مامان دست علی را گرفته و دارد بازار رومبلی را زیرو رو می کند. علی کوچولو اما از بی توجهی خوشش نمی آید و می خواهد همیشه مرکز توجه دیگران باشد؛ برای او بخرند ، برای او گردش کنند و خیلی چیزهای دیگر. بعد از مدت کمی همراهی شروع به بهانه جویی می کند و دامن مامان را می کشد به آن طرف که دارند ذرت بوداده می فروشند: مامان مامان! من ذرت می خوام و شروع می کند به صداهای عجیب و شبیه به گریه از خودش در آوردن.
مامان که دارد با مرد فروشنده گفتگو می کند می گوید: صبر کن عزیزم، می رویم.
علی کوچولو روی پارچه های رومبلی می نشیند و اتیکت قیمت ها را می کند و پرت می کند توی جوی خیابان. بعد هم انگشتش را می کند در کناره در کشویی مغازه که پر از روغن چرب و سیاه است دستان کثیفش را می مالد روی پارچه رومبلی. مامان و مغازه دار متوجه می شوند و او را دعوا می کنند.
علی کوچولو که این جور وقت ها می داند باید چه کار کند خودش را پهن می کند روی زمین و شروع می کند به گریه کردن و مادر ناچار می شود از آن طرف خیابان برایش ذرت بو داده بخرد اما خواسته های او تمام نمی شود و ماجرا ادامه دارد.
***
کودکان اغلب در فروشگاه ها بی قراری می کنند ، به همه چیز دست می زنند ، به آن سو و این سو می روند و برای جلب توجه همه کاری انجام می دهند. شیطنت و بهانه جویی هنگام خرید عادت آنهاست.
شاید بعضی ها بپرسند اصلا چرا بچه به این کوچکی را همراه خود می آورید؟
گاهی کسی نیست که او را نگه دارد و گاهی برای خود بچه به خرید می رویم. به هر حال فرقی نمی کند اگر قرار باشد بچه شیطنت کند ، در برنامه خرید خودش نیز این نمایش را اجرا می کند.
کاری برای کودک
یکی از خصوصیات بچه ها این است که نمی توانند بیکار بمانند. پس شاید بهتر باشد کاری به دستشان بدهید. مثلاً از او بخواهید بعضی از وظایف را برعهده بگیرد.چیزهایی را که لازم دارد قبل از خرید اعلام و طبق همان عمل کند. قبل از رفتن به بازار او را متقاعد کنید که چه مقدار از آنچه در لیستش آورده مورد نیاز است و چه مقدار باید حذف شود. از او بخواهید که به این فهرست پایبند باشد و بگویید که فقط برای خرید این اقلام پول به همراه می برید. وقتی او بداند خود نیز در این خرید سهیم است خرید برایش هیجان انگیز و جذاب می شود و به دنبال آنچه خواسته است می گردد و حوصله اش سر نمی رود. به او بگویید که هنگام خرید یادش باشد چه چیزهایی در لیست بوده و باید خریداری شود ، با این کار او این لیست را به ذهن می سپارد و هنگام خرید دیگر اذیتتان نمی کند، بلکه ذهنش مشغول این است که چه چیزی خریده و چه چیزی خریده نشده. اگر کودکتان توانایی کمک کردن دارد از او بخواهید کمکتان کند، حتی جزئی. مثلا پول را به او بدهید تا حساب کند، از او بخواهید در حمل وسایل سبک کمکتان کند، وقتی داخل فروشگاه هستید از او بخواهید که اجناس را از قفسه ها برداشته و به سبد بیندازد ، یا اجناس را به فروشنده جهت حساب کردن تحویل دهد و… با این کار او اعتماد به نفس پیدا می کند و مسوولیت پذیر می شود و برایش سرگرم کننده نیز هست.
اگر کودکتان خیلی کوچک است و نمی تواند حرف بزند و این نکته بالایی از او بعید است، می توانید اسباب بازی مورد علاقه اش را همراه خود ببرید، وقتی کودک در هنگام خرید بیقراری کرد با دیدن اسباب بازی محبوب خود، بی قراری نمی کند و مشغول بازی با آن می شود و برایش سرگرم کننده است.
البته شما می توانید پیش از این که کودک بی تاب شود و شیطنت را آغاز کند برایش خرید کنید مثلا خوراکی، اسباب بازی، کتاب یا هر چیز دیگر که قرار بوده بخرید.
خرید کودک
شما هم به کودک حق بدهید که خرید کفش پاشنه بلند یا سبزی خوردن برای او جذابیتی نداشته باشد. بنابراین سعی کنید از جایی خرید کنید که تنوع داشته باشد و هر نیم ساعت یک بار در فروشگاه به غرفه های مورد علاقه فرزندتان سر بزنید. خرید از فروشگاه های بزرگ این حسن را دارد که بخش هایی برای بازی کودکان در نظر گرفته شده و می توانید به فرزندتان وعده دهید که در صورت داشتن یک خرید خوب و توام با آرامش می تواند در بخش بازی کودکان برای مدت معینی بازی کند.
شاید لازم باشد برای مدت کوتاهی خرید را متوقف کنید و با او حرف بزنید و برایش توضیح دهید که در مدت کوتاهی خرید تمام می شود و او را به خانه بر می گردانید و زمان خاصی برایش مشخص کنید. بعد که آرام گرفت بقیه خریدتان را انجام دهید.
یک امکان دیگر فروشگاه بزرگ این است که می توانید کودک خسته تان را در سبد چرخدار خرید بگذارید و کمی او را بچرخانید و هر وقت بهانه جویی کرد چیزی برای او بگیرید البته به شرطی که شبیه باج خواهی نشود.
اگر به خرید خانوادگی رفته اید یک نفر مسوول نگهداری کوچک ترین بچه باشد. به این ترتیب شما بدون این که از هم جدا بیفتید می توانید خرید خوبی داشته باشید. هر وقت خرید یکی تمام شد دیگری کودک را به جاهایی که دوست دارد برود ببرد یا او را روی نیمکت ها و صندلی هایی که معمولاً در فروشگاه ها یافت می شود بنشانید تا خستگی اش گرفته شود.
معمولاً با این روش نتیجه بهتری به دست می آید.
از کودک بخواهید به جای جیغ، گریه و کارهای نامعقول خواسته خود را منطقی و روشن بیان کند، مثلاً خسته ام، گرسنه ام، دستشویی دارم یا چیزهای دیگر.
و وقتی کودک این کار را کرد به خواسته اش پاسخ مثبت دهید تا لوس بازی هایش به رفتاری منطقی نزدیک شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید