برگرفته از درسهایی از قرآن حجتالاسلام محسن قرائتی
به کوشش صابر زیرانپور
کودکان سیبزمینی نیستند
لقمان به پسرش ميگويد «يا بُنَيِّ أَقِمِ الصَّلاةَ؛ آقازاده کوچولو! نماز بخوان» (لقمان، ۱۷) جاي ديگر ميگويد «وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ» (بقره، ۴۳) نماز و زکات در ۲۷ آيه به هم چسبيده است، اما بچه که پول ندارد زکات بدهد. ميگويد «يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ» (لقمان، ۱۷) تو بچه کوچولو هم بايد امربهمعروف کني! «وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ» منکر ديدي، برخورد کن. لقمان ميگويد: بچه من بايد بيتفاوت نباشد. خوبي را «احسنت» بگويد، بدي را «بيخود» بگويد. اينکه بگوييم: اين بچه خوبي است و به هیچکس کار ندارد. هرکس هر کاري ميکند اين سرش پايين است. سیبزمینی هم همینطور است! سیبزمینی هم بغلش راست بگويي يا دروغ بگويي، بیرگ است. بچههاي ما نبايد مثل سیبزمینی باشند. با بچه بايد مشورت کرد. همه اینها درس زندگی است. مهارت پدری و مادری را از قرآن یاد بگیریم.
مال کم میشود اما...
وقتی حرف از انفاق میشود همه شروع میکنند به بهانه آوردن. به شما میگویم انفاق کن، شما یک کلمه میگویی: «مال کم میشود» اما چه اضافه شد؟ روح پاک شد. از کجا؟ چون آدم وقتی پول نمیدهد بخل دارد. بخل، آلودگی است. وقتی آدم پول داد، قرآن میگوید: پیغمبر، زکات بگیر «تُطَهِّرُهُم» (توبه، 103) اگر مردم زکات دادند، پاک میشوند. از چه پاک میشوند؟ هم مالشان و هم روحشان از بخل پاک میشود. مال کم میشود اما سخاوت شکوفا میشود. مسئله دیگر اینکه مال کم میشود. همچنین به عدالت اجتماعی نزدیک میشویم. چون از پردرآمد کم میشود و به کمدرآمدها داده میشود. از دنیا کم میشود و به آخرت اضافه میشود. ذخیره دنیا کم شد. صد میلیون، هشتاد میلیون شد، اما ذخیره قیامت اضافه میشود؛ «فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى» (بقره، 197). از انسان کم میشود، اما دعای فقرا در حق ما اضافه میشود.
نیتت را اصلاح کن، بقیه با من!
روی نیتهای خود کار کنید؛ نیت، اصل است. من اگر پايم درد گرفت، بلند شدم ايستادم، خب اين عبادت نيست، اما اگر يك استادي وارد شد و من به احترام استاد بلند شدم ايستادم، آن عبادت است. قرآن يك آيه دارد ميگويد: استاد كه آمد برپا. «انْشُزُوا فَانْشُزُوا» (مجادله، 11)، انْشُزُوا يعني برپا. ميگوييم: چه خبر است كه برپا؟ ميگويد «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» (مجادله، 11) اگر «آمَنوا و اُوتُوا العِلم» اگر معلمي يا مؤمني وارد شد، برپا. پس بلند شدن براي درد پا عبادت نيست. براي احترام معلم عبادت است. در قران داریم «وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة» (بقره، 138)، صبغ يعني رنگرزي. صباغ يعني رنگرز. رنگ خدا، رنگ الهي، «صِبْغَةَ اللَّه» (بقره، 138) يعني رنگآميزي الهي. اگر كسي نيتش خوب باشد، اصلاً شكست ندارد. شما نيتت اين است كه به صلهرحم بروي. ميروي در خانه عمه، عمو، خاله، دايي، خواهر، برادر، بستگان. در ميزني و ميبيني كه ايشان نيستند. كاش نيامده بوديم. وقت ما تلف شد! آن اجري كه با ملاقات عمه و خاله داشتي، آن اجر را به شما ميدهند. آدم خوشنیت سوخت ندارد!
معذرتخواهی برای زندههاست
تا در این دنیا هستیم باید به فکر باشیم. هرچه میگویی، میگوید خدا میبخشد. نمیداند از گناه بدتر، گناهكار مردن است. اگر آدم گناه كند ميتواند اين گناه را رفو و جبران كند، اما امان از روز حساب؛ «يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً» (طه، 74) قرآن ميگويد: مجرم آمد. ميتوانست در دنيا که بود با استغفار، خدا را راضی کند، خدا هم زود راضي ميشد؛ اصلاً خدا خيلي زود راضي ميشود. هركس هر خلافي بكند، راست بگويد معذرت ميخواهم، خدا او را ميبخشد، اما در قيامت اجازه معذرتخواهي نميدهند. «وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ» (مرسلات، 36)، «وَ لا يُؤْذَنُ» يعني به اینها اذن نميدهيم عذرخواهي كنند. ميگويد: آقا معذرت! ميگويد: خفه شو! در قيامت اجازه عذرخواهي ندارد. آيه ديگري داريم که «لا يَنْفَعُ الظَّالِمينَ مَعْذِرَتُهُم» (غافر،52) آنجايي هم كه معذرتخواهی ميكنند، معذرتشان فايدهاي ندارد.
حیا شرط حضور در اجتماع
کار کردن زنها در محیط بیرون اشکالی ندارد، اما ضابطه دارد. زن و مرد در كار كردن مثل هم هستند، منتهي يك شرايطی را اسلام گذاشته كه به نفع همه است. قرآن ميگويد: دختران شعيب كار ميكردند. وقتی موسی به سراغ دختران میرود آنها میگویند «حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعاء» (قصص، 23) مردها بروند بعد ما چوپاني كنيم. يعني زن كار بكند، حتي كار سخت، حتي چوپاني، حتي در بيابان. بين مردها، اشکالی ندارد، منتهي تنها نباشد. دو تا زن باشند. زن، تنها نباشد. بعد هم تنهشان به تن مردها نخورد. كار طوري نيست اما اختلاط را اسلام اجازه نميدهد. علامت مؤمن اين است كه «لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ» اگر توانستی حیا را تمام و کمال حفظ کنی چه در محیط خانواده چه در اجتماع آنوقت کار کن.
به دیوار غرب تکیه نکن
تأکید بر مصرف کالای وطنی است. باید هوشیار باشیم. قرآن میگوید «لا تَرْكَنُوا» تكيه ندهيد، به چه؟ «إِلَى الَّذينَ ظَلَمُوا» (هود، 113) به ستمگران تكيه نكنيد. اگر لولهكشي هم هست در خانهتان چاه آب داشته باشيد. یکبار آب قطع شد، نابود نشويد. قرآن ميفرمايد: «فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ»(قصص، 17) من ياور مجرمين نيستم. مصرف اجناس خارجي مثل یاری مجرم است. چرا باید با هر انتخابمان مجرم را یاری کنیم؟ جوان خود را ضعیف کنیم و جوان بلاد کفر را قوی، در يك ماجرايي پيغمبر پاي ديواري تكيه داده بود. كسي آمد. پيامبر پرسيد: اين ديوار كيه؟ گفت: ديوار فلان يهودي است. پيامبر خواست بلند شود، حال نداشت. همینطور خود را
كشيد رفت به درختي تكيه داد و فرمود: مسلمان تكيه به ديوار يهودي نميدهد!
قرآن ميگويد «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنين» (منافقون، 8) عزت يعنيچه؟ عزيز يعني نفوذناپذیر. ما هرچه جنس خارجي را بيشتر مصرف كنيم، نفوذپذیری ما بيشتر ميشود. قرآن گفته: مؤمن بايد عزيز و نفوذناپذیر باشد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید