آشنایی اینترنتی دختر و پسری جوان که به ازدواج آنها منجر شده بود، عاقبت خوشی نداشت و پس از گذشت مدتی با جدایی آنها پایان یافت.
صبح روز گذشته زنی به نام نسترن به شعبه ۲۶۶ مجتمع قضایی خانواده ونک مراجعه کرد و با ارائه شکوائیه یی خواستار جدایی از همسرش محمود شد. او به قاضی معافی گفت؛ چهار سال است که از شروع زندگی مشترکم با محمود می گذرد اما در این مدت یک روز خوش با او نداشتم. محمود قبل از ازدواج مرد خوش اخلاق و خوبی بود اما پس از اینکه زندگی مان را شروع کردیم بداخلاقی هایش را شروع کرد. خیلی سعی کردم او را تحمل کنم اما فهمیدم عصبی بودن محمود منشاء دیگری دارد.
او گاهی خوش و سرمست بود و گاهی هم بداخلاق. پس از آنکه رفتارش را به دقت زیر نظر گرفتم فهمیدم شوهرم معتاد است. بعد از فهمیدن این موضوع تصمیم گرفتم از او جدا شوم اما برای این کار خیلی دیر شده بود چون من باردار بودم و نمی توانستم کاری انجام دهم. به ناچار صبر کردم. اما وقتی دخترم متولد شد با خودم گفتم شاید حضور این بچه بتواند زندگی مان را نجات دهد اما وضع هر روز بدتر شد.
محمود که یک کارگاه کابینت سازی داشت به خاطر اعتیادش به کارهایش نمی رسید و پس از مدتی ورشکسته شد. تمام وقت او به مصرف مواد مخدر می گذشت. کم کم وضعیت مالی اش هم بحرانی شد. در چنین شرایطی تصمیم گرفتم هر طور شده از او جدا شوم. نسترن در پاسخ به سوال رئیس دادگاه که از او در مورد چگونگی آشنایی اش با محمود پرسید در حالی که سرش را پایین انداخته بود، گفت؛ آن زمان خام و بی تجربه بودم.
قبل از ازدواج بیشتر اوقات فراغتم را با گشت و گذار اینترنتی و چت کردن سپری کردم. یک شب که طبق عادت آن زمانم در چت روم حضور داشتم با محمود آشنا شدم.
مدتی از همین طریق با هم ارتباط داشتیم و سرانجام محمود از من خواستگاری کرد. من اطلاعات چندانی از او نداشتم و هرچه می دانستم براساس گفته های خودش بود. یک سالی بود که با هم چت می کردیم و من به محمود علاقه زیادی داشتم تا اینکه بالاخره با مهریه ۴۰۰ سکه بهار آزادی به عقد او درآمدم. اما نمی دانستم این آشنایی اینترنتی عاقبت خوشی ندارد.
در پی اظهارات این زن قاضی معافی ضمن ثبت اظهارات او بررسی پرونده را به وقت دیگری موکول کرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید