در دوستی های قبل از عقد و ازدواج، هیچ تعهدی وجود ندارد. یعنی تا وقتی به طور قانونی و شرعی صیغه عقد جاری نمی شود، افراد تعهدی در برابر یكدیگر ندارند. لذا به این معنا هست كه هم حق انتخاب برای جدا شدن دارند و هم ممكن است به خاطر فشار موانعی اصولا امكان ازدواج و عقد فراهم نگردد.
لذا در صورت ورود به احساسات، ایجاد علاقه و وابستگی به وجود می آید، و وقتی كه این رابطه به هر نحوی به هم می خورد فشار زیادی به خصوص به خانمها وارد می شود. و فكر می كنند مشكل در عشق و ... می باشد. در حالیكه اشكال در خودشون هست كه بدون هیچ تعهدی و قطعی شدن انتخاب (از طریق عقد)، وارد مسائل احساسی شده اند.
مشكل بعدی اینست كه از شروع احساسات تا انتها كه مسائل جنسی هست به طور ظریف و با سرعت پیش می رود. و توقف آن بسیار سخت تر می شود. لذا بعد از ابراز نگاه احساسی،نوبت كلام احساس، لمس احساسی، نوازش،بوسه و مسائل جنسی و ... می شود كه همه اینها نسبت به كسی كه هنوز در قطعیت تعلق و ازدواج آن احتمال وجود دارد كار عقلانی و صحیحی نیست.
مشكل دیگر سوءتفاهمات و مسائل بعدی هست كه اگر ازدواج صورت بگیرد با آن برخورد خواهید كرد.
اگر یك دختری بدون اینكه از نظر منطقی، شرعی و قانونی به وسیله عقد در علقه كسی باشد، (مثل دوست پسر خود)، می تواند ابراز احساسات كند، پس از ازدواج می تواند برای همسرش این نگرانی وجود داشته باشد كه خانمش می تواند بدون هیچ تعهدی ، نسبت به جنس مخالف احساسات نشون دهد و این ریشه های سوءظن و بدبینی را به وجود می آورد.(دقت كنید ما كلی مطرح می كنیم و ممكن است آقایی پیدا شود كه اصلا این مسائل برایش مهم نباشد.)
خلاصه:
شما گشتی در انجمن مشاوره ازدواج ، در زیرشاخه ارتباط دختر و پسر بزنید،و آمار بگیرید تعداد دختران و پسرانی كه تصور می كردند صد درصد به هم میرسند و خودشون را درگیر مسائل احساسی رابطه كرده اند و متاسفانه بعضی درگیر مسائل جنسی و ... هم كرده اند،و بعد جدایی و ترك اتفاق افتاده است. و حالا با یك شكست عاطفی سخت و حتی جسمی روبرو شده اند.
البته باز هم دلایل زیادی وجود دارد كه در این خلاصه نمی گنجد. مثلا وقتی رابطه وارد فاز احساسات می شود،شناخت واقعی طرف مقابل به طور كلی مشكل می شود. و احتمال انتخاب اشتباه زیاد می شود. چون انسانها از نظر روانشناسی دچار خطای هاله ای می شوند. ما معمولا عادت داریم كه ضعفها و نقاط منفی كسی را كه دوستش داریم نبینیم و به عكس نقاط مثبت كسی را كه دوست نداریم را نیز نمی بینیم. در حالیكه لزوم شناخت طرف مقابل اینست كه واقع بین باشیم و این با احساس ورزی تعارض دارد.
یك نكته صریح به شما:
اگر كسی با تو این بازی ها را در می آورد و می گوید:« كه تو منو دوست نداری و گرنه به زبان می آوردی» ، یقین بدان كه یا می خواهد با تو بازی كند، یا اینكه فوق العاده نسبت به ازدواج بی مهارت هست، و راه و روش ازدواج را نیاموخته است، و باید در ازدواج با این آدم بسیار تامل كرد،كه بشناسی كه با تو بازی می كند،یا مهارت ندارد.
اگر مهارت نداشته باشد، پس از اینكه شما برای او توضیح دهید، قانع می شود و سعی می كند دست به عصا پیش برود.
اما اگر با تو بازی می كند، در صدد توجیه و سفسطه بر می آید و با شگرد مختلف شما را به دام احساسات خواهد كشاند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید