علامه طباطبائی می فرمایند((" او ما ملکت ایمانهن" هم شامل غلامان می شود و هم کنیزان)) (1)
((و لایضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن ...))
((ونبابد زنان پاهای خود را به زمین بزنند تا زینتهای مخفی آنان آشکار شود))
برای بار سوم در آیه لفظ «زینتهن» به کار رفته است. در اینجا به زنان دستور می دهد که با وقار و متانت راه بروند و پای خود را طوری به زمین نزنند که زینتهای پنهان آنها (خلخال یا هر آنچه که شبیه آن است) آشکار گردد و باعث جلب توجه مردان نامحرم شود.
در پایان آیه، خداوند همه مومنین را مورد خطاب قرار داده و می فرماید : به درگاه خداوند توبه کنید تا فلاح و رستگاری را دریابید.
آنچه در آیه فوق بیان گردیده، حداقل پوشش و حجاب است که زنان مؤمنه باید داشته باشند، یعنی پوشش سر و گردن و سینه ها. اما همان طور که در تفسیر آیه 59 سوره احزاب خواهد آمد، خداوند پوشش کاملتری را نیز ، برای زنان مؤمنه بیان می دارد که در تفسیر آیه بیان خواهد شد.
بررسی آیه 59 سوره احزاب:
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن، ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین وکان الله غفوراً رحیماً.
ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو که جلبابها (روپوش ها – چادرها) ی خود را به خود نزدیک سازند. این کار برای اینکه به عفاف و پاکی شناخته شوند و در نتیجه مورد آزار واقع نشوند بهتر است و خداوند بخشنده و مهربان است.
در بحث لغوی جلباب، معنای آن به طور مبسوط مورد بررسی قرار گرفت. در تفاسیر نیز همان معنای لغوی با وسعت و توضیح بیشتر بیان گردیده است. از جمله در تفسیر المیزان چنین آمده است:
" جلابیب " جمع جلباب است و آن جامه ای است که یا سر تا سری است که تمامی بدن را می پوشاند و یا روسری مخصوص است که صورت و سرش را مستور می سازد و منظور از «یدنین من جلابیبهن» (روسری خود را به خود نزدیک کنند یا جلو بکشند) این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینه هایشان در انظار ناظرین پیدا نباشد. " (2)
همین تعریف را طبرسی نیز در مجمع البیان آورده است و در تفسیر« ذلک ادنی ان یعرفن فلایوذین» می گوید:
«این نحو پوشش برای آنها بهتر است تا به پوشیدگی و صلاح و سداد شناخته شوند و مورد تعرض افراد فاسق واقع نشوند» (3)
آنچه در این آیه قابل توجه و دقت است این است که در این آیه، خداوند حدود پوششی بیش از آنچه درسوره نور آمده بود، بیان می دارد، گویا خداوند برای همسران و دختران پیامبر و همسران مؤمنین(4)، حجابی کاملتر و با دقت بیشتر توصیه می نماید و آن پوششی سرتاسری است که از آن در تفاسیر به روپوش یا ملحفه یا چیزی همانند چادر تعبیر شده که به وسیله آن به طور سرتاسری اندام زن پوشیده شود و علاوه بر آن،می گوید که این پوشش سراسری را رها نکنند، بلکه آن را به خود نزدیک کنند و به تعبیر ما، خود را به طور کامل بپوشانند تا به عفت ،پاکی و صلاح شناخته شوند و مورد آزار فاسقان قرار نگیرند؛ این همان حجاب برتر و کاملتر است که زنان با ایمان که در امر پوشش خود دقت بیشتری دارند آن را رعایت می نمایند.
نتیجه :
به هر حال از تتبع در اقوال مفسران بزرگ شیعه و سنی بدون هیچ تردیدی می توان فهمید که آیات مربوط به حجاب، در کمال صراحت چگونگی پوشش بانوان را بیان می دارد و پیامش لزوم پوشش سر، گردن و سینه هاست و پنهان ساختن زینت هائی که به صورت طبیعی ظاهر و آشکار نمی باشد که اتفاق نظر همه مفسران از زینت های آشکار وجه و کفین است. علاوه بر پوشش سر و گردن و سینه، جلباب که از آن به روپوش یا چادر یا ... تعبیر می گردد، لزوم پوشش سر تا سری بدن را به نحوی که حجم آن مشخص نباشد روشن می سازد. بنابراین این طرحی که برای پوشش بانوان در مجامع پیشنهاد می گردد ،به هر صورتی که باشد باید از شاخص های روائی و قرآنی فوق که به طور مبسوط بیان گردید، تبعّیت نماید.
در تکمیل مبحث فوق برای بانوانی که مایلند بدانند اسلام برای حضور زن در جامعه چه شرایطی را بیان کرده بحث زیر تحت عنوان «شرایط حضور زن در اجتماع» از کتاب «حجاب از دیدگاه کتاب و سنت» به اختصار آورده می شود. (5)
آنچه تاکنون بیان گردید، در جواز شرکت زن در اجتماع تردیدی باقی نمی گذارد. اما لغزشگاه بودن و زمینه فساد درست کردن اختلاط و امتزاج زن و مرد، امری غیر قابل انکار است. بنابراین اگر برای حضور در جامعه ضرورتی قائل باشیم، رعایت پوشش و داشتن حجاب و مرزبندی دقیق نیز امری ضروری خواهد بود.
اینک به بیان این شرایط می پردازیم.
1- عدم اختلاط و امتزاج
یکی از شرایط مهم و اساسی فعالیت اجتماعی زن و حضور وی در صحنه های گوناگون، مرزبندی دقیق و جدائی او از مردان است. قران کریم نیز بر این مطلب تأکید ورزیده است.
... و اذا سالتموهن فاسئلوهن من وراء حجاب ...
... هر گاه از ایشان (زنان پیامبر) چیزی خواستید از پشت پرده و حائل طلب کنید.
بعضی این را حکم اختصاصی زنان پیامبر دانسته اند. اما جمال الدین قاسمی در تفسیر خود این مطلب را نمی پذیرد و ادعائی بدون دلیل می داند. وی می گوید:گو اینکه شأن نزول آیه مخصوص زنان پیامبر (ص) است اما مورد نزول، نمی تواند شمول مفهومی آیه را محدودکند.
شهید مطهری در تفسیر این آیه نوشته اند:
"... طبق این دستور مرد نباید وارد جایگاه زنان شود بلکه اگر چیزی می خواهد و مورد احتیاج اوست باید از پشت حائل و دیوار صدا بزند ....
جمله «ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن» مانند جمله «و ان یستعضفن خیر لهن» که در آیه 61 سوره نور آمده است ،بر این دلالت میکند که هر اندازه زن و مرد جانب ستر و پوشش و ترک برخوردهائی که مستلزم نظر است را رعایت کنند به تقوی نزدیکتر است. چنان که گفتیم رخصتهای تسهیلی و ارفاقی که به حکم ضرورت داده شده است نباید رجحان اخلاقی ستر ،پوشش و ترک نظر را از یاد ببرد. "
2- حفظ وقار و عفاف
آمد و شد و حضور عینی زن در جامعه نباید تحریکآمیز باشد. قرآن کریم به عنوان مثالی آموزنده از شیوه حرکت عفاف آمیز دختران شعیب میگوید:
«فجاءته احدیهما تمشی علی استحیاء قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ما سیقت لنا » (6)
چیزی نگذشت که یکی از آن دو زن (دختران شعیب) در حالیکه با حیاء و آزرم راه می رفت، نزد اوحضرت موسی(ع) آمد وگفت پدرم ترامی خواند تامزدآب دادنت رابدهد.
گویا گام زدن او جلوه تمام عیار حیاء وعفاف است که قرآن بدینسان ازاویادمی کند.
3- وقار در سخن گفتن
وقار در سخن گفتن و متانت در کلام و جلوگیری از سخن هیجان انگیز نیز، از جمله این شرایط است. این وقار هم در آهنگ سخن و هم در محتوای سخن باید رعایت گردد.
«یا نساء النبی لستن کاحد من النساء ، ان اتقیتُن فلاتخضعن بالقول، فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً » (7)
((ای زنان پیامبر، شما همچون زنان دیگر نیستند اگر پرهیزگار باشید مواظب باشید که در سخن نرمش زنان و شهوت آلود بکار نبرید که موجب طمع بیماردلان گردد و به خوبی و شایستگی سخن بگوئید.))
همانطور که بعضی از مفسرین تأکید کرده اند مخاطب قرار دادن زنان پیامبر هرگز بدان معنا نیست که این حکم ویژه آنان است. وَ هَبَه زُحَیلی می گوید: هر چند خطاب در آیه متوجه زنان رسول خدا شده اما در حکم و معنا دیگر زنان نیز شریک اند و مخاطب قرار دادن زنان رسول خدا (ص) به دو جهت است:
1- به جهت شرافت آنها
2- به جهت اینکه بایستی الگو و سرمشق دیگران باشند. 3
4- نهی از خود نمائی
«و لاتبرجن تبرج الجاهلیه الاولی ... » (8)
((و مانند جاهلیت نخستین به خودنمایی و خودآرائی از خانه بیرون نشوید.))
«تبرج» را مفسرین مختلف به «تبختر و تکبر در راه رفتن، اظهار زینت نمودن، لباس نازک پوشیدن، آشکار نمودن آنچه مخفی است » تفسیر نموده اند.
5- نهی از تعطر
هر گونه جلب توجهی در مقابل مرد نامحرم ، از جمله استعمال عطر موقع حضور در جامعه ،برای زن ممنوع و حرام است.
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«اذا استعطرت المرأة فمّرت علی القوم لیجدوا ریحها فهی زانیه.» (9)
((هر گاه زنی خود را معطر کند و بر گروهی (از مردان) بگذرد که بوی او را دریابند ،زناکار است.))
و در حدیث دیگری فرمود:
«ای امرأة تطیبت لغیر زوجها ثم خرجت من بیتها فهی تلعن حتی ترجع الی بیتها متی ما رجعت.»
پیامبر (ص) فرمودند:(( هر گاه زنی برای غیر شوهرش، خود را معطر نماید. سپس از خانه اش خارج شود تا زمانیکه به منزلش بر می گردد، لعنت می شود.))
6- امتناع از پوشیدن لباس شهرت
از جمله مصادیق خودنمائی پوشیدن لباس شهرت است. لباس شهرت لباسی است که مطابق عرف جامعه نباشد و پوشنده آن لباس غیر متعارف انگشت نما شود.
پیامبر (ص) فرمود:
((من لبس ثوباً مشهوراً من الثیاب اعرض الله عنه یوم القیامه.)) (10)
((کسی که لباس شهرت بپوشد، خداوند در روز قیامت از وی روی بگرداند. ))
پی نوشت:
1). المیزان، ج 29 / ص 163
2). المیزان ، ج 32 / ص 223 و 224
3). مجمع البیان ، ج 7 / ص 370
4). در آیه «مباهله» (آل عمران/61)، خداوند به پیامبر اکرم(ص) می فرماید:« فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین» (پس هر کس با تو در مورد عیسی مقام مجادله برآمد بعد از آنکه به احوال او با وحی الهی آگاهی یافتی، پس با آنان بگو بیایند ما و شما فرزندان و زنان و نفوس خود را بخوانیم تا با هم به مباهله برخیزیم تا دروغگو را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.).
منابع شیعه و سنی بر این مطلب اتفاق نظر دارند که پیامبر اکرم (ص) در جریان مباهله با نصارای نجران،حضرت علی(ع) و حسنین(علیهماالسلام) و حضرت فاطمه (س) را همراه خود برد. بنابراین در این آیه منظور از زنان پیامبر، همسران ایشان نبوده اند، بلکه زنان منسوب به خانواده پیامبر(ص) که مصداق کامل آن حضرت زهرا(س) بوده که پیامبر، ایشان را همراه خود برده است. بنابراین می توان گفت که منظور از« نساء المؤمنین» در آیه، زنانی هستند که به خانواده مؤمنین منسوب اند و برای آنها حجاب برتر و کاملتری توصیه شده است.
5). حجاب از دیدگاه کتاب و سنت صص 150- 175
6). قصص 25
7). احزاب / 32
8). احزاب / 33
9). نهج الفصاحه ، ح / 177، ص 34
10). نهج الفصاحه ح / 272 ، ص 562
فهرست منابع
قرآن کریم
نهج الفصاحه
1- تاج العروس من جواهر القاموس، الزبیدی، السید محمد مرتضی، المکتبه الحیاه، بیروت، بی تا
2- حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، فتحیه فتاحی زاده، انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1373
3- العین، الفراهیدی، الخلیل بن احمد، نشر مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1408 ق ، 1988 م
4- قاموس قرآن، قرشی، سیدعلی اکبر، قاموس قرآن، نشر دارالکتب الاسلامیه تهران 1376
5- القاموس المحیط، الفیروز آبادی، مجدالدین، 1354 ق، 1935 م، بی جا
6- الکشاف (عن حقایق غوامض التنزیل)، زمخشری، جارالله، مکتب الاعلام الاسلامی، قم 1414 ق.
7- لسان العرب، ابن منظور، ابوالفضل جمال الدین محمدبن مکرم، دار صادر، بیروت، چاپ ششم 1417 ق، 1997م.
8- مجمع البحرین، الطریحی، فخرالدین، انتشارات مکتبه الرضویه، تهران، بین الحرمین، چاپ اول، 1381 ق.
9- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، الطبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1379 ق ، 1339 ش
10- مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، انتشارات صدرا، قم، بی تا
11- معجم مفردات الفاظ القرآن، الراغب الاصفهانی، نشر دار القلم، دمشق، الدار الشامیه، الطبعه الاولی، 1412 ق ، 1992 م.
12- معجم مقاییس اللغه، ابن فارس بن زکریا ابوالحسین ، شرکت مکتبه و مطبعه مصطفی البائی الحلبی، مصر، چاپ دوم، 1391 ق، 1971 م.
13- المیزان فی تفسیر القرآن، الطباطبائی، سیدمحمد حسین، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، الطبعه الثانیه، 1391 ق، 1972 م.
14- وسائل الشیعه، الحرالعاملی ، محمدبن حسن، انتشارات نهاوندی، قم، 1380 ش
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید