لمن لا صبر له» مجلسی، بحارالانوار، ج 48، ص 92.
6. «من صبر خفت محنته، هانت مصیبته» و «اذا صبرت للمحنة فللت تحدها» مصطفی، درایتی، معجم الفاظ غرر الحکم، ص 577، و «فاصبر مغموما او مت متاسفا» نهج البلاغه، خطبه 217، و «ان للنکبات غایات لابد ان ینتهی الیها... فان اعمال الحیلة فیها عند اقبالها زائد فی مکروهها» مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 95.
7. «لا یعدم الصبور الظفر و ان طال به الزمان» نهج البلاغه، حکمت 153 و «استشعروا الصبر فانه ادعی الی النصر» همان، خطبه 26.
8. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 79.
9. «من صبر صبر الابرار و الا سلا سلو الاغمار» نهج البلاغه، حکمت 413.
10. سوره بقره، آیه 155.
11. سوره زمر، آیه 10.
12. سوره آل عمران، آیه 146.
13. سوره بقره، آیات 153 و 249؛ سوره انفال، آیات 46 و 66.
14. سوره آل عمران، آیه 125.
15. نهج البلاغه، حکمت 292.
16. همان، حکمت 144.
17. کلینی، کافی، ج 2، ص 91.
18. «وتواصوا بالصبر»، عصر، 3.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید