سواد رسانهای در دنیای امروز دانشی است الزامی، که نه سن و سال میشناسد نه زن و مرد و نه شاغل و بیکار همه به آن نیاز دارند نیازی که شاید بخشی از آن با کمک و حمایت دولت بر طرف شود..
مهر ماه امسال سومین سالی است که کتاب تفکر و سواد رسانهای در پایه یازدهم در مدارس تدریس میشود. اگر چه به این کتاب به لحاظ فنی و محتوایی نقدهای بسیاری وارد است اما کور سوی امیدی است بر یادآوری اهمیت موضوع سواد رسانهای!
در دنیای امروز افراد فارغ از سن و سال، تحصیلات، طبقه و... همگی در معرض پیامهای رسانهای هستند. امروز تاثیر رسانه بر زندگی مخاطبان با گذشته قابل مقایسه نیست. چرا که به مدد پیشرفت تکنولوژی و پیچیده شدن روابط اجتماعی دیگر تنها خانواده و مدارس و... مسئول تربیت فرزندان نیستند. بلکه بخشی از این تربیت و جامعه پذیر شدن در دنیای وب و فضاهای رسانهای شده صورت میگیرد.
بدیهی است که این شرایط در کنار همه ویژگیهای مثبتی که دارد خطراتی را نیز برای هر فرد به دنبال دارد که راه حل مواجهه به آن «سواد رسانهای» است. باید یادآور شد که این خطرات تنها مربوط به کودکان نیست چرا که امروز همه ما در هر سن و سال موقعیتی در معرض انبوه پیامهای رسانهای هستیم.
کتاب تفکر و سواد رسانهای به نوجوانان بخشهای مهمی از ملزومات برای مواجهه با پیامهای رسانهای را آموزش میدهد، اما آیا این فقط نوجوانان هستند که نیاز به سواد رسانهای دارند؟
مخاطب با داشتن سواد رسانهای محتوای نامرئی هر پیام را در مییابد، معنای خاص در پس هر واژه را رمزگشایی میکند.
آیا فقط نوجوانان در معرض پیامهای رسانهای هستند؟
کودکان و بزرگسالان و حتی افراد کهن سال هر روز در معرض تلویزیون، تبلیغات، بیلبردهای خیابانی و... انواع مختلفی از پیامهای رسانهای قرار میگیرند. پس «سواد رسانهای» امروز برای همه افراد امری ضروری به شمار میرود! چرا که فقدان این سواد میتواند آسیبهای جدی از سطح خرد تا کلان در سطح جامعه بزند. از جمله این آسیبها میتوان به شایعه پراکنیها اشاره کرد که در جامعهای که اعضای آن سواد رسانهای ندارد شایعهها با سرعت بیشتری به افکار عمومی نفوذ میکند. یا در مثالی دیگر در مورد لزوم سواد رسانهای میتوان به نحوه و میزان استفاده کودکان و نوجوانان از وسایل ارتباط جمعی از تلویزیون گرفته تا تلفن همراه اشاره کرد.
بنابراین در مییابیم که در دنیای امروز همه افراد با پیامهای رسانهای مواجهه هستند، و نیاز به ابزاری دارند تا به واسطه آن دریابند که کدام بخش از یک پیام واقعیت دارد و کدام بخش از حقیقت به دور است، چه بخشی از پیام را باید دریافت کند و از کدام بخش از پیام باید دوری کند تمام اینها به واسطه ابزاری به دست میآید که ما آن را «سواد رسانهای» مینامیم. ابزاری که به وسیله آن افراد برای خود یک حریم و چارچوب امن در برابر پیامهای رسانهای میسازند.
سواد رسانهای در حقیقت زبان فهم پیامهای رسانهای است. مخاطب با داشتن سواد رسانهای محتوای نامرئی هر پیام را در مییابد، معنای خاص در پس هر واژه را رمزگشایی میکند و درنهایت هم به مفهوم و هم به مقصود و غرض تولید کننده آن پیام پی میبرد!
اما راهکار چیست؟ چگونه میتوان این دانش را فراگرفت؟
تا کنون دریافتیم که همه افراد با هر سن و جنسیت و میزان تحصیلاتی به سواد رسانهای نیازمند هستند. اما از کجا باید آموزش ببینند؟ بخشی از این آموزش میتواند فردی باشد (خصوصا در میان بزرگسالان) آنها میتوانند با مطالعه کتابهایی در این خصوص تا حد مطلوبی به سواد رسانهای دست پیدا کنند و آن را به کودکان خود نیز آموزش دهند.
این سختترین و ایده آل ترین روش آموزش سواد رسانهای است. اما میدانیم که بسیاری از افراد ممکن است لزوم سواد رسانهای را درک نکنند یا حتی از وجود آن نیز بی اطلاع باشند، یا به هر دلیلی دغدغه دریافتن این دانش توام با مهارت در آن ها وجود نداشته باشد در این صورت چه باید کرد؟ مثلی قدیمی است که میگوید: دوای هر چیز خود آن است» دولتها با استفاده از رسانههایی که در اختیار دارند میتوانند به ارتقاع سطح سواد رسانهای مردم کمک کنند. مثلا تلویزیون میتواند برنامههایی در این خصوص بسازد یا رادیو از کارشناسان این امر استفاده کند. حتی شهرداریها نیز ظرفیتهای رسانهای مهمی چون بیلبردهای شهری دارند که میتوانند از آنها برای ارتقا سطح سواد رسانهای مردم استفاده کنند.
در پایان میتوان گفت که سواد رسانهای در دنیای امروز دانشی است الزامی، که نه سن و سال میشناسد نه زن و مرد و نه شاغل و بیکار همه به آن نیاز دارند نیازی که شاید بخشی از آن با کمک و حمایت دولت بر طرف شود اما بهتر آن که هر کس برای ارتقا آن و آموزش این امر مهم به فرزندان خود تلاش، مطالعه و تحقیق کند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید