یکبار در کافیشاپی در شهر برازیلیا نشسته بودم. یک سرخپوست برزیلی نزدیکم شد و گفت «میتوانم شما را به نوشیدن یک قهوه دعوت کنم؟» قبول کردم.
پرسید: اهل کجایی؟
گفتم: ایران
با تعجب نگاهم کرد و گفت: تو باید احمق باشی که خمینی را رها کردی و به جهنم آمدی! اگر ما سرخپوستها رهبری مثل خمینی داشتیم، اینطور اسیر اشغالگران سرزمینمان نبودیم.
از خاطرات مرتضی بشیری، مدیر جنگ روانی قرارگاه خاتمالانبیا از کتاب پوتینقرمزها
تا مرز عصمت
یکشنبهشبی رهبر معظم انقلاب در جمع خانواده سردار شهید حاج حسین همدانی حضور یافتند. در آن جمع صمیمی و نورانی، یکی از نزدیکان سردار شهید در وصف ایشان گفت: شهید همدانی از ژرفای دل شکر خدای مهربان را بهجای میآورد که به او توفیق و موهبت حضور در دوران امام خمینی(ره) را عنایت فرمود و...؛ در ادامه حضرتآقا فرمودند: حق داشت و بایسته بود که خدا را بر این نعمت بزرگ شاکر باشد و آن کلام نورانی را آوردند که «امام خمینی(ره) در مرتبهای از عظمت و بلندای فضیلت بود که اگر ما دوران آن امام بزرگوار را درک نکرده و بعدها وصف ایشان را در صفحات تاریخ میخواندیم، بسیاری ازآنچه درباره عظمت و فضیلت حضرتش آمده بود، برایمان باورکردنی نبود - و یا بهسختی قابلباور بود.» و باز هم از حضرت آقا در وصف امام راحلمان(ره) است «او به همه فهماند که انسان کامل شدن و علیوار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست.»
حتی در کمترین فرصت
امام در فاصلهای که بعد از نماز ظهر و عصر برای ناهار میآمدند، اگر در این مدت کوتاه چند دقیقهای فرصت پیدا میشد، قرآن برمیداشتند و میخواندند که گاهی این اوقات کمتر از دو دقیقه بود ولی ایشان نمیگذاشتند بیهوده عمرشان به هدر رود.
سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی،ج4،ص46
مذاکره یا مقاومت؟
خرمشهر با تئوری عقبنشینی و مذاکره بعد از ۳۵ روز مقاومت بچههایش در ۴ آبان ۵۹ به دست دشمن افتاد.
اما ۱۹ ماه بعد با تئوری مقاومت از دست دشمن آزاد شد؛ درحالیکه تعداد نیروهای نظامی ایرانیها هفتاد هزار نفر بود و تعداد دشمن ۲۷۲۰۰۰نفر؛ یعنی چهار برابر و تجهیزاتشان بیش از ۲۷ برابر.
در برابر دشمن، تئوری مقاومت بهتر جواب میدهد.
ما چهکار ميكنيم؟
امیرالمؤمنین حضرت علي(ع) فرمودند: چهار چيز براي چهار مقصد ديگر آفريده شدهاند: 1. مال براي خرج كردن در احتياجهاي زندگي نه براي نگهداري 2. علم براي عمل كردن به آن نه جدال و كشمكش و بحث 3. انسان براي بندگي و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصيت 4. دنيا براي جمعآوري توشه آخرت نه غفلت از آخرت و آباد ساختن دنيا. (نصايح، ص 179).
انتخاب ما زندگی دیگران
چند وقت پیش مراسمی در زندان شهر برگزار شده بود و از من بهعنوان یک تولیدکننده دعوت شده بود که برای سخنرانی آنجا بروم. به همراه تعدادی مسئولین به زندان رفتیم. با کمال تعجب خیلی از زندانیان را میشناختم و آنها نیز شروع کردند به احوالپرسی. مسئولین همراه با تعجب علت را از من پرسیدند. جوابی ندادم تا اینکه نوبت سخنرانی من شد. اول صحبتم گفتم کسانی که من را میشناسند به یکطرف بروند، تعداد زیادی از زندانیان بلند شدند و گوشهای ایستادند. به مسئولین گفتم: اینها کسانیاند که بهخاطر کاهش تولید یا تعطیلی کارخانههای من بیکار شدهاند و حالا در زندان هستند.
(به نقل از یکی از تولیدکنندگان استان قم)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید