يك. بارداري طبيعي
پيامبر خدا (ص) ميفرمايند:
اي امّ سَلَمه! هنگامي كه زن باردار ميشود، پاداش كسي را دارد كه با جان و مالش در راه خداي بزرگ جهاد كرده است. و هنگامي كه فرزندش را به دنيا ميآورد، به او گفته ميشود خدا گناهان تو را آمرزيد، كار را دوباره از سر بگير. و هنگامي كه كودكش را شير ميدهد، براي هر شيردادني پاداش آزاد كردن بندهاي از فرزندان اسماعيل (پيغمبر) را به او ميدهند.220
پيامبر خدا (ص) ميفرمايند:
پاداش زن از هنگام بارداري تا زايمان و شير دادن همانند پاداش مرزدار راه خداست، و اگر زن در اين فاصله از دنيا برود، پاداش شهيد را دارد.221
پيامبر خدا (ص) ميفرمايند:
بهشت زير پاي مادران است.222
استفتا
آميزش در هنگام بارداري
آيا در دوران آبستني و بارداري، مقاربت و نزديكي جايز است يا خير؟
باسمه تعالي؛ مقاربت در حال حمل مانع ندارد.223
نكته
از نظر پزشكي، روابط جنسي در زناني كه حاملگي طبيعي دارند، اگر با اعتدال همراه باشد تا اواخر حاملگي نيز امكانپذير بوده، ضايعه يا عفونتي ايجاد نميكند. اما در صورت سابقه سقط جنين و يا زايمان زودرس، احتياط كردن لازم است. برخي زنان در دوران بارداري - بويژه در اواخر آن - از مقاربت متنفر ميشوند كه دليل جسمي و روحي دارد. درد و ناراحتي حاصل شده از نزديكي، علت جسمي تنفر از روابط جنسي، و تصور صدمه به جنين علت رواني آن است. در هر حال، آميزش جنسي بايد با ملايمت انجام گيرد و بهتر است كه در اواخر بارداري از آن پرهيز شود.224
يادسپاري
زن حامله و زني كه بچه شير ميدهد، ممكن است حيض ببينند.225
أ. سقط جنين
سقط جنين معمولاً داراي عوارضي مانند عفونت، خونريزي شديد، سوراخ شدن رحم، نارسايي كليوي و شوك ميكربي است.
علامه حلّي و مرحوم شيخ محمد حسن نجفي (صاحب جواهر) در كتاب «جواهر الكلام، ج 43، ص 370» به استناد روايت امام سجّاد و امام باقر و امام كاظم(عليهم السلام) فاصله هر يك از مراحل رشد جنين را چهل روز دانستهاند.226
باري، سقط جنين جايز نيست و ديه آن بدين صورت است:
ديه سقط جنين در مرحله نطفه اگر در رحم مستقر شده باشد 20 دينار، و در مرحله عَلَقه [مرحله تعلق گرفتن به ديواره رحم] 40 دينار، و در مرحله مُضغه[ تكه گوشتي به اندازه يك بار جويدن] 60 دينار، و در مرحلهاي كه حالت استخواني دارد و هنوز گوشت روي آن را نپوشانده است 80 دينار، و اگر گوشت روي آن را پوشانده و خلقتش[ از نظر جسمي] تمام و كامل شده باشد 100 دينار، و چنانچه روح در جنين دميده شده و جريان يافته باشد، 1000 دينار[ = 3529 گرم طلاي خالص] يعني ديه كامل است، در صورتي كه مسلمانِ آزاده و پسر باشد، ولي اگر دختر باشد، ديه او 500 دينار227 است.228
استفتائات
1O . آيا بعد از انعقاد نطفه از بين بردن آن جايز است يا خير؟
باسمه تعالي؛ بعد از انعقاد نطفه جايز نيست.229
2O . زني حامله شده است و اكنون يك ماه و نيم دارد. دكترها ميگويند حاملگي براي مادر خطر جاني دارد و موجب فلج شدن وي خواهد گشت. آيا سقط جنين براي چنين مادري جايز است يا خير؟
باسمه تعالي؛ اگر ضرر و خطر جاني براي مادر دارد، قبل از دميده شدن روح در جنين230، اسقاط جايز است.231
يادسپاري
چنانچه زن به دست خودش سقط جنين كند بايد ديه آن را بپردازد و هيچ سهمي از اين ديه ندارد.232
بنا بر احتياط جنيني كه پيش از دميده شدن روح در آن، سقط شده نجس است.233
ب. غسل مَسّ جنين
براي مسّ جنين بچه مرده حتي بچه سقط شدهاي كه چهار ماه او تمام شده، غسل مسّ ميت واجب است. بلكه بهتر است براي مسّ بچه سقط شدهاي كه از چهار ماه كمتر دارد غسل كرد. بنابراين اگر بچه چهار ماههاي مرده به دنيا بيايد، مادر او بايد غسل مسّ ميت كند، بلكه اگر از چهار ماه كمتر هم داشته باشد بهتر است مادر او غسل نمايد.234
ج. غسل جنين
بچه سقط شده را اگر چهار ماه يا بيشتر دارد، بايد غسل بدهند. و اگر چهار ماه ندارد، بايد در پارچهاي بپيچند و بدون غسل دفن كنند.235
دو. بارداري مصنوعي (تلقيح)
در كشورهاي اروپايي گفت و گوي شديدي در اين باره هست كه آيا اگر مرد عقيم بوده، قادر به
بارور ساختن همسرش نباشد و با همسرش موافقت كند كه با نطفه و اسپرم مرد بيگانه به طور مصنوعي و بدون آميزش جنسي آبستن شود، جايز است يا نه؟ اين مشكل در مجلس شوراي انگلستان مطرح شد و كميسيوني خاص براي تحقيق در اين زمينه تعيين شد. در ايتاليا پاپ اين عمل را تحريم كرد. در فرانسه پزشكان اظهار داشتند در صورتي كه با موافقت زن و شوهر باشد جايز است. در پارهاي ديگر از كشورهاي اروپايي، دولت آنها نوزاد مصنوعي را بهعنوان كودك شرعي و قانوني زن و شوهر به رسميت شناخته است، مگر در صورتي كه شوهر قانوني به آن اعتراض داشته باشد.236
اكنون فتوا و نظر حضرت امام خميني(ره) را در اين زمينه از نظر ميگذرانيم:
1. وارد نمودن مني مرد را در رحم زوجه او با آلاتي مثل آب دزدك اشكال ندارد، لكن بايد از مقدمات حرام احتراز نمايند. پس اگر مرد با رضايت زن، اين عمل را خودش انجام دهد و مني خود را به وجه حلالي به دست بياورد مانع ندارد.237
2. اگر مني مرد را در رحم زنش وارد نمودند چه به وجه حلال يا حرام، و از آن بچه توليد شد، اشكالي نيست كه بچه مال مرد و زن است و همه احكام فرزند را دارد.238
3. جايز نيست داخل نمودن مني اجنبيرا در رحم زن اجنبيه، چه با اجازه زن باشد يا نه، و چه شوهر داشته باشد يا نه، و چه با اجازه شوهر باشد يا نباشد.239
4. اگر مني مردي را داخل رحم زن اجنبيه نمودند و معلوم شد بچه از آن مني است، پس اگر اين عمل به طور شبهه بوده، مثل آنكه گمان ميكرد زنِ خودش هست، و زن نيز گمان ميكرد مني شوهر هست، و بعد از عمل معلوم شد از شوهر نيست، اشكالي نيست كه بچه شرعاً از اين مرد و زن است و تمام احكام فرزندي را دارد. ولكن اگر از روي علم و عمد باشد، محل اشكال است، و بايد احتياط در جميع مسائل مراعات شود. لكن اشكالي نيست كه اگر اين بچه دختر باشد، پدر نميتواند او را به زني بگيرد، و اگر پسر باشد نميتواند مادرش را بگيرد، و نميتواند دختر به محارمش - اگر به عقد صحيح بود - شوهر كند، و پسر محارمش را بگيرد، لكن بايد در تمام مسائل ديگر احتياط نمايد.240
نكته مهم
مقام معظم رهبري حضرت آيت ا& خامنهاي - مد ظله العالي - نظر خاصي در مورد بارداري مصنوعي دارند كه شايسته است از دفتر استفتائات ايشان پرسيده شود.
سه. كنترل مواليد و جلوگيري از بارداري
اشكالي در جايز بودن عَزل نيست. و عزل عبارت است از بيرون آوردن عضو تناسلي (مرد از
رحم زن) هنگام بيرون ريختن مني و ريختن مني بيرون رحم زنِ غير دائمي و غير آزاده. و همچنين عزل جايز است اگر زنِ دائمي و آزاده، اجازه اين كار را به شوهر بدهد. و در صورتي كه اجازه ندهد، اين كار باز هم (بنا بر اقوا) جايز اما مكروه
اما به استفتائاتي در مورد جلوگيري از بارداري و سترون سازي توجه كنيم:
استفتائات
محضر مبارك زعيم عاليقدر و مرجع عظماي تقليد
حضرت امام خميني مد ظله العالي
چون در زمينه مسائل مربوط به پيشگيري و قطع حاملگي و سقط درماني كه در ارتباط با ضرورتهاي پزشكي انجام ميشود مشكلاتي از جهت تطبيق با مسائل شرع مقدس ممكن است پيش آيد و چه بسا عدم آگاهي از آن به تصميمات خلاف منجر گردد، تقاضا ميشود به سؤالات مربوط به اين موضوع پاسخ فرماييد تا اين استفتا مرجعي براي پزشكان و كليه سازمانهاي وابسته به امور پزشكي و يا ذي نفع در مسأله فوق واقع گردد:
1O . آيا ضرورت تعهد و پاي بندي به شرع مقدس - علاوه بر تخصص پزشكي - از جهت تصميمگيري در اين امر مهم مورد تأييد و تأكيد حضرت عالي ميباشد؟
باسمه تعالي؛ پزشك علاوه بر تخصص بايد مورد وثوق باشد كه كارش را روي موازين انجام دهد.242
2O . آيا پيشگيري موقت از حاملگي در مورد افراد سالم با استفاده از وسايل و موادي كه مانع از ايجاد نطفه ميشود جايز است؟
باسمه تعالي؛ مانع ندارد به شرط آنكه موجب عقيم شدن و فساد عضو نشود.243
3O . استفاده از وسيله پيشگيري موقت به نام «آي. يو. دي.»I.U.D( ) كه هنوز چگونگي تأثير آن در زمينه جلوگيري از حاملگي به طور قطع و يقين مشخص نشده است ولي عقيده غالب، با توجه به آخرين مطالعات، جلوگيري از جايگزيني نطفه در رحم پس از تشكيل آن ميباشد چه صورت دارد؟
باسمه تعالي؛ اگر محرز نيست كه موجب سقط جنين است و موجب عقيم شدن و فساد عضو نيست مانع ندارد و چنانچه موجب سقط است جايز نيست، و در هر صورت، بايد مراعات احكام لمس و نظر نيز بشود.244
4O . آيا قطع دائم و از بين بردن امكان آبستني براي هميشه در افراد سالم مجاز است؟
باسمه تعالي؛ جايز نيست.245
5O . بستن لولههاي رحمي منجر به قطع دائم حاملگي ميشود و ايجاد زمينه براي امكان آبستني مجدد مستلزم عمل جراحي ميكروسكوپيك و دقيقي است كه در مراكز مجهز امكانپذير است و شانس حاملگي مجدد در بهترين مراكز دنيا در حدود 50 درصد ميباشد. با در نظر گرفتن شرايط فوق آيا بستن لولههاي رحمي در بانوان سالم مجاز است؟
باسمه تعالي؛ در فرض مرقوم جايز نيست.246
6O. اين جانب داراي ده فرزند ميباشم و از نظر كثرت اولاد در زحمت هستم. ميخواهم لولههاي رحمم را ببندم. آيا شرعاً جايز است يا خير؟
باسمه تعالي؛ اگر موجب نازايي دائمي نشود و ضرر به مزاج و عضو نرساند وشوهر راضي باشد و عمل همراه با ارتكاب مُحرّم شرعي نباشد، اشكال ندارد.247
7O . در مواردي كه امكان وجود نقايص مادرزادي جسمي و عقلي و رواني به طور سرشتي و يا اكتسابي در مورد جنس مطرح ميباشد (مثل انواع بيماريهاي ارثي و يا ناشي از تأثير مواد و داروها و اشعه ايكس و غيره ... ) ميتوان به سقط جنين مبادرت نمود؟ و آيا از اين نظر تفاوتي بين جنين زير و يا بالاي چهار ماه وجود دارد؟
باسمه تعالي؛ سقط جنين جايز نيست و فرق نميكند.248
8O . آيا قطع دائم حاملگي در مورد بيماراني كه حاملگي براي آنان خطر جاني دارد و امكان بهبود وضع جسمي و رواني آنان از نظر مساعد شدن براي حاملگي در آينده هم وجود ندارد، به عبارت ديگر ضرورتهاي پزشكي ايجاب ميكند كه هيچ گاه و يا حتي الامكان حامله نشوند، جايز است؟
باسمه تعالي؛ اگر راهي به غير آن براي جلوگيري از حاملگي باشد قطع دائم جايز نيست و در غير اين صورت، با وجود ضرورت كه خوف خطر جاني است، مانع ندارد.249
9O . آيا قطع دائم حاملگي در بانواني كه زمينه مساعد براي به دنيا آوردن فرزندان ناقص الخلقه و يا با بيماريهاي ارثي جسمي و رواني را دارند (بويژه در مواردي كه نمونههاي ثابت شده قلبي در زايمانهاي پيشين داشتهاند) مجاز است؟
باسمه تعالي؛ جايز نيست.250
10O . آيا سقط درماني در مورد بيماران پيشرفتهاي كه ادامه حاملگي براي مادر خطر جاني در پي دارد با سن جنيني زير چهار ماه مجاز است؟
باسمه تعالي؛ اگر خوف خطر جاني هست با تشخيص دكتر مورد وثوق قبل از وُلوج روح مانع ندارد.251
11O . در مواردي كه سن جنين از چهار ماه گذشته و ادامه حاملگي خطر جاني براي مادر داشته باشد، سقط درماني (اختتام حاملگي) مجاز است؟
باسمه تعالي؛ بعد از ولوج روح جايز نيست.252
12O . در مواردي كه سن جنين از چهار ماه گذشته است و به علت بيماري بسيار پيشرفته مادر ادامه حاملگي مغايرت قطعي با حيات مادر دارد، اختتام حاملگي مجاز ميباشد؟
باسمه تعالي؛ حكم مسأله قبل را دارد.253
13O . در مورد مادران بيماري كه ادامه حاملگي مغايرت با حيات مادر پيدا ميكند و سن جنين از چهار ماه بيشتر است، ليكن جنين از نظر سني در وضعيتي است كه امكان ادامه حيات وي خارج از رحم مادر وجود ندارد و بعد از مرگ او هم فوت خواهد نمود. آيا ميتوان به منظور نجات حداقل يك نفر يعني مادر به حاملگي خاتمه داد؟
باسمه تعالي؛ بايد تا آخرين ساعات امكان حفظ حيات مادر منتظر بمانند، چنانچه در آن هنگام جنين در وضعي باشد كه امكان ادامه حياتش نيست سقط او جهت حفظ حيات مادر مانعي ندارد.254
14O . با خصوصياتي كه در مورد بستن لولههاي رحمي مطرح شد (سؤال 5)، آيا اين عمل در مورد بيماراني كه به دلايل طبي لازم است حتي الامكان براي هميشه حامله نشوند، جايز است؟ آيا در مورد مادراني كه خصوصيات آنان در سؤال 9 توضيح داده شد، جايز است؟
باسمه تعالي؛ در صورت خوف خطر جاني جواب همان است كه در ذيل سؤال 8 ذكر شد. و در غير مورد خطر جاني و همچنين در مورد مادراني كه خصوصيات آنان در سؤال 9 ذكر شده جايز نيست.255
15O . آيا دلايلي مثل مشكلات اقتصادي و اجتماعي و تعداد اولاد و سن،مُجَوّزي براي قطع دائم حاملگي و يا سقط جنين ميباشد؟
باسمه تعالي؛ آنچه ذكر شده، مجوّز نيست.256
16O . اخيراً در مردان با عملي طبي كه انجام ميگيرد مجاري خروج مني را گره ميزنند، به طوري كه در هنگام مقاربت فقط مقداري آب لَزِج كه هميشه با مني همراه است خارج ميشود. بفرماييد حكم احتلام اينچنين افراد كه مني از آنها خارج نميشود چيست؟
باسمه تعالي؛ اگر بدون مقاربت آبي از انسان در حال خواب يا بيداري خارج شود و صفات مني را نداشته باشد حكم جنابت مترتب نميشود، مگر آنكه يقين كند مني از او خارج شده است.257
17O . پس از اهداي سلام و تقديم تحيات محترماً نظر حضرت عالي را در مورد چند وسيله جلوگيري از حاملگي ناخواسته جويا ميشود:
أ. راجع به وسيلهاي كه به نام «آي. يو. دي» معروف است و آن عبارت است از وسيلهاي فنر مانند كه در داخل رحم قرار ميدهند و باعث ميشود كه سلول تخم در جدار رحم، لانه گزيني نكند.
ب. در مورد بستن لولههاي تخمدان در زنان و بستن لولههاي مني در برادران كه در مورد زنان اين مستلزم عمل جراحي است و در مورد مردان نيز مستلزم يك عمل كوچك و جزئي ميباشد.
اين دو مورد سابقاً در ايران رايج بود، ولي پس از پيروزي انقلاب در هر دو مورد دستور داده شد كه متوقف بماند، اما بعضي افراد خود راغب و شايق به اين نوع جلوگيري ميباشند. مستدعي است نظر حضرت عالي را براي ابلاغ به ملت اعلام فرماييد؟
باسمه تعالي؛ جلوگيري از حمل مانع ندارد و با رضاي طرفين و اگر خيلي مضر نباشد و مستلزم خلاف شرع نباشد، جايز است.258
18O . چنين مرسوم است كه زنان براي جلوگيري از بارداري ناخواسته و سقط جنينهايي كه خطر مرگ دارد، با رضايت شوهر از مواد و وسايلي مانند قرص، آي. يو. دي، كلاهك ديافراگم، كِرِم، ژله و آمپول كه عمل همگي آنان نهايتاً ممانعت از ملاقات و انعقاد نطفه ميباشد استفاده ميكنند. و مردان با رضايت همسران از كاندُم (پوشش پلاستيكي) و روش عزل بهره ميگيرند. مستدعي است حكم شرعي موارد مذكور را مرقوم فرماييد؟
باسمه تعالي؛ امور مذكوره در صورتي كه مستلزم ضرر يا فساد عضو نباشد، با رضايت شوهر مانع ندارد.259
19O . با سلام؛ حضرت عالي در پاسخ به جواز استفاده از آي. يو. دي ذكر كردهايد كه: «اگر استفاده از اين وسيله (آي. يو .دي) مستلزم لمس يا نظر حرام باشد جايز نيست.» لطفاً ذكر بفرماييد كه آيا كار گذاشتن آي. يو دي در رحم زن جز موارد پزشكي محسوب شده و پزشك يا ماماي زن و عندالاضطرار پزشك مرد، ميتواند اين عمل را انجام دهد همان طور كه در ساير امراض متداول است، و يا اينكه اين مسأله مورد غير پزشكي بوده و تنها از طريق مَحرَم به عَورت زن (همچون شوهر) ميتوان اين دستگاه را كار گذاشت؟
باسمه تعالي؛ خود اين عمل اگر موجب سقط يا عقيم شدن نباشد اشكال ندارد، و حرمت لمس و نظر به قوّت خود باقي است و اضطراري در بين نيست، چون ميشود از راههاي ديگر جلوگيري از عمل نمود.260
. يكي از راههاي جلوگيري از انعقاد نطفه اين است كه ابزاري در دهانه رحم نصب ميكنند كه اين عمل موجب خونريزي ميشود و ممكن است اين خونريزي مدت زيادي طول بكشد. با توجه به اينكه اين خونريزي عمدي ميباشد، آيا حيض محسوب ميشود؟ و به طور كلي اين عمل جايز است يا خير؟
باسمه تعالي؛ عمل مزبور اگر موجب نقص عضو يا نازايي دائمي زن شود و يا آنكه سبب كشتن نطفه مستقر در رحم گردد و يا آنكه همراه با ارتكاب عمل حرام خارجي از قبيل نظر غير به عورت زن باشد حرام است؛ در غير صور ذكر شده اشكال ندارد. و خونريزي اگر در ايام عادت باشد و در سه روز مستمر باشد حكم حيض دارد و در صورتي كه بيش از ايام عادت ادامه پيدا كند و از ده روز بگذرد، زائد بر ايام عادت، استحاضه محسوب است.261
21O . بانويي كه مدت 10 تا 20 روز عادت ماهانهاش عقب افتاده و نميداند كه حامله است، آيا ميتواند از طريق تزريق آمپولهاي مخصوص، رگل شود؟
باسمه تعالي؛ اگر يقين به انعقاد نطفه در رحم ندارد، مراجعه به طبيب براي تنظيم عادت ماهانه اشكال ندارد.262
چهار. زايمان و نفاس
أ. تعريف نفاس
1. از وقتي كه اولين جز بچه از شكم مادر بيرون ميآيد، هر خوني كه زن ميبيند، اگر پيش از ده روز يا سر ده روز قطع شود، خون نفاس است. و زن را در حال نفاس، نَفْسأ ميگويند.263
2. خوني كه زن پيش از بيرون آمدن اولين جز بچه ميبيند نفاس نيست.264
3. لازم نيست كه خلقت بچه تمام باشد، بلكه اگر خون بستهاي هم از رَحِم زن خارج شود و خود زن بداند، يا چهار نفر قابله بگويند كه اگر در رحم ميماند انسان ميشد، خوني كه تا ده روز ببيند خون نفاس است.265
4. هرگاه شك كند كه چيزي سقط شده يا نه، يا چيزي كه سقط شده اگر ميماند انسان ميشد يا نه، لازم نيست وارسي كند، و خوني كه از او خارج ميشود شرعاً خون نفاس نيست.266
ب. مدت نفاس
1. ممكن است خون نفاس يك آن، بيشتر نيايد، ولي بيشتر از ده روز نميشود.267
2. ... نفاس حداقلي ندارد و بدين جهت ممكن است در تمام ده روز فقط يك لحظه خون نفاس باشد. و اگر زني اصلاً خوني نبيند و يا پس از گذشت ده روز از زايمانش ببيند، اصلاً نفاس ندارد. و حداكثر نفاس ده روز است كه آغاز شمارش آن از هنگام جدا شدن بچه است، نه از هنگام شروع در زايمان. و اگر زايمان در اول روز باشد، شب آخر از ده روز محسوب نميشود. و اگر زايمان در شب باشد، خود اين شب جز نفاس است، ولي از ده روز حساب نميشود. و اگر زايمان در وسط روز باشد تا وسط روز يازدهم تلفيق ميشود و نفاس است. و اگر دو قلو زاييد، آغاز نفاس زن پس از جدا شدن بچه اول و آغاز دهه نفاس از هنگام جدا شدن بچه دوم است.268
ج. كارهاي دوران نفاس
1. توقف در مسجد و رساندن جايي از بدن به خط قرآن و كارهاي ديگري كه بر حائض حرام است269، بر نفسأ هم حرام است. و آنچه بر حائض واجب و مستحب و مكروه است، بر نفسأ هم واجب و مستحب و مكروه ميباشد.270
2. طلاق دادن زني كه در حال نفاس ميباشد باطل است، و نزديكي كردن با او حرام ميباشد. و اگر شوهرش با او نزديكي كند، احتياط واجب آن است كه به دستوري كه در احكام حيض [رساله توضيح المسائل] گفته شده كفاره بدهد.271
3. وقتي زن از خون نفاس پاك شد، بايد غسل كند و عبادتهاي خود را به جا آورد. و اگر دوباره خون ببيند، چنانچه روزهايي كه خون ديده با روزهايي كه در وسط پاك بوده، روي هم دهروز يا كمتر از ده روز باشد، تمام آن نفاس است. و اگر روزهايي كه پاك بوده روزه گرفته باشد بايد قضا نمايد.272
4. اگر زن از خون نفاس پاك شود و احتمال دهد كه در باطن خون هست، بايد مقداري پنبه داخل فَرْج نمايد و كمي صبر كند كه اگر پاك است، براي عبادتهاي خود غسل كند.273
د. احكام نَفسأ
1. اگر خون نفاس زن از ده روز بگذرد، چنانچه در حيض عادت دارد به اندازه روزهاي عادت او نفاس و بقيه استحاضه است. و اگر عادت ندارد تا ده روز نفاس و بقيه استحاضه ميباشد، و احتياط مستحب آن است كسي كه عادت دارد از روز بعد از عادت، و كسي كه عادت ندارد بعد از روز دهم تا روز هجدهم زايمان، كارهاي استحاضه را به جا آورد و كارهايي را كه بر نفسأ حرام است ترك كند.274
2. زني كه عادت حيضش كمتر از ده روز است، اگر بيشتر از روزهاي عادتش خون نفاس ببيند، بايد به اندازه روزهاي عادت خود نفاس قرار دهد، و بعد از آن تا روز دهم ميتواند عبادت را ترك نمايد يا كارهاي مستحاضه را انجام دهد، ولي ترك عبادت، يك روز يا دو روز خيلي خوب است. پس اگر از ده روز بگذرد به اندازه روزهاي عادتش نفاس است و بقيه استحاضه است و اگر عبادت را ترك كرده بايد قضا كند.275
3. زني كه در حيض عادت دارد، اگر بعد از زاييدن تا يك ماه يا بيشتر از يك ماه پيدرپي خون ببيند، به اندازه روزهاي عادت او نفاس است و ده روز از خوني كه بعد از نفاس ميبيند اگر چه در روزهاي عادت ماهانهاش باشد استحاضه است، مثلاً زني كه عادت حيض او از بيستم هر ماه تا بيست و هفتم آن است، اگر روز دهم ماه زاييد و تا يك ماه يا بيشتر پيدرپي خون ديد، تا روز هفدهم نفاس و از روز هفدهم تا ده روز حتي خوني كه در روزهاي عادت خود كه از بيستم تا بيست و هفتم است ميبيند، استحاضه ميباشد، و بعد از گذشتن ده روز، اگر خوني را كه ميبيند در روزهاي عادتش باشد، حيض است چه نشانههاي حيض را داشته باشد يا نداشته باشد، و اگر در روزهاي عادتش نباشد اگر چه نشانههاي حيض را داشته باشد، بايد آن را استحاضه قرار دهد.276
4. زنيكه در حيض عادت ندارد، اگر بعد از زايمان تا يك ماه يا بيشتر از يكماه خون ببيند، دهروز اول آن نفاس و دهروز دوم آن استحاضه است وخونيكه بعد از آن ميبيند، اگر نشانه حيض را داشته باشد حيض و گرنه آن هم استحاضه ميباشد.277
5. اگر خون زايمان سر ده روز يا پيش از آن قطع شود، تمام اين خوني كه ديده است نفاس خواهد بود، چه تمام ده روز را خون ببيند يا چند روز از آن را، چه در حيض عادت داشته باشد يا نه، و آن پاكياي كه در بين دو خون يا چند خون واقع ميشود بنابر اقوا در حكم نفاس است. بنابراين اگر پس از زايمان، يك روز خون ببيند و قطع شود، سپس روز دهم خون ببيند، همه ده روز نفاس است. و همچنين اگر يك روز در ميان تا روز دهم خون ببيند، همه ده روز نفاس خواهد بود. ولي چنانچه فقط روز دهم پس از زايمان خون ببيند، تنها همان روز دهم، نفاس است و روزهايي كه پيش از آن پاك بوده به تمامي طُهر278 است[ و نفاس نيست]. و اگر روز سوم و دهم زايمان خون ديد، نفاس او هشت روز است.279
6. بايد بين نفاس و حيض پس از آن، حداقل طُهْر كه ده روز است فاصله بيفتد. پس اگر از وقت زايمان تا روز هفتم خون ببيند آن گاه پس از روز دهم سه روز يا بيشتر خون ببيند، حيض نيست بلكه استحاضه است، اگر چه احتياط آن است كه تا روز هجدهم بين وظايف نفسأ و مستحاضه جمع كند، در صورتي كه صاحب عادت نباشد، همان طوري كه گذشت. ولي فاصله شدن حداقل طُهر بين نفاس و حيضِ پيش از آن بنابر اقوا لازم نيست. بنابراين اگر پيش از زايمان، سه روز يا بيشتر خون ببيند - چه متصل به زايمان و يا به فاصله كمتر از ده روز باشد - حيض است، بويژه اگر در وقت عادت باشد.280
7. اگر خون تا يك ماه يا كمتر و يا بيشتر از آن ادامه پيدا كند، پس از گذشت مدت عادت در صاحب عادت و مدت ده روز در زني كه عادت ندارد، محكوم به استحاضه است. ولي پس از گذشت ده روز از خون نفاس ممكن است كه حيض باشد. بنابراين اگر صاحب عادت بوده است و روزهاي ديدن خون مصادف با آن عادت باشد، محكوم به حيض است. و در غير اين صورت بايد به صفات و تميز رجوع كند. و چنانچه صفات و تميز نداشت بايد به خويشان خود رجوع كند، وگرنه هفت روز را حيض و بقيه را استحاضه قرار دهد و به تفصيلي كه در حيض گذشت مراجعه شود.281
8. اگر خون نفاس ظاهراً قطع شود، بايد بهگونهاي كه در حيض گذشت استظهار282 كند. پس اگر خون واقعاً قطع شده بود، بايد مانند حائض براي آنچه مشروط به غسل است غسل كند.283
يادسپاري
بنابر احتياط مُضغه و بچهدان و پاره گوشتي كه هنگام زايمان با بچه بيرون ميآيد، نجسند.284
استفتائات
مشاهده خون پس از ايام نفاس
اين جانب بعد از زايمان و گذشت ايام نفاس، طبق دستور رساله غسل نفاس را انجام دادم و بعد از آن هم به مدت چهل روز خون استحاضه ميديدم كه براي آنها هم غسل انجام دادهام، ولي بعضي ميگويند كه روز هيجدهم هم ميبايست يك غسل انجام ميدادم، لطفاً بفرماييد: آيا روز هيجدهم نيز غسل دارد يا نه؟
باسمه تعالي؛ روز هيجدهم غسل ندارد، ولي در غير ايام حيض خوني كه ديده ميشود حكم استحاضه را دارد كه در رساله ذكر شده است.285
آميزش پس از زايمان
آيا نزديكي با همسر در زمان استحاضه، مانند ايام حيض حرام است؟ ضمناً چند روز پس از زايمان ميتوان با همسر نزديكي كرد؟
باسمه تعالي؛ در مستحاضه حرام نيست، ولي بايد بعد از غسل باشد علي الاحوط. و بعد از زايمان تا محكوم به نفاس است جايز نيست و تعيين حد ايام نفاس در رساله مذكور است.286
سقط بچه
از زني بچهاي سقط شده و تا يك ماه از آلودگي پاك نشد. سپس او را كورتاژ كردند و بقيهاي مثلاً انگشتي را از بقاياي بچه در آوردند. چون بچه در حقيقت الاَّن بتمامه منفصل شده، آيا آلودگي اين مدت به ضميمه ايام نفاس تماماً نفاس است يا خير و تكليف نماز و روزههاي او چيست؟
باسمه تعالي؛ در فرض سؤال تمام محكوم به نفاس است.287
يادسپاري
در نخستين روزهاي پس از زايمان، رحم زن ترشحات مختلفي را آغاز ميكند. هر گاه بوي اين ترشحات، نامطبوع و زننده شود، نشانه عفونت است. و اگر ترشحات رحم بيش از دو هفته ادامه يابد، نشانه باقي ماندن تكهاي از جفت در رحم و يا عدم انقباضات رحمي است.288
نكته
هنگامي كه خداوند به امام سجاد(ع) فرزندي عطا ميفرمود، حضرت از پسر يا دختر بودن فرزند سؤال نميفرمودند، بلكه ميپرسيدند: آيا فرزند، سالم است؟ اگر سالم بود ميفرمودند: خدا را شكر ميكنمكه فرزندي ناسالم به من عطا نفرمود.289
ات بحار الانوار، ج 51، ص لا / امالي طوسي.
221- اتل مكارم الاخلاق، ج 0، ص ييي.
.222 مستدرك الوسائل، ج 15، ص 180.
.223 رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 161.
.224 با اقتباس از: رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 161 و 162 / نُه ماه در انتظار نوزاد، تأليف و ترجمه فريناز عسكري، ص 87.
.225 توضيح المسائل، م 437.
.226 رساله نوين فقهي پزشكي، همو، ص 179.
.227 براي آشنايي بيشتر با جزئيات و كيفيت پرداخت ديه به كارشناسان و يا كتابهاي فقهي مراجعه كنيد.
.228 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 597، پيش از مسأله 1.
.229 استفتا.
.230 پيش از چهار ماهگي.
.231 رساله نوين، ج 3، ص 101.
.232 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 598، م 5.
.233 العروْ الوثقي، ج 1، ص 61، م 9.
.234 توضيح المسائل، م 524.
.235 توضيح المسائل، م 558.
.236 با اقتباس از: رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 165 و 166 / الفقه علي المذاهب الخمسْ، محمدجواد مغنيه، ص 382.
.237 توضيح المسائل، م 2874.
.238 توضيح المسائل، م 2875.
.239 توضيح المسائل، م 2876.
.240 توضيح المسائل، م 2877.
.241 تحرير الوسيلْ، ج 2، ص 242، م 14.
.242 رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 187.
.243 رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 187.
،244 2، 3 و4. رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 188.
248و 6. همان، ج 1، ص 189.
،250 2 و3. رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 189.
253و 5. همان، ص 190.
.255 رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 190.
.256 رساله نوين فقهي پزشكي، ج 1، ص 182.
.257 استفتاآت، ج 1، ص 52، س 98.
.258 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.259 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
.260 دفتر امام خميني: بخش استفتا.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید