روانشناسان دوره کودکی را دوره بازی کردن نامیدهاند. بازی کودک ابتدا با اشیاء است و سپس شامل انسانها می شود. از سنین 3و 4 سالگی کودک بتدریج به بازیهای گروهی و اجتماعی روی میآورد؛ در این گونه بازیها کودک رفتار با دیگران را تمرین میکند و با اصول زندگی جمعی و چگونگی رفتار با دیگران بتدریج آشنا میشود و این، به رشد اجتماعی و اخلاقی او کمک میکند.
بازی حس کنجکاوی، ابتکار و خلاقیت کودک را برمیانگیزد و به رشد ذهنی او کمک میکند.
کودکان را هنگام بازی بهتر و دقیقتر می توان شناخت.نقشهایی که کودکان در بازی بر عهده میگیرند و رفتارهای آنها در این هنگام نشاندهنده عوالم درونی آنهاست.
کودکانی که از توجه کافی در خانواده برخوردار نیستند یا مورد تبعیض واقع شدهاند؛ کودکانی که احساس امنیت نمیکنند یا مورد تنبیه زیاد قرار میگیرند، در بازیها حالت اضطراب و احساس تنهایی را منعکس میکنند که باید برای رفع آن کوشید.
بازی به حفظ سلامت جسمی و عصبی کودک نیز کمک میکند. این جنبه در پسران که به جنبوجوش و تحرک بیشتری نیاز دارند ، اهمیتی بیشتر دارد. از این رو، محیط زندگی کودکان و بویژه پسران باید طوری باشد که بتوانند از تحرک کافی برخوردار باشند. متاسفانه سبک زندگی شهری، بویژه زندگی آپارتمانی چنان است که این نیاز ضروری کودکان را رفع نمیکند. کودکانی که در آپارتمانها و در محیط های محدود زندگی میکنند، باید از امکانات پارک و امثال آن برای بازی و جست و خیز استفاده کنند اما هرگز نباید کودکان را در محیطهای نامناسب و در کوچه و خیابان رها کرد تا به بازی و جست وخیز بپردازند.
همبازی شدن با کودکان
یکی از مسائل اساسی در تربیت کودکان این است که پدر و مادر یا مربی بتواند خود را تا سر حدّ طفولیت پایین آورد و هم سطح کودک کند.
در تعالیم اسلامی نیز توصیههای زیادی در این زمینه وجود دارد.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید:
من کان له ولد صبا
هر که کودکی دارد باید در راه تربیت او، خود را تا سر حدّ کودکی برساند (خود را به دنیای او هماهنگ ساخته، رفتاری که در خور درک اوست پیش گیرد).
در روایات دیگر نیز به داشتن رفتار مناسب با کودک و از جمله همبازی شدن با او توصیه شده است. همبازی شدن با کودک علاوه بر اینکه او را غرق لذت و شادی میکند و صیمیت را افزایش میدهد، اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی را در کودک تقویت میکند. علاوه بر آن، در ضمن بازی بسیاری از اصول اخلاقی را میتوان بطور مستقیم و غیرمستقیم به کودک آموزش داد و این فرصت مناسبی است که نباید آن را از دست داد. بنابراین:
یکی از روشهای پرورش شخصیت کودکان، شرکت در بازی آنهاست.
مطالعه در زندگانی عملی پیامبر اسلام (ص) و امامان معصوم (ع) نشان میدهد که آنها توجّه خاصی به همبازی شدن با کودکان داشتند و آن را وسیله مناسبی برای پرورش شخصیت آنها میدانستند.
مهمترین ویژگی این دوران
هفت سال اول زندگی دورهای است که در آن کودک از آموزش جدّی و رسمی معاف است. در این دوره وی از آزادی عمل بیشتری برخوردار است و نباید تکلیف شاقّی را بر او تحمیل کرد؛ از این رو گفته میشود که کودک در این دوره تکلیف پذیر نیست. در روایات اسلامی با تعبیراتی گوناگون از این دوره یاد کردهاند که جلوههایی متفاوت از شخصیت روانی کودک را نشان میدهد.
از مجموعه این تعبیرات که با پیشرفتهترین یافتههای روانشناسی نیز تایید میشوند چنین برمیآید که در این دوره کودک از یک طرف موجود بسیار با ارزشی است که باید در خانواده گرامی داشته شود و مورد مهر و محبت و احترام والدین خود باشد؛ از سوی دیگر نباید به او سختگیری شود و برنامههای جدّی و احیاناً سنگین از لحاظ تعلیم و تربیت بر دوش ناتوان او تحمیل شود.
جدیترین کار کودک در این دوره، بازی است. یافتههای روانشناسی نیز این مطالب را تایید و بر آن تاکید دارند؛ از این رو مناسبترین محل برای پرورش کودک در این دوره خانواده است؛ زیرا هیچ کار نمیتواند از لحاظ ارضای عاطفی کودک جای محیط پرمهر و امن خانواده را بگیرد. علاوه بر این، چه بسا در مهدهای کودک با برنامههای رسمی کودک را خسته کنند.
همچنین از این تعبیرات میتوان دریافت که در این دوران باید بیشتر از تشویق استفاده کرد و کاربرد تنبیه جز در موارد استثنایی مجاز نیست. بویژه تنبیه بدنی در این دوره روش تربیتی بسیار نادرستی است.
کودکانی که در این دوره زیاد تنبیه میشوند در آینده مشکلات رفتاری بیشتری پیدا میکنند.
تنبیه هایی که در این دوره در نظر گرفته میشوند باید با توان محدود جسمی و روانی کودک تناسب داشته باشد و لذا تنبیه شدید در این دوره به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
در این دوران والدین باید وقت بیشتری را با کودکان خود صرف کنند و به نیازهای آنها بیشتر توجه کنند. روابط والدین با کودک، در این سنین از اهمیتی ویژه برخوردار است. کودک در سایه روابطی گرم و عاطفی با والدین خود باید از محبت و امنیت کافی بهرهمند شود.
کودکانی که در دوران قبل از دبستان از امنیت و محبت کافی برخوردار نمیشوند ، آسیبهایی بر آنها وارد می شود که بندرت در دوره های بعد قابل جبران است.
از مسائل مهم و اساسی در اواخر این دوره، آماده کردن طفل برای ورود به مدرسه است. مدرسه محیطی جدید است که کودک با ورود به آن، به دنیایی تازه دست مییابد. امروزه دوره آمادگی را که در آن کودکان از آزادی عمل بیشتری نسبت به مدرسه برخوردارند ، حلقه واسط بین خانه و مدرسه قرار دادهاند تا این تغییر محیط برای کودک بتدریج و آرام آرام صورت بگیرد. حضور در این دوره به رشد اجتماعی کودک نیز کمک میکند و او را آماده روابط اجتماعی با همسالان در محیط مدرسه میکند.والدین باید چنان زمینه سازی کنند که محیط مدرسه برای کودک محیطی اضطراب آور نباشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید