چگونه باید دربین جوانان نسبت به اصل حجاب علاقه ایجاد کرد ؟
دررابطه با مسأله حجاب غالب بحثها دراطراف مصالح رعایت حجاب وآثار مطلوب آن دراجتماع وخانواده ومضرات رعایت نکردن آن می باشد .
به طور کلی عوامل مؤثر علاقه مندی جوانان عبارتند از :
1 ـ شناخت مصالح رعایت حجاب وتبعات ومضرات عدم رعایت آن ، به این صورت که اگر مصالح ومضرات این امر را ازحیث معرفتی خوب تبیین کنیم به آن سیستمی که درساختار وجودی انسانها است توجه کرده ایم زیرا ما انسانها قبل ازاینکه اقدام به عملی کنیم یاازعملی خودداری کنیم درصورت ذهنی خود آن عمل راتصور می کنیم وازتصور مصالح آن عمل ، شوقی دروجود ما برانگیخته می شود ودرانجام آن عمل میل ورغبت پیدا می کنیم یااگر بدانیم که چه عوارض بدی دارد انگیزه ترک واجتناب برای ما ایجاد می شود این شناخت ومعرفت مصالح ومضرات یکی ازراههایی است که ماباید ازآن استفاده کنیم به این صورت که تبعات داشتن حجاب خوب ومناسب وعدم رعایت آن وبازتابش رابتوانیم طوری تشریح کنیم که به صورت واقعی برای آن مستنداتی عینی وجود داشته باشد تا فرد بتواند آن راتصدیق کند.
درمورد این عامل شهید مطهری درکتاب مسأله حجاب می فرمایند:
" حقیقت امر این است که درمسأله پوشش ـ وبه اصطلاح عصر اخیر حجاب ـ سخن دراین نیست که آیا زن خوب است پوشیده دراجتماع ظاهر شود یاعریان ؟ روح سخن این است که آیا زن وتمتعات مرد از زن باید رایگان باشد ؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هرزنی درهر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنا زنا ببرد یانه ؟
اسلام که به روح مسائل می نگردجواب می دهد خیر، مردان فقط درمحیط خانوادگی ودرکادر قانون ازدواج وهمراه بایک سلسله تعهدات سنگین می توانند اززنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند، اما درمحیط اجتماع استفاده اززنان بیگانه ممنوع است وزنان نیز ازاینکه مردان رادرخارج ازکانون خانوادگی کامیاب سازند به هرصورت وبه هرشکلی ممنوع می باشد .
درست است که صورت ظاهر مسأله این است که زن چه بکند ؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آنکس که مسأله به نام او عنوان می شود زن است واحیاناً مسأله با لحن دلسوزانه ای طرح می شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یامحکوم واسیر درحجاب ؟
اما روح مسأله وباطن مطلب چیز دیگر است وآن اینکه آیا مردباید دربهره کشی جنسی اززن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آنکه دراین مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ولااقل مرد اززن دراین مسأله ذی نفع تر است به قول ویل دورانت " دامن های کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است " پس روح مسأله ، محدودیت کامیابی ها به محیط خانوادگی وهمسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابی ها وکشیده شدن آنها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه اول است .
از نظر اسلام محدودیت کامیابی ها ی جنسی به محیط خانوادگی وهمسران مشروع ، ازجنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند وازجنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده وبرقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد وازجنبه اجتماعی موجب حفظ واستیفاء نیروی کاروفعالیت اجتماع می گردد وازنظر وضع زن دربرابر مرد، سبب می گردد که ارزش زن دربرابر مرد بالا رود.
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ماچند چیز است بعضی ازآنها جنبه روانی دارد وبعضی جنبه خانه وخانوادگی وبعضی دیگر جنبه اجتماعی وبعضی مربوط است به بالا بردن احترام زن وجلوگیری ازابتذال او.
حجاب دراسلام ازیک مسأله کلی تر واساسی تری ریشه میگیرد وآن اینست که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری ولمسی وچه نوع دیگر به محیط خانوادگی ودرکادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصراً برای کاروفعالیت باشد . برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار وفعالیت رابا لذتجویی های جنسی به هم می آمیزد اسلام می خواهد این دو محیط راکاملا ازیکدیگر تفکیک کند " 1
همانطور که ملاحظه می کنید درعلاقه مند کردن جوانان به رعایت پوشش دریک محور به بیان مصالح ومفاسد رعایت حجاب وعدم رعایت آن پرداخته می شود البته این بحث خیلی گسترده است وجنبه های مختلفی را شامل می شود که دراینجا به تأثیرات آن ، درخانواده می پردازیم .
یکی ازتأثیرات رعایت حجاب به محیط خانواده برمی گردد . خانواده به عنوان یک اجتماع کوچک ازاین عامل بسیار متأثر می شود به عنوان مثال یک خانم وقتی باپوشش مناسب دراجتماع ظاهر می شود رعایت این امر موجب آرامش روانی خودش وخانواده اش می گردد اما اگر خدای نکرده خلاف این امر باشد یعنی زن باعدم رعایت پوشش درجامعه ظاهر شود این تصور را برای مرد ایجاد می کند که برای غیر، زینت کرده و برای غیر ، خودش را عرضه می کند یا اگر زن نسبت به شوهرش احساس کند که او بدنبال دیگراننکته ای که دراینجا وجود دارد این است که تبعات این مسأله خیلی مهم است که این تبعات عبارتند از:
1 ـ این حس هرچقدر تحریک شود و به آن دامن زده شود همیشه قابل امتداد است یعنی به هرحال مرد می بیند دراجتماع به هر مرتبه ای که بوالهوسی وشهوترانی اش را ادامه دهد حدوپایانی ندارد لذا آرامش درونی خود را ازدست می دهد واین ازهمه تبعات مهم تر است .
2 ـ آرامش روانی همسرش ازبین می رود.
3 ـ این مسأله تبعاتی نیز نسبت به فرزندانی که دراین خانواده تربیت می شوند دارد وقتی مرد وزن هردو خودشان رابرای غیر زینت کردند ودرجامعه بدنبال غیر بودند واعتنایی نسبت به هم نداشتند یکدیگر رانمی توانند تحمل کنند وبرای هم آزار دهنده می شوند واین بخاطر این است که درجامعه نمونه های مناسب تر با امتیازات عالی تر می بینند اینها همه اثرات بی تقوایی دررعایت پوشش وچشم چرانی است که آرامش روحی را به هم می زند واین عوارض را ایجاد می کند واگر درخانواده فرزندانی هم باشند نزاع پدرومادر لطمه زیادی به آنها وارد می کند.
4 ـ ازتبعات دیگر این مسأله تبهکاری ، جنایت وکشتار است زیرا بسیاری ازآمارهای مربوط به تبهکاری ، جنایت وکشتارها به این محرکهای قوی برمی گردد که افراد رااز ماندن درحدود قانونی وشرعی خود خارج می کند وعامل ایجا د جرم وجنایت می شود خلاصه ابعاد مسأله خیلی گسترده است . به طور کلی باعدم رعایت این مسأله ازیک جهت اجتماع ازکامروایی وکامجویی سالم نمی ماند وازجهت دیگر خود انسانها دچار آشوب وبحران می شود به طوری که معنویت وراه هدایت دراین آشفتگی وبحران روحی برای آنها قابل درک نیست وفلسفه زندگی ، راه هدایت وسلوک ، تعالیم انبیاء وتعلیم وتربیتها همه اینها نقض غرض می شود یعنی کلاً معطل باقی می ماند وقابلیت جزم نسبت به این مسائل ازبین می رود .
2 ـ عکس العمل اجتماع ومحیط درمورد مسأله حجاب ، اگر علاقه مندی درجوانها نسبت به این مسأله بخواهد زیاد شود غیر ازتبیین خوب بازتاب رعایت حجاب ویا مضرات عدم رعایتش باید به عامل اجتماع هم اشاره کنیم چگونگی برخورد جامعه عاملی است که می تواند درعلاقه مندی یا عدم علاقه مندی جوانان ا ثر بگذارد به عنوان مثال اگر خانمی باپوشش مناسب درمحیط دانشگاه یا اداره یا جاهای مختلف ببینند که به جهت داشتن حجاب مورد تحقیر قرار می گیرد ونسبت به او بی اعتنایی می شود وبرخوردهای منفی با او صورت می گیرد اینها می تواند موجب بی علاقگی این فرد به حجاب شود.
دراین زمینه استاد یوسف غلامی درکتاب مبلغان وپدیده کم حجابی می فرمایند: " دراین مرحله ضروری ترین طرح جلب اعتماد بانوان است هرگاه آنان مطمئن شوند که جامعه ارزشهای معنوی ایشان را می شناسد وبه آن ارج می نهد شتابزده برای اثبات آن ارزشها به جلوه نمایی رو نمی کنند . " 2
برای ایجاد علاقه مندی باید سعی کنیم که جامعه خود را از این نظر متناسب وهماهنگ باایجاد این علاقه درجوانان قرار دهیم به این صورت که ، مراکز آموزشی ومحلهایی که جوانها بیشتر درآنجا حضور دارند نسبت به پدیده حجاب وپوشش استقبال ودیده احترام3ـ عامل سوم که بسیار مهم است تربیت های خانوادگی است گاهی اوقات می بینید که درخانواده ای پدر ومادر اهتمام جدی دارند به اینکه فرزندانشان افرادی قانونمند باشند یعنی درک کنند که درمحیط کوچک خانواده هم قوانینی حاکم
است از جمله : رعایت حقوق دیگران ، تقسیم کار ، انجام مسئولتها ووظایف و . . . .
لذا اگر ازدوران کودکی تربیت به این صورت باشد وشخصیت کودک با این مبنا شکل بگیرد دراین صورت قبول قید وبند برای رسیدن به منافع ومصالح حجاب برایش آسان می شود اما اگر رها شود وپدر ومادر اورا به رعایت ضوابط وقوانینی که لازمه یک زندگی مشترک است مقید نکنند ، او را بی مسئولیت رهاکنند ودررعایت وعدم رعایت آداب ، رسیدگی لازم را نسبت به او انجام ندهند این فرد بی پروا وقانون شکن بار می آید وچون درمحیط خانواده قانون ورعایت حقوق دیگران را یاد نگرفته است آنچه که راحت ولذت درآن است همان را انتخاب می کند و پذیرش قیدوبند برای او خیلی مشکل می شود وبا این روحیه وساختار شخصیتی رعایت مسأله حجاب مانند همه ارزشهای دیگر چون باسختی ها ومشقتهایی همراه است برای او امر مشکل وسختی می شود لذا نسبت به پذیرش حجاب عکس العمل منفی ازخود نشان می دهد. به عنوان مثال وقتی دختری به سن تکلیف برسد وبا این حال حجابش را رعایت نکند وپدرومادرش هم اهتمامی به این امر نداشته باشند و ازآن طرف درجامعه نیز فضای مناسبی برای فرارکردن اززیر بار این مسئولیت وبی قید وبندی فراهم باشد برگرداندن چنین شخصی وعلاقه مند کردن او به مسأله حجاب امر مشکلی خواهد بود.
غیر ازاین سه عامل مهم عنوان دیگری نیز وجود دارد که به چند مورد اشاره می شود :
1 ـ درموارد خاص گاهی می شود که فردی به خاطر علاقه اش به فرد دیگر وتأمین رضایت او ازحجاب استقبال می کند یابرعکس حجاب راکنار می گذارد.
2 ـ نقش یک مربی ، معلم یادوست یا افرادی که تحصیلات ویژه دارند
3 ـ بعضی از اغراض شخصی وفردی ، مثلاً فردی به مسأله تمکن مالی خیلی اهمیت می دهد اما برای رسیدن به این تمکن مالی می بیند راهش این است که حجابش را کنار بگذارد مثلاً اقدام به ازدواجی می کند که با این ازدواج به تمکن مالی می رسد اما حجاب رامانع ازرسیدن به مقصودش می بیند به همین خاطر آنرا کنار می گذارد یابرعکس داشتن حجاب راوسیله رسیدن به این مقصود می بیند لذا آن را انتخاب می کند غیر ازاین سه مورد موارد خاص زیاد دیگری نیز وجود دارد که برسر مسأله حجاب تأثیر دارد وعوامل کلی هم که بیان شد منحصر دراین سه مورد نیست وممکن است عوامل کلی دیگری نیز وجود داشته باشد که بحث مفصلی می طلبد .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید