خدمات تفسیر طالقانی به روند شکل گیری انقلاب اسلامی
آیت الله طالقانی در شرائطی که دو مکتب مارکسیسیم و لیبرالیسم بر جوامع مختلف مسلط بودند و جوانان به یکی از این دو گروه متمایل میشدند، دست به یک نوآوری در تفسیر قرآن و تقریر دین زد که تاثیر به سزایی در جذب گروههای مختلف فکری به دین داشت.
شهید مطهری معتقد است: «پایه گذار آشنایی نسل جوان با اسلام، نه من هستم و نه شریعتی، بلکه طالقانی و بازرگان هستند که این راه را باز کردند و ما بعدها به دنبال آنها حرکت کردیم.»
چرا طالقانی به نوآوری در تفسیر روی آورد؟
با توجه به بالا گرفتن مباحث جامعهشناسی در غرب و رشد مفاهیمی مانند آزادی و دموکراسی و همچنین افزایش چشمگیر گرایشهای پوزیتیویستی و تجربهگرایانه، شاید به نظر میرسید که عمر دینگرایی به پایان رسیده و دیگر دین نمیتواند پاسخگوی نیازهای روز جامعه باشد؛ اما با مطرح شدن تفسیری که از دل آیات قرآن پاسخگوی سوالاتی بود که نسل جوان، جوابی دینی برای آنها نداشت، ورق را به نفع دین برگرداند و آیت الله طالقانی ثابت کرد که قرآن توانایی پاسخ به نیازهای روز جامعه را دارد.
او درباره اهمیت دنبالهروی از قرآن میگوید: «این کتاب هدایت که چون نیم قرن اول اسلام باید بر همه شئون نفسانی و اخلاقی و قضاوت و حکومت حاکم باشد، یکسره از زندگی برکنار شده و در هیچ شأنی دخالت ندارد. دنیای اسلام، که با رهبری این کتاب روزی پیشرو و رهبر بود، امروز دنبالهرو شده.»
آیت الله طالقانی با نوشتن تفسیر پرتوی از قرآن راه را برای وارد شدن پیامهای قرآنی در شریانهای جامعه باز کرد و حتی گفته شده دكتر شریعتی تحت تاثیر معارف دینی و قرآنی آیتالله طالقانی بود.
البته این رویکرد تفسیری قبل از آیت الله طالقانی به طور مجمل در آثار نو اندیشانی مانند شریعت سنگلجی مطرح شده بود، اما با همت مرحوم طالقانی این نگاه به قرآن در ایران گسترش پیدا کرد و با استقبال روشنفکران و دانشجویان و قشر تحصیلکرده مواجه شد و راهی را باز کرد که پس از او روشنفکران چون شهید مطهری، بازرگان و شریعتی در آن قدم گذاشتند.
ویژگی بارز تفسیر پرتوی از قرآن
ویژگی اصلی و بارز تفسیر پرتوی از قرآن پاسخ به نیازهای سیاسی و اجتماعی جامعه و همچنین استفاده کردن از علوم طبیعی در تفسیر قرآن است. با وجود اینکه مفاهیم مربوط به جامعه مثل امت، ناس،عدل، قسط، تعاون، شوری و...در قرآن زیاد به کار رفته، مفسرین قبل از آیت الله طالقانی کمتر از این بعدِ جامعه محور به قرآن نگاه میکردند.
به طور مثال او آیه «و لقد أرسلنا رسلنا بالبینات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط» را بر اساس نیاز جامعه ایران تفسیر میکند و میگوید: «لیقوم الناس» برای اینکه مردم خود بجوشند و قیام کنند، نه اینکه آنها مردم را بپا دارند.
و یا درباره آزادی میگوید: «ما كه دستوری چون «لا اكراه فی الدین» داریم چرا باید از آزادی در ابعاد گوناگون ترس داشته باشیم و آزادی دیگران را سلب كنیم؛ چرا كه اسلام میفرماید: «قد تبین الرشد من الغی.» در این صورت هیچ مشكلی با آزادی نخواهیم داشت.»
نمونهای از تاثیر بر جوانان
یکی از نمونههای بارز تاثیر تفسیر طالقانی بر نسل جوان هم عصر او، انتخاب شدن کتاب "پرتوی از قرآن" به عنوان یکی از منابع اصلی مطالعاتی گروه مجاهدین خلق است. مجاهدین در سالهای قبل از انحراف و تغییر ایدئولوژیک، منابع اسلامی را مورد مطالعه جدی قرار میدادند که از بین کتابهای موجود، تفسیر پرتوی از قرآن تاثیر به سزایی بر آنها داشت.
گرچه بنیانگذاران سازمان از جمله سعید محسن و حنیف نژاد اعتقادی به حوزه و اندیشه علما و روحانیت نداشتند، اما شیفته آیت الله طالقانی بودند و این موضوع کاشف از عمق نفوذ او در قلب جوانها است.
روشنفکر مبارز
طالقانی را باید از زمره جریان روشنفکران دینی معاصر دانست که ادامه دهنده راه اسدآبادیها و محمد عبدهها در اصلاحگری اندیشه دینی و تاکید بر وحدت امت اسلامی است. البته تفاوت روشنفکری او با سایر روشنفکران هم عصر خودش این است که نه حقیقت را در لیبرالیسم میدید و نه در مارکسیسم، نه در شرق و نه در غرب، بلکه تنها راه رهایی بخش جامعه را قرآن و شریعت میدانست.
مقام معظم رهبری درباره روشنفکری مرحوم طالقانی میگوید: «آقای طالقانی اهل فكر نو بر محور دین و با تمركز بیشتر بر روی قرآن و نهجالبلاغه [بود]؛ یعنی ایشان اصلاً اینجوری بود. لكن همهی ابعاد شخصیت آقای طالقانی بُعد روشنفكری دینی نیست. یك بُعد مهم بُعد مبارزه است. خیلیها روشنفكر بودند اهل مبارزه نبودند؛ روشنفكر دینی هم بودند اهل مبارزه نبودند؛»
بازرگان درباره مرحوم طالقانی میگوید: «از امتیازات طالقانی این است كه هم ایشان تحت تاثیر روشنفكران تحصیلكرده غرب بود و هم روشنفكران تحصیلكردهای چون دكتر شریعتی تحت تاثیر ایشان بودند. این تعامل مقابل در آثار اینها دیده میشود.»
همین روشنفکری او بود که موجب میشد با گاردی بسته به مناظره و یا گفتوگو با گروههای مختلف فکری نرود و با سعه صدر به سوالات پاسخ دهد.
سید مهدی علایی پسر مرحوم طالقانی درباره منش پدرش در بحث با بهاییان و مارکسیستها میگوید: «رفتار ایشان با این گروه ها آن قدر خوب بود که بعضی میگفتند: «ما آمدیم آنها را جذب کنیم؛ ولی مثل اینکه سید محمود جذب آنها شد». در حالی که به طور کلی روش مرحوم پدر چنین بود و میگفت: برای جذب جوانها که عنادی با دین ندارند، باید با خوشرویی و ادله منطقی وارد عمل شویم.»
آیت الله کمونیست!
از آنجا که تفسیر آیت الله طالقانی جامعه محور بود و بر مفاهیم وحدت و مبارزه برای تغییر اوضاع و... تاکید داشت، ساواک را نسبت به ایشان حساس کرده بود.
سید مهدی علایی در اینباره میگوید: «پس از کودتای 28 مرداد در سال 32 یکی دوبار ایشان را احضار می کنند که چرا تو آیات کمونیستی را تفسیر می کنی. ایشان نیز می گوید: ببخشید ما آیات شاهنشاهی نداریم؟! یا وقتی ایشان در کمیته ضد خرابکاری بازداشت شد؛ آنجا نوشتند «آیت الله کمونیست» یا بعضی از مخالفان به او می گفتند: «آیت الله سرخ».
بنابر آنچه گذشت، آیت الله طالقانی میتواند الگوی جامع و ارزشمندی برای جامعه دینی به خصوص طلاب علوم دینی باشد؛ کسی که هم در سطح بالای علمی قرار داشت و هم لحظهای از همت و تلاش برای نجات جامعه خود دریغ نکرد و هم به عقبه فرهنگی و ارزشی خود پایبند بود درحالی که از دانش روز هم استفاده میکرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید