برخی از منابع از جمله أبو الفضل بیهقی در تاریخ خود از ورود حضرت علی بن موسی الرضاعلیه السلام به بغداد و بیعت طاهر بن حسین با حضرت علیه السلام در سفری که عازم (2)
مرو بود اخباری ذکر کرده اند. بنابر نوشته بیهقی، هنگامی که فضل بن سهل ذوالریاستین از مأمون خواست تا به نذری که هنگام جنگ با برادرش امین کرده بود که اگر در جنگ پیروم شود، ولایتعهدی را به علویان خواهد سپرد، وفا کند و وی به پیشنهاد فضل بن سهل إمام علی بن موسی الرضاعلیه السلام را به ولایتعهدی برگزید، فضل نامه مأمون را به انضمام نامه ای که خود نوشته بود به بغداد فرستاد و طاهر بن حسین که تمایل به علویان داشت از این ماجرا بشدّت خوشحال شد و پس از آن که معتمدان فضل بن سهل و مأمون (یاسر خادم و رجاء بن أبی ضحاک) به اتفاق حضرت از مدینه به سوی مرو بازمی گشتند در مسیر خود در بغداد به مدت یک هفته نزد طاهر بن حسین اقامت کردند. طاهر، حضرت را احترام و اکرام کرد و نامه ای را که مأمون به خط خود نوشته بود به آن حضرت عرضه داشت و گفت:
نخست کسی منم که به فرمان امیر المؤمنین (مأمون)، خداوندم تو را بیعت خواهم کرد. و چون من این بیعت بکردم با من صد هزار سوار و پیاده است، (2)
همگان بیعت کرده باشند. رضا، «روّحه اللّه» دست راست را بیرون کرد تا بیعت کند چنان که رسم است، طاهر دست چپ پیش داشت. رضا گفت: این چیست؟ (طاهر) گفت: (دست) راستم مشغول است به بیعت خداوندم مأمون و دست چپ فارغ است. از آن پیش داشتم، (از آن سبب با دست چپ بیعت می کنم)، رضا از آنچه او بکرد، او را بپسندید و بیعت کرد و دیگر روز رضا را گسیل کرد، با کرامت بسیار، او را تا به مرو آوردند و چون بیاسود، مأمون خلیفه در شب به دیدار وی آمد و فضل (بن ) سهل با وی بود و یکدیگر را گرم بپرسیدند و رضا از طاهر بسیار شکر کرد و آن نکته دست چپ و بیعت بازگفت، مأمون را سخت خوش آمد و پسندیده آمد، (از) آنچه طاهر کرده بود. گفت: ای إمام، آن نخست دستی بود که به دست مبارک تو رسید من آن چپ را راست نام کردم و طاهر را که ذو الیمینین خوانند سبب این است....
(3)
قطع نظر از شرایط سیاسی بغداد و خط سیری که مأمون برای انتقال إمام رضاعلیه السلام ترسیم کرده بود، این که سبب نامگذاری طاهر بن حسین به ذو الیمینین بیعت طاهر با إمام رضاعلیه السلام باشد، متزلزل است زیرا پاره ای منابع تاریخی سبب را مهارت بسیار او در بکارگیری اسلحه می دانند. و یا بدین سبب که او دو دست راست (4)
دارد، یا مردی که هر دو دستش یکسان از او فرمان می برند. ابن اثیر می نویسد: (5)
در جنگی نابرابر که میان علی بن عیسی بن ماهان با طاهر بن حسین در حوالی ری رخ داد، طاهر بن حسین برای مقابله با دشمن، سپاه خود را به دسته های کوچک تقسیم کرد. در این هنگام عباس بن لیث از قلب سپاه دشمن به وی حمله کرد و (6)
طاهر با دو شمشیر به سوی او تاخت و عباس بن لیث را با ضربتی به دو نیمه کرد و این اقدام باعث گسیخته شدن سپاه دشمن و هزیمت آنها شد و بدین جهت او را ذو الیمینین خواندند.
مسعودی نیز می گوید: سبب شکست سپاه ضربتی بود که طاهر با هر دو دست به عباس بن لیث زد، و به همین جهت او را طاهر ذو الیمینین نامند زیرا هر دو دست را برای شمشیر زدن به کار می برد.
()
پی نوشت:
-1 تاریخ فخری، ص 294، صلی الله علیه واله 29، 12 - 311؛ مروج الذهب، 394/2 - 391، 401 - 398، 10 - 409 و 442؛ تاریخ ایران کمبریج، 4/4 - 81؛ کامل تاریخ، 183/10 - علیه السلام علیه السلام 1، 223، 229 و/11 4 و صلی الله علیه واله .
-2 عیون اخبار الرضاعلیه السلام ، 2/علیه السلام 38؛ مقاتل الطالبیین، ص 5علیه السلام 3؛ روضة الواعظین، ص 1علیه السلام 3؛ الارشاد، ص 290؛ تاریخ طبری، 59/13صلی الله علیه واله 5.
-3 تاریخ بیهقی، صلی الله علیه واله /1 - 190.
-4 تاریخ مردم ایران، 98/2.
-5 تاریخ ایران کمبریج، 83/4.
-6 کامل تاریخ، 182/1.
-7 مروج الذهب، 392/2.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید