یکی از بزرگ ترین معضلات این نظام بانکی، این است که پس از گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز از شر "ربا" رها نشده است. بارها علما و مراجع عظام تذکر و هشدار داده اند و خواستار اصلاح آن شده اند اما هنوز آنچه می باید، نشده است.
حال نظام بانکی اصلا خوب نیست. این چندان ربطی به مشکلات اخیر چند مؤسسه مالی و نگرانی های سپرده گذاران آنها، ندارد؛ اصل دم و دستگاه بانکی کشورمان با خیلی از ارزشها، اعتقادات، آرمانها و حتی روزگار معیشتی مردم ما همخوانی ندارد!
مردم بسیاری دارند با وام های بانکی و اقساط آن دست و پنجه نرم می کنند در حالی که همه، از سر اجبار و بدِ روزگار گرفتارش شده اند نه تمایل و رضایت.
از طرفی همه می دانیم که برخلاف بسیاری از ادیان و مکاتب، اسلام عزیز، برای بخش اقتصادی زندگی مردم، برنامه های دقیق و روشن و راهگشا دارد؛ پس این تناقضِ هست و باید، کی و چگونه باید حل شود؟
روشن است که بانک و بانکداری، از آغاز پیدایش، مفهومی اسلامی نبوده است بلکه حتی برای مقصودی ضد اسلامی ایجاد شده است اما به هر حال، پدیده ای است که امروز در جامعه ی اسلامی ما جا افتاده و با زندگی مردم عجین شده است. ساختاری که امروز بانکداری کشور ما دارد، معجونی است از قواعد بانکداری غربی همراه با کمی از عقود اسلامی در معاملات و قراردادها. در مجموع، نتیجه ی عملکردش چیزی نیست که مطلوب باشد و برای مردم و اقتصاد کشور مشکل درست نکند. یکی از بزرگترین معضلات این نظام بانکی، این است که پس از گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی ایران، هنوز از شر "ربا" رها نشده است. بارها علما و مراجع عظام تذکر و هشدار داده اند و خواستار اصلاح آن شده اند اما هنوز آنچه می باید، نشده است.
وقتی بانکها در دنیای غرب تأسیس شدند، منابعی را با یک نرخ سود مشخص می گرفتند و از آن سو همان مبلغ را با یک سود مشخص به افراد دیگری پرداخت می کردند و بانک ها از این طریق با دادن وام و خلق پولی که انجام می گرفت، سودهای کلانی کسب می کردند که مبنای این سود رباست.
پس بانک یک واژه لاتین است که فعالیت های آن همراه با رباست. گسترش این نوع بانک ها در دنیای غرب بر مبنای ربا بود که به دیگر کشورها نیز توسعه یافت و در ایران هم در دوره قاجار و بعد از آن اقدام به تاسیس شعبه نمودند. فلسفه ایجاد بانک و دلیل اصلی تاسیس و حیات بانک رباست و چون به دنبال حداکثرسازی سود است، منبع اصلی درآمد بانک در فعالیت قرضی، ربا است.[1]
اما در چهارچوب فکری و عقیدتی اسلام، رباخواری، جنگ با خداست[2] و خداوند ربا را بی برکت کرده است[3] پس تکلیف نظام اسلامی با این سیستم بانکداری چیست؟ دو راه وجود دارد: یا باید به کلی پدیده ای به نام بانک را حذف کند و اقتصاد خود را بدون بانک اداره کند یا این که بانک را نگه دارد اما برای میکروب مهلک ربا در بانکداری، راه حلی بیندیشد.
آنچه که اتفاق افتاد، راه دوم بود. در سال 1363 قانون بانکداری بدون ربا مصوب گردید و برای اجرا ابلاغ شد که چهارچوب فعالیت بانکها را مشخص می کند. به نظر برخی کارشناسان، این قانون صرف نظر از مواردی در نوع خود قانون خوب و کاملی است که اگر این قانون به درستی اجرا می شد قطعاً ربا از نظام بانکی حذف می گردید.[4] اما گویا اجرای آن قانون آنگونه که باید، محقق نشده است. در حقیقت ماجرا، فرقی نمی کند که قانونی برای رفع مشکل داریم و اجرا نمی شود
یا اصلاً قانونی وضع نشده است. چیزی که برای مردم مشهود و ملموس است، رد پای منحوس ربا در نظام بانکداری و در اقتصاد کشور است که باید با عزمی جزم، با عمل جسورانه و نه با حرف های مکرر، فکری به حالش شود.
نکته ی مهم در ربوی بودن بانکداری، تضمین سود علی الحساب است. اگر بانک با سپرده ی مردم در یک فعالیت واقعی اقتصادی مشارکت کند، نمی تواند از همان اول سود را مشخص و تضمین نماید. این سود از پیش تضمین شده، همان رباست!
حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت شده که توصیف روزگار ماست و علاوه بر آن که تکان دهنده و عبرت آموز است، بیان کننده ی راه سختی است که برای اصلاح ساختار اقتصادمان در پیش داریم. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود: "یا علی زمانی بر این مردم میآید که هیچکس از شرّ ربا در امان نمیماند و اگر هم رباخوار نباشد قوائی از ربا دامنگیر او خواهد شد. به خدا قسم، ربا در بین این امت مخفی تر و پنهان تر است از جای رد پای مورچه در صفا و مروه".[5]
این که مسئولان و دولتمردان باید جدی تر از قبل پیگیر اصلاح نظام بانکداری باشند، جای خود؛ اما ما هم باید از خودمان شروع کنیم. یک راه، توسعه ی قرض الحسنه ی واقعی است. فرهنگ قرض الحسنه را رواج دهیم و به وعده ی خدا اعتماد کنیم که قرض الحسنه، سبب افزایش تصاعدی روزیمان می شود.[6] دومین راه این که تا می توانیم از سیستم بانکداری ربوی چه در قالب سپرده گذاری با سود تضمین شده چه در قالب وام های بهره ای، دوری کنیم تا قدمی در راه برچیده شدن آن از فضای اقتصادمان برداشته باشیم. به امید آن روز.
پی نوشت:
[1] - دکتر صمصامی، « بانک و راههای عملی اقتصاد بدون ربا» موسسه طلوع.
[2] -" فَاِن لَمْ تَفْعَلوا فَاذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَاللهِ وَ رسُولِه " بقره، 279
[3] -" یَمْحَقُ اللهُ الرّبوا" بقره، 276 و " وَما اتَیْتُمْ مِنْ رِباً لِیَرْبُوا فی اَموالِ النّاسِ فَلایَرْبُوا عِنْدَالله " روم، 39
[4] - دکتر صمصامی، « بانک و راههای عملی اقتصاد بدون ربا» موسسه طلوع.
[5] - مستدرک ج 2 ص 479
[6] - " مَنْ ذَالَّذی یُقرِضُ الله قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ اَضْعافاً کَثیرَةً" بقره، 245
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید