در بیان مظلومیت حجت الاسلام طباطبایی همین بس که سخنان دلسوزانه و مشفقانه این استاد اخلاق در فضای مجازی به گونهای تحریف شده است که کاملا بر خلاف مشی زندگی اوست.
سید مهدی طباطبایی را همه می شناختند؛ همان پیرمردِ مهربان برنامه های صدا و سیما که در مناسبت ها درس اخلاق می گفت و با یادی از ائمه اشک بر چشمانش جاری می شد. بدون تعارف بود و هر نکته ای را که به ذهنش می رسید درست را بیان می کرد تا جایی که صراحت لهجهاش او را روزگاری از تلویزیون دور کرد.
مبارز، حق طلب و شجاع
مرحوم طباطبایی نواده سید محمدکاظم طباطبایی یزدی و آیت الله سید عبدالهادی شیرازی بود. گرچه مرحوم طباطبایی را به عنوان استاد اخلاق می شناختند اما وی بر خلاف مشی موجود در آن روزها، که معمولا حوزه های علمیه سعی در عدم ورود به مسائل مختلف سیاسی را داشتند؛ وی از طریق بیانات آیتالله سعیدی با شهید نواب صفوی آشنا شد و از همان زمان در گروه نواب صفوی به مبارزات انقلابی پرداخت. او توانست در کنار دروس حوزوی فعالیت های سیاسی را در بالاترین سطح دنبال کند و همین مسئله مرحوم طباطبایی را در زمره قدیمی ترین یاران و شاگردان امام خمینی (ره) قرار داد.
وفادار به انقلاب و در کنار رهبر
مرحوم طباطبایی همواره نسبت به انقلاب وفادار، دلسوز و دغدغه مند بود. ایشان در مصاحبه ای و پس از انتشار قسمت هایی از مراسم انتخاب آیت الله خامنهای به عنوان رهبر معظم انقلاب در سال 1368، در گفتگویی بیان کرده بود: این صحبتهایی که درباره این فیلم شده و گفتهاند سخنان ایشان نشان از عدم صلاحیت دارد، "بیعقلی" است. فرمایشات آیتالله خامنهای در آن زمان، از روی "تواضع" بود. ایشان وقتی میخواستند بهعنوان رهبر انتخاب شود با تواضع گفت که "نمیخواهم رهبر شوم". خود امام خمینی و همه اولیای الهی هم همینگونه بودند.
اما ارادت مرحوم طباطبایی به رهبری انقلاب و این جایگاه هنگامی خودنمایی می کند که بدانیم زمانیکه برخی به دنبال سواستفاده از صراحت لهجه ایشان در بیان انتقادات از اوضاع کشور بودند، وی به گفته خودش با شجاعت تمام و بدون هیچ ترسی گفت: ما نباید اقتدار و وجاهت رهبری را با هیچ اقتداری عوض کنیم. ما هرچه به آبروی رهبر لطمه بزنیم به نظام لطمه زدهایم و این خیانت است. اگر احترام و آبروی رهبر حفظ شود، کشور محترم است و بدانید از گناهان کبیره، تهمت و ظلم به رهبری است و تصریح می کند؛ الآن بالاترین ضرری که به کشور خورده آبروریزی است. آبروی اشخاص نباید بریزد.
چرا این فسادها بهوجود آمده است؟ چون آبروها رفته است. آیا آبرویمان را رهبر برده است؟ خیر؛ ایشان که به همه نظام آبرو داده است. آبرویمان را اقتصاد برده است و از لحاظ اقتصادی و مفاسد اقتصادی آبرویمان رفته است.
اصولگرا و پایبند به اصول و نه "اصولگرا"
مرحوم طباطبایی نسبت به جریانات اصولگرایی موجود انتقاد وارد می کرد اما همچنان خودش را اصولگرا می دانست. وی در گفتگویی با جماران بیان کرده بود. «باید بگویم شخصا از ابتدا اصولگرا بوده ام و امروز هم خود را از اصولگرایان می دانم، علتش هم این است که به یک شرایط و خاستگاهی پایبند بوده و هستم که این شرایط در چارچوب اصولگرایی تعریف می شود.»
او رهبری را متعلق به همه می دانست و معتقد بود «الآن رهبر معظم انقلاب حتی کمنظیر هم نیست، بلکه بینظیر است. آقای خامنهای شخصیت فراجناحی دارند و رهبر کل یک ملت هستند. نباید برخی اصولگرایان بگویند رهبری فقط متعلق به اصولگرایان است، باید شأن رهبری را حفظ کرد.»
فتنه ستیز و صریح در مقابل بی اخلاقی های سیاسی
مرحوم طباطبایی نسبت به جریان فتنه نیز زاویه بسیاری داشت. وی در گفتگو با تسنیم گفته بود: «من خودم فردای انتخابات به آقای موسوی نامه دادم و گفتم که اغتشاش نکند.»
حجت الاسلام طباطبایی از دوستان مرحوم هاشمی بود و ماهی دوبار با وی ملاقات داشت. همین رابطه نزدیک موجب می وشد که همچون دوستی دلسوز نسبت به برخی اقدامات خانواده مرحوم هاشمی به او تذکر می دهد.
«من کراراً به ایشان نقد کردهام، بعضی جاها جواب داده ولی جاهای زیادی هم شده که از جوابهایشان قانع نشدهام، مثلاً در قضیه فائزه با آقای هاشمی درگیر شدم. یک اظهاراتی کرده بود خانم فائزه، من به آقای هاشمی گفتم: این چه حرفهایی است؟ آقای هاشمی گفت: "خودت به او بگو". من گفتم: "وقتی شما هستی چرا من بگویم؟" خانمش هم بود. به خانمش هم درباره جمله معروفش که اگر موسوی رای نیاورد به خیابان ها بریزید هم مطلبی گفتم ولی جواب تندی به من داد. من دوباره چیزهایی گفتم.»
وی همچون برادری دلسوزی نسبت به مرحوم هاشمی از یک ترس سخن می گفت؛ «میترسم از نفوذیهایی که پیش ایشان میروند، میترسم از اینکه در دفترشان نفوذ کنند.»
مرحوم طباطبایی همچون پدری مهربان و از سر دلسوزی در روزگار فتنه 88 به سراغ سید محمد خاتمی می رود و سعی می کند که از جایگاه استاد اخلاق نکاتی را به او منتقل کند. مرحوم طباطبایی در مصاحبه ای می گوید:
«بعد از انتخابات 88 پیش محمد خاتمی هم رفتم، هرچند ظاهراً به شخصیتم لطمه میخورد که من خدمت آقای محمد خاتمی بروم ولی رفتم و درباره برخی مواضع وی با او صحبت کردم، اول نمیپذیرفت ولی بعد پذیرفت و قرار شد برخی حرفها را نزند.»
از نظر او «اینکه برخی در جمع خصوصی می گویند تقلب نشده ناشی از ضعف اخلاقی است، برای چه میخواهیم بهخاطر نگهداشتن 4 نفر، حقیقت را نگوییم؟»
در بیان مظلومیت حجت الاسلام طباطبایی همین بس که سخنان دلسوزانه و مشفقانه این استاد اخلاق در فضای مجازی به گونهای تحریف شده است که کاملا بر خلاف مشی زندگی اوست. برای او فرقی نمی کرد که چه کسی بر مسند قدرت نشسته است. او همچون یک مسلمان واقعی و استاد اخلاق وظیفه خودش می دانست که کاستی های جامعه اسلامی را تذکر بدهد و از کج روی ها جلوگیری کند تا آرمانی که خودش برایش مبارزه کرده و دوستانش را در این راه از دست داده حفظ کند.
منابع:
1- خبرگزاری تسنیم/ مصاحبه عبدالله عبداللهی با «حجت الاسلام طباطبایی» منتشر شده در تاریخ 1394/9/2
2- پایگاه خبری جماران/ مصاحبه جماران با «حجت الاسلام طباطبایی منتشر شده در تاریخ 1396/6/4
3- خبرگزاری تسنیم/ گفتگوی خبرگزاری تسنیم با «حجت الاسلام طباطبایی» منتشر شده در 1396/11/24
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید