دنیای فردا در تخیلات کودکانه
وظیفه شما بهعنوان یک والد مسوول در این شرایط این است که به او بگویید: «شک نکن که میتوانی به هدفت برسی اما شرط دارد و شرطش هم این است که از همین الان درسهایت را با دقت بیشتری بخوانی و نمرات بالاتری کسب کنی. در دوران دبیرستان هم باید درسهایت را به بهترین شکل بخوانی تا در کنکور رتبه ممتاز را کسب کنی. هفت سال هم باید در دانشگاه خوب درس بخوانی تا به یک پزشک متخصص تبدیل شوی.» والدین هر کودک از وقتی که او خیلی کوچک است با دقت بسیار از او مراقبت میکنند و چیزهای زیادی به او میآموزند. آنها بازیگران اصلی خاطرات دوران کودکی فرزندان خود هستند.
واقعیت این است که تا قبل از هفت سالگی و تا پیش از شروع دوران درس و مدرسه و همراهی کودک با گروه همسالان و معلمان، پدر و مادر مهمترین نقش را در شکلگیری شخصیت کودک خود و موفقیت او در آینده دارند. یکی از مسایلی که والدین دارای کودکان 2 تا 7 ساله با آن روبهرو میشوند، وجود دنیای تخیلی کودکان است. چنین مینماید که باورهای تخیلی کودکان در این فاصله سنی قویتر میشود و مرز واقعیت و خیال برای آنان به وضوح روشن نیست...
کودکان در دنیای خود زندگی میکنند، دنیایی که در آن واقعیت و خیال بسیار بیشتر از دنیای بزرگسالان به یکدیگر آمیخته است. به این ترتیب کودک در نقاشیها، بازیها و داستانهای خود از دانشهای رمزی یا نمادی استفاده میکند. بنابراین، کودک سه ساله ممکن است با تکهای چوب به مثابه اسب رفتار کند و در اتاق با آن اسبسواری کند یا ممکن است عروسکی را نماد پدر و عروسک دیگر را نماد مادر به حساب آورد و ساعتها با آن داستان بسازد و بازی کند و یا در نقش قهرمانهای خیالی کارتونها فرو رود.
مطالعات نشان می دهد افرادی که در زمان خردسالی از تخیل قوی برخوردار هستند، معمولا این قابلیت را در بزرگسالی نیز حفظ می کنند و در نتیجه، نتایج بهتری در فرآیندهای حل مسائل به دست می آورند. آزمایشهای بعدی در طول زندگی افرادی که در کودکی تخیل قوی تری داشتند مشخص کردند که این افراد هنگام برخورد با چالشها یا مشکلات غیرمترقبه مثلا جا گذاشتن کتابی که برای مدرسه لازم دارند، می توانند از منابع و گزینه های بیشتری برای پیدا کردن راه حل مناسب، استفاده کنند.
دکتر نسرین امیری فوق تخصص روان پزشکی کودک میگوید:
تخیل نقش سازنده و ارزشمندی در شکل گیری شخصیت فرد دارد و کودکان دنیای آینده شان را، بر مبنای تخیلات خود بنا می کنند.کودک پس از کاهش وابستگی به والدین، تلاش می کند خارج از قیدوبندها و محدودیت هایی که والدین برای او گذاشته اند، دنیای جدیدی ایجاد کند که در آن، خودش رئیس است و چه بسا توانایی دستور دادن به دیگران را دارد.همراه شدن والدین با کودکان و بها دادن به آنها در دنیای خیالیشان کمکی خواهد بود برای دستیابی به این موارد: بالا بردن خلاقیت کودک؛ افزایش اعتماد به نفس کودک برای برقراری روابط اجتماعی؛ ایجاد مهارتهای کلامی و زبانی در کودک؛ پی بردن به مسایل و مشکلاتی که کودک از آنها رنج میبرد یا میترسد و...
علاوه بر موارد ذکر شده، والدین میتوانند کارهایی انجام بدهند یا از وسایلی استفاده کنند تا کودک را در خلق دنیای تخیلی که در آن نقشی قدرتمند دارد، یاری دهند. گاهی این نقشهای خیالی میتوانند به کودک قدرت مافوق انسانی بدهند تا او بتواند در دنیای واقعی با مسایل اجتماعی روبهرو شود.
9روش برای افزایش تخیل کودک:
1 کتاب: انواع کتاب، مخصوصا کتاب داستانها، میتوانند کودک را ترغیب کنند که داستان را تغییر دهد و نتیجه آن را به طور دلخواه پیشبینی کند و آن را به شخصیتهای داستان انتقال دهد
. 2نقاشی: این یکی از راههایی است که کودک میتواند خود را در شرایط هیجانی تجسم کند. در این حالت کودک خود را قدرتمند یا مغلوب تجسم مینماید. از طریق نقاشی میتوان پی برد که کودک ما از چه چیزی رنج میبرد.
. 3سفرهای خیالی: در این سفرها کودک تشویق میشود تا موقعیتهای موفقیتآمیز را در زندگی تصورکند. به این معنی که او در خیال رفتارهای جدیدی را برای خود ترسیم مینماید تا احساسی از تسلط و کنترل را به دست آورد
. 4 بازیهای نمایشنامهای: در این بازیها کودک میتواند نقش افراد قدرتمند یا افراد مورد علاقهاش را بازی کند. کودکان از تبدیل وقایع روزمره و یا تخیلاتشان به نمایشهای جالب و بازی کردن در این نمایشها، چیزهای زیادی می آموزند. هنگامی که کودک شما یک نمایشنامه ساده را طراحی می کند، افراد و شخصیتها را درون آن می چیند و نهایتا در این نمایش کوچک بازی می کند، مهارتهای کلامی و اجتماعی او افزایش می یابند. او با بازی کردن دوباره یا چندباره نمایشهایی که موضوع غم، شادی، ترس یا امنیت را در خود دارند، بر روی احساسات و عواطف خود تمرین می کند.
5 .عروسکهای خیمهشببازی: آنها به کودک فرصت میدهند تا احساس قدرت کند
. 6 شنبازی و خمیربازی: این بازیها به کودک امکان میدهد تا برای خود دنیایی رویایی بسازد و آن را تحت کنترل خود درآورد.
. 7بازیهای کامپیوتری: در این بازیها کودک وارد دنیایی میشود که کنترل آن در دست خودش است؛ دنیایی از هیجان که کودک در آن، خود را به جای قهرمان اصلی میگذارد. البته افراط در این بازیها زیانآور است و بهتر است این بازیها تحت نظارت والدین باشد.
. 8برای همدیگر داستانهای جدید بسازید و بگویید: می توانید از خودتان یک داستان بسازید و برای کودک بگویید؛ این کار به اندازه خواندن یک کتاب داستان می تواند برای او مفید باشد. همچنین اگر بتوانید از خود او به عنوان شخصیت اصلی داستان استفاده کنید، به کودک کمک خواهد کرد تا درک و احساسش را پیرامون خودش به عنوان یک موجود مستقل، پرورش دهد. البته او هم به زودی قادر خواهد بود که از خودش داستان بسازد و برای شما بگوید. احساس استقلال و مسئولیت پذیری در بازی های کودکانه همراه با تخیل، اولین احساس خوشایندی است که به کودک دست می دهد و او با استفاده از تجارب روزانه و اتفاقاتی که دوروبر او رخ می دهد، به این بازی ها تنوع می بخشد
. 9 دوست تخیلی کودک خود را قبول کنید: متخصصان بر این باورند که داشتن یک دوست تخیلی، نشانه خلاق و اجتماعی بودن کودکی است که راهی را برای غلبه بر ترسها و نگرانیهایش پیدا کرده است. برخی مطالعات نشان می دهند که تقریبا نیمی از کودکان در دوره ای از زندگی شان، یک دوست تخیلی داشته اند. با این حال، اگر کودک شما یک اشتباه انجام داد و پس از آن دوست تخیلی اش را مقصر دانست و سرزنش کرد، شما باید با وارد شدن به این صحنه، سعی کنید حقیقت را به او نشان بدهید. البته نباید او را به دروغگویی متهم کنید، بلکه آن رفتار یا عمل را مورد توجه قرار دهید. کودک خود و دوست تخیلی اش را وادار کنید تا آن اشتباه را جبران کنند مثلا آشغالها را از روی زمین جمع کنند، یا عذر خواهی کنند، یا هر چیز دیگر و برای او روشن کنید که آن عمل یا رفتار، به هیچ وجه قابل قبول نیست.
وقتی کودکی یک رویا دارد، بذر یک آرزو در دل او کاشته میشود. وقتی این بذر شکل گرفت و رشد کرد، امید پدید میآید. امید درون خود نیرویی دارد که انگیزه تولید میکند و انگیزه نیروی محرکه تلاش و تکاپو میگردد. این فرآیندی است که معمولا در تمام موفقیتها طی میشود. حال اگر والدین، معلمان یا افراد دیگری که با کودک سر و کار دارند بخواهند به هر بهانهای آتش رویاپردازی را در دل او خاموش سازند و کودک را بهخاطر غرق شدن در رویاهای بیحد و مرز مورد سرزنش قرار دهند، فکر میکنید چه اتفاقی خواهد افتاد؟
بهتر است رویاهای کودکتان را حتی جذابتر و زیباتر از آن چه در ذهن اوست جلوه دهید، اما همزمان او را با واقعیتهایی که در زندگی واقعی برای رسیدن به یک رویا با آنها رو به رو خواهد بود، آشنا سازید و او را تشویق کنید که رویاهای ذهنیاش را به اهداف زمینی زمانبندی شده تبدیل کند. مثلا تصور کنید که فرزند شما میگوید دوست دارد در آینده دکتر یا مهندس شود، در حالی که در دوران دبستان هم شاگرد ممتازی نبوده است.
منابع:
لاله فاضل- سلامت نی نی سایت روزنامه خراسان گروه خانواده ایرانی سایت تبیان
فرآوری و تنظیم : کهتری
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید