دلایل امتناع زنان از فرزندآوری
پریسا بیات
درگذشتههای نهچندان دور، هر خانواده معمولاً از پنج یا شش فرزند برخوردار بود و این روند کاملاً عادی و طبیعی قلمداد میشد، اما امروزه بنا به دلایل فردی، اجتماعی، فرهنگی و... این شیوه راه عکس را در پیشگرفته است و جامعه را با معضلی فرهنگی و اجتماعی روبهرو کرده است.
ازجمله عوامل مؤثر بر کاهش میل خانواده به فرزندآوری میتوان به این موارد اشاره کرد:
فردگرایی
فردگرایی را میتوان تمایل به زندگیهای فردی، خواستههای تکنفره و در اولویت قرار دادن خود به جای جمع دانست.
امروزه بسیاری از رسانهها با الگو گرفتن از فرهنگ غرب، فردگرایی را تبلیغ و ترویج میکنند. از سوی دیگر، گسترش روزافزون فضای مجازی و شکلگیری هویت دوم سبب شده است که انسانها بیش از پیش در خود فرورفته و کمتر به ارتباطگیری در محیط واقعی تمایل پیدا کنند.
فردگرایی، حوصله ارتباط با فرزند را از انسان میگیرد و این تفکر را در انسان ایجاد میکند که سرمایه خود را هرچه کمتر خرج کند زندگی راحتتری خواهد داشت.
بالا رفتن سن ازدواج
از دست دادن توان باروری، بیحوصلگی و کمتوانی روحی و جسمی بهمنظور وقت گذاشتن برای فرزندی جدید و بسنده کردن به یک فرزند، از پیامدهای ازدواج دیرهنگام است.
صنعتی شدن جوامع، وجود مشکلات اقتصادی، تغییر ارزشها و فزونی یافتن سطح توقعات زوجهای جوان برای بهرهمندی از شغل، مسکن و سایر امکانات رفاهی قبل از ازدواج، سبب بالا رفتن سن ازدواج و به دنبال آن پایین آمدن امکان و غربت فرزندآوری برای والدین شده است.
نقش پررنگ برخی رسانهها
سریالهای ماهوارهای شبانهروز در حال عادیسازی دوستی با جنس مخالف، خیانت و روابط نامشروع هستند. در خوراک فرهنگی این رسانهها فرزند و فرزندآوری جایگاهی ندارد. کودکی که در این رسانهها به عنوان نماد فرزندآوری معرفی میشود فرزندی نامشروع است که از یک عشق رنگی حاصل شده است.
طبیعی است افرادی که هر روز ساعتها وقت خود را به تماشای چنین سریالهایی میگذرانند نسبت به ازدواج و فرزندآوری بیرغبت هستند و فرزند را دستوپاگیر میدانند.
نگرش فرزند کمتر زندگی بهتر
نگرش خانوادههای امروزی، نحوه زندگیهای لوکس و تجملگرا، طرز فکر و ذائقه انسانها را تغییر داده و باور غلطی را در جامعه به عنوان فرهنگی نوپا جا انداخته است که وجود فرزند کمتر آسایش بیشتر، رفاه بالاتر و در نتیجه خوشبختی بیشتر را در پی خواهد داشت. این طرز فکر اشتباه امروز به همگان تسری یافته و بسیاری از زوجهای جوان یکی از قراردادهای زندگی خود را نداشتن فرزند یا تکفرزندی قرار دادهاند.
در صورتی که طبق اعلام کارشناسان حوزه خانواده، کودکانی که در خانوادههای چند فرزندی رشد میکنند امنیت روانی بیشتری داشته و مهارتهای فردی و اجتماعی آنان و همچنین روحیه جمعگرایی و حل مسئلهشان بهمراتب بیشتر از کودکانی است که سالهای عمر خود را در خانه تکوتنها سپری کردهاند.
سطح تحصیلات و اشتغال زنان
در دو دهه اخیر میزان سطح تحصیلات زنان افزایش قابلتوجهی داشته است و حتی نسبت دختران به پسران در دانشگاه فزونی گرفته است. این رویکرد، تمایل به حضور در بازار کار و اشتغال را در بانوان افزایش و میل به فرزندآوری را کاهش داده است.
افزایش میزان شهرنشینی
در روزگار کنونی میل بشر به استفاده از امکانات رفاهی افزایشیافته و الگوهای زندگی، دستخوش تغییر شده است. شهرنشینی نیز سطح توقعات افراد را برای داشتن زندگی بهتر بالاتر برده است که این توقعات باعث تغییر رفتارها و ارزشها گشته و درنتیجه در کاهش تعداد فرزندان نیز اثرگذار بوده است.
تغییر در سبک زندگی
آپارتماننشینی از پیامدهای گسترش شهرنشینی است. آپارتماننشینی باعث شده است که خانهها، بسیاری از کارکردهای سنتیشان را از دست بدهند و امکان نگهداری از فرزندان متعدد از خانوادهها سلب شود.
با تغییر کردن معیارهای زندگی، الگوها و هزینههای زندگی نیز دستخوش تغییر شده است. تمایل به رفاه بالا و راحتطلبی، ناخودآگاه افراد را به سوی احساس نیاز کاذب و فرهنگ مصرفگرایی سوق داده و الگوی جدیدی در میان اقشار مختلف اجتماع شهری ایجاد کرده است که در کنار آن آثار سوء دیگری چون مدگرایی و تنوعطلبی پدید آمده است. تمامی این مسائل باعث فردگرایی و تمایل به نداشتن فرزند و خانواده میشود.
تحقیر کارخانگی و مادری
اگر از مواردی که فرد از سر اجبار و یا برای گذران بهتر زندگی به کار مشغول میشود، بگذریم، بسیاری از زنان هستند که به اشتغال به چشم یک نوع کمال و پیشرفت نگاه میکنند. با ترویج گسترده فرهنگ غرب، نقش مادری تحقیر شده و در مقابل، اشتغال بهعنوان نقطه موفقیت و کمال برای زنان معرفیشده است.
فرهنگ غلطی که زن خانهدار را زنی کمارزش، سربار که توانایی ابراز وجود و بروز استعدادهایش را ندارد، معرفی کرده و بهنوعی حضور زن در خانه را اتلاف وقت و تلف شدن فرد میداند.
مبنای اقتصادی
کسی منکر وجود مشکلات اقتصادی نبوده و نیست. رهبر معظم انقلاب نیز در ابلاغ سیاستهای جمعیتی بر این مهم تأکید کردند که باید شرایط برای فرزندآوری مهیا شود نه اینکه فقط با زبان و شعار خانوادهها به این امر تشویق شوند.
علل اقتصادی اگرچه عامل مهم و تعیینکنندهای برای تصمیم به داشتن فرزند هستند اما با نگاهی به سالهای نهچندان دور جامعه خودمان میبینیم که بسیاری از خانوادهها ثروتمند نبودند اما فرزندان بسیار داشتند! درواقع سبک زندگی آن دوران که اوج تبلور ویژگیهای مثبتی نظیر صرفهجویی، کار جمعی و مشارکتگرایی و دوری از مصرفگرایی بود، باعث شده بود خانوادهها بتوانند با زندگی حداقلی نیز چند فرزند داشته باشند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید