فرحناز ایوبی (کارشناس ارشد مشاوره و راهنمایی)
دختر حدود سهسالهام نسبت به نوزاد پسر تازه به دنیا آمدهام بسیار حسادت میکند و حتی گاهی تلاش میکند تا به او آزار جسمی برساند. ما همه کوششهایمان را کردهایم تا از توجهمان به دخترمان کم نشود و حتی محبتهایمان به او را بیشتر کردهایم اما با اینحال...
همین اول به شما توصیه میکنیم برای کودکان از واژه حسادت استفاده نکنید؛ آنها دنیای متفاوتی دارند و نگاهشان به دنیا با نگاه بزرگسالان، دیگرگون است، ازاینرو نباید واکنشهای کودک را حسادت تلقی کنیم. کودکان خود را محور دنیا میدانند و فکر میکنند همهچیز متعلق به آنان است. وقتی توجه پدر، مادر و یا مراقبتکننده اصلی به فرد دیگری جلب میشود، کودک، احساس خطر کرده و احساس میکند حامی خود را از دست داده است.
برای اینکه با تولد نوزاد بعدی، این حالت پیش نیاید، باید از ماههای آخر بارداری کودک را آماده کرد و مثلاً به او بگوییم «قراره مامان برای او یه آبجی یا داداش بیاره که دیگه تنها نباشه! فعلاً نینی توی شکم مامانه تا کمی بزرگ بشه و به دنیا بیاد.» باید او را درگیر قصه تولد نوزاد دیگر کنید مثلاً اندازه کودک را در مراحل رشد برایش بگویید یا اجازه دهید کودک، شکم مادر را لمس نموده و با خواهر و برادر متولد نشدهاش صحبت کند. پس از تولد نوزاد با مشارکت دادن کودک بزرگتر در امور نوزاد، او را درگیر قصه کنیم، بهخصوص زمانی که لازم است توجه ویژه به نوزاد داشته باشید. برای مثال بگوییم «نینی خرابکاری کرده، کمکم میکنی تا مایبیبیاش را عوض کنم؟ تا من خرابکاریهایش را بشورم برام از تو کمد بچه یه مایبیبی بیار. نینی داره گریه میکنه، به نظرت چرا؟» صبر کنید تا نظرش را بگوید و کمک کنید صحت یا عدم صحت نظرش را متوجه شود. مثلاً اگر گفت فکر کنم خیس کرده بگویید «بذار ببینم.» کودک را بررسی کنید و اگر اشتباه بود، بگویید «نه انگار پوشکش خشکه، فکر کنم گرسنه باشه، بزار بهش یه کم شیر بدم، همینطوری بیا براش شعر هم بخونیم...»
خلاصه آنکه کودک باید متوجه شود زمانی که شما درگیر نوزاد هستید، از او غافل نمیشوید. تلاش کنید با چنین ترفندهایی میان آنان محبت ایجاد کنید. محبت و توجه صرف به کودک بزرگتر کفایت نمیکند؛ هرچه هم تلاش کنید، کودک شما گاهی خلأ حضور شما را درک کرده و حس میکند شما را از دست داده است. گاهی اگر وضعیت نوزاد خاص نیست، کودک را در اولویت قرار دهید، اشکالی ندارد اگر نوزاد چند لحظه گریه کند. درصورتیکه خواسته کودک اول زمان کمی نیاز دارد، به او اولویت دهید بهخصوص در شرایط خاص.
اگر شرایطش را دارید، نوزادتان را زمانهایی کوتاه مثلاً یک ساعت در هفته به فردی (مادربزرگ، خاله، عمه یا...) بسپارید و آن زمان را بدون دغدغه فقط با کودکان سپری کنید؛ او را به پارک ببرید یا بازی و سرگرمی را که قبل از ورود تازهوارد به آن انس داشته است، با هم انجام دهید.
پسری 18 ماهه دارم که خیلی لجوج است و نمیدانم بهخاطر توجه است یا...؟ گاهی کارهایش خیلی خطرناک است مثلاً سرش را به جایی میکوبد و وقتی میگوییم نکن، بدتر میکند. چاره چیست؟
تأکید میکنم درباره کودکان از واژگانی که بار معنایی منفی دارند استفاده نکنید، کودکان درک درستی از این واژگان ندارند. قصدشان نیز این نیست، اما با استفاده مداوم بزرگسالان، کودک متوجه میشود که او را با این خصلت میشناسند و بدون توجه به مثبت یا منفی بودنش فقط به این دلیل که با این مشخصه موردتوجه قرار گرفته است، آن ویژگی را در خود تقویت میکند.
نکته دوم اینکه برخی حالات، ذاتی هستند مثل ترس، ترس از بلندی یا ترس از غریبه که در مراحلی از رشد، خودش را نشان میدهد، اما برخی ویژگیها آموختنی هستند. والدین و اطرافیان کودک با تقویت و بها دادن به برخی از رفتارها، آن ویژگی را در کودک تقویت میکنند مانند حسادت، لجبازی، پرخاشگری و... .
برای ترک یک رفتار تقویت شده، بهترین و آسانترین برخورد، بیتفاوتی است تا زمانی که آن رفتار خاموش شود. کودک نیازمند توجه است، او باید بداند در زمان بروز رفتارهای غلط توجهی به او نمیشود بلکه زمانهایی توجه دریافت میکند که رفتارش مورد تائید اطرافیان باشد. این نکته را هم در نظر داشته باشید که دعوا، نهی، اخم و واکنشهایی شبیه این نیز توجه به کودک محسوب میشوند (یعنی همین واکنشی که شما دارید!).
خاموشی رفتار شکل گرفته نیازمند صبوری و گذر زمان است؛ اگر در ابتدای بروز رفتار بیتفاوت باشید، اما پس از پنج دقیقه صبرتان تمام شود و واکنش نشان دهید، کودک را عصبانی نیز کردهاید. اگر سه بار بیتفاوت باشید و دو بار واکنش نشان دهید، باز هم بیفایده است؛ رفتار شما باید ثبات داشته باشد.
طیبه مدنیفر (کارشناس ارشد مشاوره)
برای افزایش هوش و خلاقیت کودک دو و نیم سالهام چه اقداماتی انجام دهم؟ آیا ثبتنام در کلاسهای آموزشی و افزایش هوش میتواند مفید باشد؟
اغلب اوقات، آموزش در سنین پایین نهتنها مفید نیست، بلکه باعث زدگی و کاهش خلاقیت کودک میشود. تا ششسالگی زمان یادگیری کودک و پس از آن زمان یاد دادن فرامیرسد، پس بهتر است در این دوران، با غنیسازی محیط اجازه دهیم این یادگیری توسط خود کودک بهخوبی انجام شود. غنیسازی محیط بهمعنای آن است که فضای اطراف کودک را برای فعال کردن حواس پنجگانهاش آماده کنیم. او باید زیاد، عمیق و متنوع ببیند. محیطهای گوناگون مانند طبیعت، کوه، حیوانات، پارک، روابط اجتماعی و افراد گوناگون را ببیند و بشناسد... توجهش را به صداهای مختلف جلب و سعی کنید آن صداها را تقلید کنید. بچهها باید دستورزی کنند یعنی همهچیز را با دست لمس کنند. بازیهایی مثل خمیربازی، رنگبازی، بازی با گل و ماسه گرچه ممکن است باعث ایجاد زحمت و کثیفکاری شود، اما رابطه مستقیم با افزایش هوش کودک دارد. خواندن کتاب نیز علاوه بر افزایش هوش باعث تقویت مهارتهای کلامی و آموختن زبان میشود و در آخر، بازیهای جالب و خلاقانه، بهترین راه برای افزایش هوش شناختی و عاطفی کودک است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید