گاهي اوقات با همه تلاش هايي كه انجام مي دهيم توفيق رشد و پيشرفت حاصل نمي شود و به بن بست مي خوريم. چرا به موفقيت نمي رسيم؟ اين گره هاي كور را چه كسي در زندگي مان مي اندازد؟
آيا كسي غير از ما مي تواند در خوشبختي يا بدبختي ما سهم موثري داشته باشد ؟
بايد در زواياي نهفته مسيري كه آمديم خوب جستجو كنيم و در نهانخانه دلمان ببينيم چه کرده ایم، دفتر حساب و كتاب را بگشاييم و روشنايي و تاريكي آن را بررسي كنيم، اين همان محاسبه است. قرآن جواب اين سوالات پيچ در پيچ ذهنمان را به زيبايي پاسخ مي دهد.
وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ(1) هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند.
آري بسياري از مشكلات و مصائب بدستان خود ما در زندگي ايجاد شده است، زيرا زندگي ما محصول اعمال و رفتار ماست گاهي حقوقي كه برگردن ماست و ما آگاهانه يا ناآگاهانه در اداء آن غفلت مي كنيم، آثار و عواقبي در زندگي ما به جا مي گذارد كه جبران آن بسيار سخت است .
حق الناس گره كور زندگي
شريفترين مخلوق خداوند كه صاحب حق است انسان مي باشد. به همين علت رعايت و ناديده گرفتن حق، ارتباط مستقيمي با عدالت خداوند دارد. حقوق مردم، براي خداوند بسيار باارزش است تا جايي كه خداوند از حق خود مي گذرد اما از حق مردم نمي گذرد. اين بيانگر اين امر است كه احترام به حقوق ديگران و اداي آن يكي از اساسي ترين اهداف اديان اسماني است.
قرآن كريم در آيات بسياري مومنان را چه در باب مسائل اقتصادي و چه در باب حقوق اجتماعي دعوت به احترام حقوق مردم نموده است .
حق الناس حقوقي است كه انسان در رابطه با ديگران بايد رعايت كند و رعايت نكردن حقوق ديگران باعث گرفتاري انسان در دنيا و قيامت مي شود .
امام جعفر صادق (علیه السلام) مي فرمايد: ما عبدالله شيء افضل من اداء حقوق المومن: هيچ عبادتي بالاتر از اداء حق مومن نيست.(2)
ارزش مؤمن
انسان از حرمت بالايي برخوردار است پس بايد شخصيت او حفظ گردد. هرگونه تحقير، تمسخر ضربه اي بر پيكره روح شخص وارد مي سازد كه تا سالها اين آسيب چون زخمي وجود آن شخص را نابود مي كند. علت اينكه در آيات و روايات به حق الناس اهميت فراواني داده شده به خاطر صدمه هايي است كه به شخصيت انسان در مسير رشد وارد مي شود.
حق الناس فقط در مسايل مالي نيست بلكه دل شكستن از مصاديق بارز حق الناس است كه غالبا به اين امر مهم بي توجه هستيم، به راحتي به عرض و آبروي مسلمان صدمه مي زنيم، دلي را مي شكنيم، توهين مي كنيم، شخصيتي را خرد مي كنيم و رد مي شويم غافل از اينكه با اين كار گره كوري به زندگي خود زده ایم و تا جبران مافات نكنيم آن گره باز نمي گردد.
كفاره دل شكستن
آزار و اذيت مؤمن در اسلام حرام است و به طور كلي شكستن دل انسان مومن كه به تعبير روايات احترام او از كعبه بيشتر بوده و داراي آثار وضعي و جانبي فراواني است زيرا دلي كه شكست به سادگي التيام نمي يابد و جبران آن دشوار است.
در حديث از معصوم روايت شده است كه :من احزن مومنا ثم اعطاه الدنيا ،لم يكن ذلك كفارته ولم يوجر عليه: كسي كه مومني را اندوهگين سازد، آن گاه دنيا را به او ببخشد، اين بخشش گناه او را جبران نمي كند .
پس در مرحله اول بايد انسان مراقب باشد دلي را نشكند و قلبي را جريحه دار نسازد و اگر خداي ناكرده اين اتفاق افتاد بايد به سرعت جبران و تلافي كند و دل شكسته را التيام بخشد و آن را بدست آورد .
در حديث آمده است كه خداوند مي فرمايد: انا عندالمنكسره قلوبهم: من همدم قلب هاي شكسته هستم. انسان دل شكسته در پيشگاه خداوند داراي جايگاه ويژه اي است .
صدمات جبران ناپذير
شايد از خود سوال كنيد چرا اين قدر اين مساله مهم است ؟ در جواب مي گوييم آيا تابه حال انسان هايي را ديده ايد كه دچار بيماري هاي رواني چون؛ خساست، لجبازی، بيش از حد تميز و وسواس گونه بودن، داراي افسردگي سنگين، دچار اضطراب فراگير، مبتلا به خشم انفجاري، بدجنسي و كينه توزي يا بيش از حد شكاك بودن، باشند؟
همه اين ها آسيب هايي است كه در دوران كودكي به فرد وارد شده و مسلماً با محبت و توجه و عشق نمي شود اين همه صدمه زد. همه اين بيماري ها با شكستن روح و روان آدمي ايجاد مي شود و ديگران بدون توجه به اهميت اين امر ضربات خود را وارد مي كنند و به راحتي رد مي شوند و گاهي سالها انساني بيمار مي شود و تمام ابعاد زندگي فرد درگير اين مشكل مي گردد و روح او را فلج مي سازد زيرا بعضي چيزها گران بدست مي آيند و ارزان از دست مي روند. شايد نتوان باور كرد كه شخصيت يك انسان محصول يك عمر زندگي و تلاش و سختي است كه ممكن است در يك لحظه از دست برود و خدشه دار شود.
چگونه مي شود روح زخمي انساني را التيام بخشيد؟ آيا بهتر نيست اندكي تأمل و صبر كنيم و به راحتي در شكستن دل ها و زخم زبان ها تعجيل نكنيم.
در قرآن کریم آیات بسیاری وجود دارد که به این موارد اشاره نموده و در واقع، به ریشه و دلیل آزرده خاطر شدن دیگران پرداخته و توصیه هایی در این زمینه ارائه فرموده اند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
الف. برخی آنچه از آنها نهی شده است:
مسخره کردن دیگران: "یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسى أَنْ یکُونُوا خَیراً مِنْهُمْ وَ لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عَسى أَنْ یکُنَّ خَیراً مِنْهُن"؛ اى افراد با ایمان! گروهى از مردان شما گروهی دیگر را مسخره نکنند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند. و گروهى از زنان شما نیز دیگران را مسخره کند، شاید آن مسخره شدگان بهتر از آنها باشند.(3)
عیب جویی: "وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُم"؛ به عیب جویی از یکدیگر مپردازید.(4)
یکدیگر را با نام زشت خواندن: "وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقاب"؛ با نامهای زشت، یکدیگر را مورد خطاب قرار ندهید.(5)
روی از دیگران برگرداندن: "وَ لا تُصَعِّرْ خَدَّکَ لِلنَّاس"؛ با بی اعتنایی از مردم رو مگردان.(6)
با تکبر و غرور راه رفتن: "لا تَمْشِ فِی الْأَرْضِ مَرَحا"؛ هنگام راه رفتن، باد نخوت بر گلو مینداز!(7)
سر از کار دیگران در آوردن و غیبت کردن: "وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضا"؛ به دنبال سر درآوردن از کار دیگران نبوده و غیبت نکنید.(8)
دوستی هایی که حق الناس ایجاد می کنند
روي صحبتم با جوانان است وقتي به كسي مي گوييم دوستش داريم در قبال او مسئوليم اين هم ازمصاديق حق الناس است ، براحتي نمي توانيم بعد از مدتي خانه دلش را خراب كنيم و رد شويم و دلش را بشكنيم زيرا آسيب هاي جدي بر او وارد مي سازيم كه گاهي تا چندين سال او نياز به ترميم روحي دارد.
امروزه كلمه دوست داشتن متاع بي ارزشي شده كه سر هر كوي و بامي خريد و فروش مي شود، غافل از آثار و پيامدهاي سوئي كه رد پايش بر جان و روح انسان ها باقي مي ماند هستيم.
دل كه بازار نيست تا محل عبور و مرور باشد دل حريم امن الهي است پس مواظب باشيم با جهل و غفلت هايمان جان و روح هاي پاك راخط خطي نكنيم.
پی نوشت:
1- شوري/٣٠
2- بحار/ج٧٤/ص٢٤٢
3- حجرات/١١
4- حجرات/١١
5- حجرات/١١
6- لقمان /١٨
7- لقمان/١٨
8- حجرات /١٢
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید