در روز مباهله چه گذشت؟
با اینکه در آن زمان تعداد مسلمانان زیاد بود و نیز خود پیامبر اکرم نیز بستگان زیادی داشتند و می توانستند بسیاری از آنها را همراه خود برای مباهله ببرند اما ایشان از میان آن همه، تنها چهار نفر را انتخاب کردند.
مباهله واقعه ای تاریخی و مسلّم است که در وقوع آن تردیدی نیست. آنچه مهم است شخصیت های سازنده این واقعه هستند که باعث این رخداد تاریخی شدند. از مجموع این واقعه برمی آید، پیامبر خدا به گونه ای متعبدانه در شرایطی کاملا منحصر به فرد بهترین افراد را معرفی کرده است. از لابلای این حادثه تاریخی می توان دلایل آشکاری بر منزلت و شأن ویژه اهل بیت پیامبر اکرم (صلوات الله علیهم) به خصوص جایگاه امیر المؤمنین امام علی علیه السلام مشاهده نمود که به اختصار به این دلایل اشاره می کنیم.
اسناد فضیلت و شأن امام علی علیه السلام در جریان مباهله
1-نقش ویژه علی بن ابیطالب پس از اولین ملاقات مسیحیان نجران با پیامبر اکرم(ص)
بعد از نامه پیامبر خدا به مسیحیان نجران و تصمیم آنها برای ملاقات حضوری با پیامبر، شصت نفر از بهترین ها و داناترین هایشان به همراه سران مذهبی خود در حالی که لباسهای ابریشمی به همراه انگشترهای طلا و صلیب پوشیده بودند در مسجد بر پیامبر اکرم وارد شدند ولی احساس کردند که پیامبر از آنها ناراحت شده است. دلیل ناراحتی را از عثمان بن عفان و عبدالحمن بن عوف پرسیدند و آنها گفتند حل این مشکل به دست علی بن ابیطالب است. حضرت نیز در پاسخ آنها را توصیه کردند که با ظاهری ساده و بدون زر و زیور به حضور پیامبر برسند تا مورد احترام قرار گیرند و این اتفاق نیز افتاد.[1]
این قطعهی مقدماتی از جریان مباهله پس از اولین ملاقات مسیحیان نجران با پیامبر اکرم به خوبی برتری و فضیلت حضرت علی علیه السلام را بر دیگر ان اثبات می کند. اینکه دو نفر از افراد مشهور آن زمان بدون کمترین تردیدی، نزدیکترین فرد به پیامبر اکرم و کسی که بهتر از هر فرد دیگری پیامبر و اخلاق و روحیات او را درک می کند و می شناسد، علی بن ابیطالب معرفی می کنند. این، یکی از اعترافها و اسناد تاریخی فضیلت حضرت علی علیه السلام در این واقعه است.
2-علی بن ابیطالب یکی از بهترین افراد برای مباهله
با اینکه در آن زمان تعداد مسلمانان زیاد بود و نیز خود پیامبر اکرم نیز بستگان زیادی داشتند و می توانستند بسیاری از آنها را همراه خود برای مباهله ببرند اما ایشان از میان آن همه، تنها چهار نفر را انتخاب کردند. این، سندی مهم بر جلالت شأن، طهارت و استواری ویژه ایمان و برتری این چهار نفر بر دیگران است که یکی از آن چهار نفر علی بن ابیطالب است.
3- تطبیق دقیق "انفسنا" بر حضرت علی علیه السلام
در اینکه تنها این چهار نفر یعنی علی بن ابیطالب، فاطمه زهرا و حسنین علیهم السلام به همراه پیامبر برای مباهله رفتند و نیز آیه 61 سوره آل عمران برای جریان مباهله نازل شده هیچ کس تردیدی ندارد. لاجرم، با تطبیق عبارات آیه بر افراد شرکت کننده در مباهله عبارت "انفسنا" کسی جز علی بن ابیطالب نخواهد بود. اصل اشاره به علی بن ابیطالب در یکی از آیات قرآن کریم، فضیلتی بسیار بزرگ برای ایشان است.
4- شرکت کنندگان همراه پیامبر، شریکان در دعوت پیامبر
مسیحیان نجران چون رسول خدا را مدعی پیامبری و نیز اعتقادات بیان شده می دانستند مباهله را منصفانه دیدند و پذیرفتند و مسلّم آن که، کسانی باید در مباهله شرکت کنند که در این دعوت، شریک و جزئی از مدّعا باشند وگرنه صحیح نیست کسانی قربانی ادعای رسالت ایشان شوند که نقشی در این ادعا نداشته اند.[2]
نتیجه آنکه این چهار تن که علی ین ابیطالب نیز یکی از آنهاست نقشی اساسی در دعوت به اسلام دارند و دین اسلام بدون آنها ناتمام است.
5-تعبیر "انفسنا" فضیلتی بزرگتر و سند امامت و خلافت علی بن ابیطالب
انفسنا (به معنای جان پیامبر) اثباتی عینی، از جانشینی علی بن ابیطالب بعد از پیامبر اکرم است. آیا تعبیری واضح تر از جان پیامبر می تواند نشان دهنده سزاواری آن شخص برای جانشینی و خلافت و امامت امّت را بیان کند؟ این تعبیر نشان می دهد که حضرت علی علیه السلام در همه شئون همانند پیامبر خداست و تنها یک استثناء وجود دارد و آن هم نبوت ایشان است که بارها در روایات پیامبر اکرم اشاره شده است مثل اینکه می فرماید: عَلِیٌّ کَنَفْسی، لا فَرقَ بَینی وَ بَینَهُ إلَّا النُّبُوَّة؛ علی همانند من است، بین من و او جز نبوت، فرقی نیست.[3]
بنابراین اگرچه پیامبری بعد از رسول خدا نخواهد بود اما مسلّماً جانشین او جز علی بن ابیطالب نمی تواند باشد و اطاعت از او اطاعت از پیامبر و نافرمانی از او نافرمانی از پیامبر خداست چنانکه رسول خدا فرمود: عَلِیٌّ مِنّی کَنَفْسی، طاعَتُهُ طاعَتی، وَ مَعصِیتُهُ مَعصِیَتی.[4]
اینها تنها تعدادی از دلایل فضیلت علی بن ابیطالب از زاویه رخداد مباهله است...
پینوشتها:
[1]سیره ى حلبى، ج3، ص 239
[2]ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان، ج3، ص: 356
[3]الصراط المستقیم: ج۱ ص۲۵۲
[4]الخصال: ص۴۹۶ ح ۵
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید