کليد زير فرش است
گلها را هم آب داده ام
می روم تا آخر چيزهايی که پدر می گفت
زود بر می گردم
حالا به روی آينه نياور
که آمدی يا نه
اصلآ بحث جدايی نيست
اينکه باران سهم ماست را
روی ديوار نوشته بود
بحث جدائيست
حالا خدا زياد کند
شامت را که نيست خوردی
قدمهايت را آهسته بردار
با سرت که بالا گرفته ای
تا نبودن من که هضم می شود
کليد را يادت نرود
جايت را هم در صفحه دوم آلبوم قديمی انداخته ام
مادر بزرگ را ببوس
شب بخير
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید