داستان از زندگی امام خمینی آغاز می شود، ایشان در بالاترین سطح مسئولین جمهوری اسلامی مشی ای منحصر بفرد در سبک زندگی داشتند. زندگی ایشان نماد ساده زیستی در مقابل اشرافیت پهلوی بود. تمام کسانی که امام را از نزدیک درک کرده اند بر ساده زیستی خارق العاده در زندگی و مشی ایشان اذعان دارند. این سادگی برخلاف مرقد که البته خودشان نقشی در توسعه آن نداشتند! در خانه جماران و خانه نجف کاملا قابل لمس است.
ساده زیستی و عدم وابستگی به تعلقات دنیا تنها یک منش شخصی در روح الله موسوی خمینی نبود بلکه یک ارزش و مطابق با مبانی اسلام است که ایشان خود را بدان مکلف می دانست. امام شخصی بود که وقتی به ایشان گفتند که آجرهای پله های حیاط ساییده شده و نیاز به تعویض دارد فرمودند: همان آجرهای ساییده شده را پشت و رو کنید و کار بگذارید! زندگی امام مملوء است از روحیه قناعت و سادگی. ایشان این ویژگی ها را برای حکومت اسلامی زیبنده و لازم می دانستند و همواره تاکید داشتند که نظام اسلامی می بایست وزارتخانه هایش نیز اسلامی باشد نه مانند کاخ.
امام انقلاب را در خدمت به پابرهنگان می دانستند و از مسئولین می خواستند با حفظ روحیه انقلابی در خدمت کوخ نشینان باشند تا آنها از قِبّل تلاش مسئولین و در سایه انقلاب اسلامی به رفاه عمومی، آسایش و معنویت دست یابند.
مطالبه و تذکر های امام به مسئولین بسیار تکان دهنده و تامل برانگیز است و نشان از اهمیت تمسک به این روحیه دارد در یکی از این تذکرات می فرمایند:
اشرافی گری بلای بزرگی است که گریبان برخی از گلوگاه های خدمت را گرفته است و مقتل عدالتی است که جامعه تشنه آن است که اثرات منفی آن را در اعتماد عمومی، ایجاد رفاه عمومی و کاهش فاصله طبقاتی و فقر مشاهده می کنیم.
"دولتها بفهمند که قدرت به این نیست که ظرف طلا باشد و ظرف نقره باشد، قدرت به این نیست که پردههای کذا باشد، بزرگی و عظمت به این نیست که پردههای کذا باشد و مبلهای کذا باشد از مال این ملت ضعیف! خود ملت توی این غارها زندگی بکند و شما در کاخهای دادگستری و در کاخهای نخست وزیری؟! تعدیل کنید خودتان را؛ اگر از خودتان شروع نکنید نمیتوانید اصلاح کنید."(1)
2.هر چه بیشتر زمان میگذرد نیاز به توجه به این صحبتها بیشتر می شود! گویا امام این تذکرات را برای امروز و خطاب به سبک زندگی و مشی رفتاری برخی مسئولین فرموده اند. ایشان اعتقاد داشتند کاخنشینی با خود روحیه اش را نیز می آورد، متاسفانه آنچه شاهد آن هستیم این است که برخی از مسئولین و خانوادههایشان در چالش تجمل گرایی و مصرف گرایی افتاده اند و فارغ از زندگی خصوصی در حال تهاجر به اشرافی گری هستند و طبیعی است که این روحیه در جامعه اشاعه یافته است. در واقع این سبک زندگی و مسائلی چون حقوق های نجومی نه تنها سبب بدبینی شده است بلکه روحیه پول اندوزی و حرص و طمع را در جامعه سرریز کرده است. به قول امام گویا مسئولین دست به یکی کرده اند تا ما را جهنمی کنند!
سوال اینجاست چرا شرایط به گونهای تغییر یافته است که به جای ارتقای زندگی محرومین و پابرهنگان این زندگی برخی از مسئولین است که هر روز اشرافی و پررونقتر میشود و این قشر که از قِبّل انقلاب به پشت میزها رفتهاند و انتظار بود با خدمت و حفظ روحیه جهاد و از خودگذشتگی به ارتقای زندگی محرومین همت کنند روز به روز فربه و لاکچریتر شده و مردم هنوز هشت شان گره نه است؟!
این قشر نه تنها بویی از الگو و سیره پیشوایان دینی نبردهاند بلکه گویا تذکر امام را نیز فراموش کرده و جدی نگرفتهاند که "آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم."
اشرافی گری بلای بزرگی است که گریبان برخی از گلوگاه های خدمت را گرفته است و مقتل عدالتی است که جامعه تشنه آن است که اثرات منفی آن را در اعتماد عمومی، ایجاد رفاه عمومی و کاهش فاصله طبقاتی و فقر مشاهده میکنیم. این طیف از روسا مرتکب جرم بزرگ رانت هستند و به جای پاسخگوی روز به روز طلبکارتر میشوند.
نباید گذاشت در مطالبه گری به وجود آمده انحراف و وقفه ایجاد شود. باید تا تصفیه این روحیه در میان مسئولین و البته جامعه این حرکت ادامه یابد البته ضروری است تا از اقدامات خارج از قانون، افراطی نیز جلوگیری شود.
راه چاره چیست؟
اما به راستی چه باید کرد؟ پاسخ مشخص است، راه حل را امام پیش روی ما گذاشتهاند: "آن روزی که هر یک از شماها را ملت دید که دارید از مرتبۀ متوسط میغلتید به طرف مرفه و دنبال این هستند که یا قدرت پیدا کنید یا تمکن پیدا کنید، مردم باید توجه داشته باشند و اینطور افرادی که بتدریج ممکن است یک وقتی خدای نخواسته پیدا بشود، آنها را سر جای خودشان بنشاند. اگر ملت میخواهد که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب آنهایی که دولت را تشکیل میدهند، آنکه رئیس جمهور است، آنکه رئیس مجلس هست، مجلسی هست، همۀ اینها را توجه بکنند که مبادا یک وقتی از طبقۀ متوسط به طبقۀ بالا و به اصطلاح خودشان مرفه به آن طبقه برسد"(2)
خوشبختانه روند جریان مطالبه گری از مسئولین در میان قشری از امت حزب الله به راه افتاده است. مردم حساس شده اند و حال مسئولین هستند که می بایست پاسخگو باشند. ملت می خواهند که نگذراند انقلاب بیش از این از روحیه و مشی کاخ نشینی آسیب ببیند و می خواهند با این اشرافی گری مقابله کنند، توصیه ای که رهبر آن را اینگونه بیان می کنند:"جلوی اشرافیگری باید گرفته بشود؛ اشرافیگری بلای کشور است. وقتی اشرافیگری در قلّههای جامعه بهوجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه."(3)
ایشان اشرافیت را بلای بزرگی می دانند که نقطه ضعف مسئولین محسوب شده و می بایست آن را گناه بدانند؛ حال در مقابله با این جریان هر کسی در جایگاه و به سهم خود نقش دارد. نباید گذاشت در مطالبهگری به وجود آمده انحراف و وقفه ایجاد شود. باید تا تصفیه این روحیه در میان مسئولین و البته جامعه این حرکت ادامه یابد البته ضروری است تا از اقدامات خارج از قانون، افراطی نیز جلوگیری شود. عدالت خواهی، مبارزه با فساد و اشرافی گری می بایست به یک گفتمان قانونمند و جریان محور تبدیل شود؛ باید توجه داشت مطالبه گری و مبارزه با اشرافی گری از مصداق گرایی محض، رقابت های جناحی و شخصی نیز آسیب نبیند. ورود خود نهادهای مسئول در این جریان و انجام بدون مصلحت رسالت هایشان به اعتماد سازی در بین مردم و نظم و اعتدال بخشی به این حرکت تاثیر بسزایی دارد.
نظام اسلامی باید از این عروس های آراسته! که آن را قربانی خواهند کرد دوری جسته؛ یقینا دومینوی حقوق نجومی، ویلای مصادره ای مسئولین، مطالبه و تذکر به امام جمعه منطقه غرب کشور و عروس جناب سفیر ادامه خواهند داشت چرا که برای بسط عدالت و رفع مشکلات چاره ای جز مطالبه گری و مقابله با جریان اشرافی گری نداریم.
پی نوشت:
1- صحیفه امام خمینی - جلد ۶ - صفحات ۳۲۸ تا ۳۳۲1
2- بیانات در جمع برخی از مسئولین؛ ۲۹ اسفند ۱۳۶۷
3- بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم؛ ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید