زندگی مشترک تان خوب پیش نمی رود؟ سرد شده اید و دیگر هیجانی برای هر روز کنار هم بودن ندارید؟ زیاد بحث می کنید یا آنقدر نسبت به هم بی تفاوت شده اید که حتی با هم بحث هم نمی کنید؟ شاید فکر کنید شما هم مثل خیلی از زوج های دیگر درگیر زندگی روزمره شده اید اما اشتباه می کنید! چنین اتفاقاتی در زندگی مشترک اصلا طبیعی نیست. به جای اینکه به این زندگی کسالت بار تن دهید، آستین تان را بالا بزنید و برای بازسازی زندگی غبار گرفته تان تلاش کنید. کار آسانی نیست و یک روزه هم انجام نمی شود؛ اما اگر واقعا برای چنین تغییراتی انگیزه داشته باشید، زودتر از آنکه تصور کنید اوضاع زندگی خسته کننده تان به روزهای شیرین برمی گردد.
قدم اول: یک قدم به عقب
اگر می خواهید زندگی مشترک تان را به جلو ببرید و مشکلات تان را حل کنید، در نخستین قدم باید کمی عقب نشینی کنید. این موضوع نه قرار است شما را ضعیف نشان دهد و نه باعث می شود طرف مقابل تان دور بگیرد و از فرصتی که ایجاد کرده اید سوء استفاده کند. اگر شما نه از روی ضعف بلکه به دلیل حل مشکلات به زندگی تان فرصت دوباره ای بدهید، قطعا همسرتان هم قدر آن فرصت را می داند و او هم برای رسیدن به جایی که شما ایستاده اید، یک قدم به عقب برمی گردد. البته دلیلی ندارد به همسرتان گوشزد کنید که این کار از سر ضعف نیست و شما بزرگوارانه عقب نشینی کرده اید بلکه می توانید به جای جملات تهدیدآمیز و به رخ کشیدن بزرگواری تان، تنها با درست رفتار کردن، او را با خودتان هم قدم کنید. هوشمندانه رفتار کنید و تاجایی پیش بروید که نه راهی برای سوء استفاده باقی بماند و نه دلیلی برای دعواهای مجدد. شاید کمی طول بکشد؛ پس سخت نگیرید و برای رسیدن به هدفتان، موضوعات کوچک را نادیده بگیرید.
قدم دوم : سبقت بگیرید
اگر همسرتان به اندازه شما پیگیر حل مشکلات نیست و مثل شما نمی تواند راه های تازه برای روبه رو شدن با مشکلات را پیدا کند، اشکالی ندارد. شما می توانید دستش را بگیرید و با خودتان او را بالا بکشید اما این کار یک پیش نیاز لازم دارد. شما باید حرف و حدیث ها و راه حل های عامیانه را کنار بگذارید و دنبال یک راه حل واقعی برای مشکلات تان بگردید.
اول باید بدانید مشکل از کجا ایجاد شده و ایراد کار کجاست. اکنون که دید دقیقی در مورد دلیل بحث هایتان پیدا کرده اید، باید کمی بیشتر مشکل تان را بشناسید. می توانید در موردش کمی مقاله بخوانید، از روانشناس کمک بگیرید یا سراغ کتاب هایی بروید که سیر تا پیاز این موضوع را برایتان روشن کرده اند. تصور نکنید همسرتان باید در تمام این مراحل همراه شما باشد، مرد ها اساسا این کاره نیستند و میانه ای با کتاب های روانشناسی ندارند، پس شما با یاد گرفتن ریزه کاری هایی که از آنها بی خبر است، می توانید سر و سامانی به ارتباطتان بدهید و در قدم های بعدی، او را هم با خودتان همراه کنید.
قدم سوم : بگذارید او مسیر را انتخاب کند
ما در جامعه امروزی با بیشتر مرد هایی که با روانشناس ها و مشاوره های خانواده میانه ای ندارند، همراه هستیم که کارمان را کمی سخت تر می کنند. مردها عموما دوست ندارند مشکلات شان را با کسی آن هم با یک نفر به ظاهر غریبه به اسم روانشناس درمیان بگذارند و شما نمی توانید یک شبه آنها را قانع کنید. تنها کاری که در آغاز می توانید انجام دهید، شکستن یخ ارتباط است که کار سختی نیست. وقتی شما آگاهی لازم در مورد مشکلات تان را دارید و با راه حل ها هم بیگانه نیستید، خیلی راحت تر می توانید او را قانع کنید. سعی کنید در آغاز کار، مشکل را از مسیری حل کنید که او هم در موردش توافق دارد و بعد آرام آرام او را به سمت راه های علمی تر راهنمایی کنید. شاید پس از مدتی بتوانید او را به جلسات مشاوره هم راضی کنید؛ اما انتظار نداشته باشید که از همان اول، سفره دلش را برای مشاور باز کرده و همه آنچه درونش است را رو کند. شاید بهتر باشد قبل از مراجعه دو نفره تان، چند جلسه ای مشاوره انفرادی بگیرید.
قدم چهارم : جا نمانید
شما ۲ فرد متفاوتید با جنسیت های متفاوت پس قرار نیست همه علایق و عادت هایتان شبیه هم باشد. اگر بخواهید از فاصله ای که میانتان ایجاد شده کم کنید، باید تمرکز بیشتری روی علائق مشترک تان داشته باشید. گذشته از اینکه می توانید کارهایی که هر دویتان به آنها علاقه دارید را با هم انجام دهید، یک راه دیگر هم پیش رویتان هست که می تواند آشتی را به شما هدیه بدهد. کافی است سبک زندگی تان را به هم نزدیک تر کنید. اگر او عادت دارد شب ها پیاده روی کند، شما هم در خانه ننشینید و برنامه ای برای چند ساعت تنهایی تان بگذارید. اگر او با ادامه دادن درسش برای پیشرفت کردن تلاش می کند و شما علاقه ای به ادامه تحصیل ندارید، راه دیگری برای پیشرفت انتخاب کنید. اگر او موسیقی را انتخاب کرده و شما ساز زدن را دوست ندارید، هنر دیگری را یاد بگیرید. مهم این نیست که از کدام راه می روید، مهم این است که پابه پای هم پیش بروید و از او جا نمانید.
قدم پنجم : با قدم هایتان به او جایزه بدهید
شما می توانید در ازای هر قدم مثبتی که همسرتان برمی دارد یک قدم بردارید و به او کادویی بدهید. با رفتارهایتان و تغییراتی که پا به پای او در ارتباط تان ایجاد می کنید، به همسرتان نشان دهید قدم هایش برای شما ارزش دارد. به او اثبات کنید این رابطه برای شما هم به اندازه او مهم است و اینکه آنقدرها هم که او فکر می کرده سنگ و سخت نیستید. البته قبل از عملی کردن این توصیه ها باید حواستان را شش دنگ جمع کنید و روزهای گذشته را هم فراموش نکنید. همه خوبی هایتان را یکجا رو نکنید و طوری رفتار نکنید که بعد از یک اشتباه کوچک همسرتان، ناامید شوید و دوباره به اول خط برگردید.
و قدم آخر : ببخشید، اما فراموش نکنید
حالا که اوضاع با کمک هر دوی شما روبه راه شده و به بهتر شدنش هم امیدوار هستید، باید یک قدم دیگر هم بردارید. خودتان را به دلیل اشتباهاتی که کرده اید ببخشید و از همسر تان هم به دلیل اشتباه هایی که به خاطر ناآگاهی یا مقابله به مثل کرده است، بگذرید. دوباره شروع کنید و سعی کنید در اوج آرامش به فکر روزهای سختی که گذرانده اید نیفتید و آنها را به همسر تان گوشزد نکنید. باز هم تکرار می کنیم ببخشید و روزهای تلخ را به خودتان و او یادآوری نکنید. اما یک توصیه مهم تر هم برای شما داریم؛ هرگز اتفاقاتی که افتاده را فراموش نکنید. نه اینکه بخواهید با فراموش نکردن، اوضاع را دوباره سخت کنید بلکه به یاد داشتن این اتفاق های تلخ باعث می شود بیشتر مراقب ارتباط تان و تعهدی که در برابر هم دارید باشید. اگر یادتان باشد چه روزهای را گذرانده اید، بیشتر به خوشبختی تان فکر می کنید . به یاد داشته باشید با تمام وجود تان برای بر نگشتن به رابطه گذشته تان تلاش کنید
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید