بازيهاي المپيک در يونان باستان
باستان شناسان و تاريخنويسان را عقيده بر اينست که يونانيان در دوره باستان جشنهائي ترتيب ميدادهاند که در ابتدا جنبه مذهبي داشته و بعدها بسوي زورآزمائي و مبارزههاي ورزشي گرايش يافته است. اين جشنها چون در دامنه کوه معروف «المپ» برگزار ميشد و دوره پررونقي داشته است به جشنهاي «المپيا» مشهور گرديده.در زير و روي تاريخ يونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پيش از ميلاد مسيح برخورد ميکنيم که «تيمائوس» نخستين مورخ يوناني در نوشتههاي خود از مردي بنام «کره ابوس» ياد کرده است که در راه رفتن از همه سريعتر بوده است.
اين جشنها بيشتر از آن جهت رونق گرفت که عاملي بود براي ورزيده شدن و آماده کردن جوانان براي مقابله با هر نوع تجاوز بخاک يونان. همين اصل در ورزش باستاني و زورخانهاي ايران نيز ديده ميشود. عمليات سربازي، دورههاي طولاني، مشتزني، کشتيگيري و مسابقه ورزشهاي پنجگانه «پنتاتلن» (pentathlon) از جمله بازيهاي المپيک بود. نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه ميپرداختند، علاوه بر زورآزمائي مسابقههاي شعر و شاعري، سخنوري و موسيقي هم برگزار ميگرديد. جشنهاي «المپيا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آنرا تعطيل کرد. اين تعطيلي طولاني سبب ويراني «المپيا» و نيايشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلواني گرديد.
يک باستانشناس آلماني به نام «کورتيوس» در دل تپههاي خاموش «المپيا» به کاوش پرداخت، و آثار شگفتي را کشف کرد. فکر احياي اين بازيها قوت گرفت و با هزاران دشواري مردي شريف ،انسان دوست و دانشمند بنام «پيير بارون دوکوبرتن» فرانسوي به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاريس همايشي تشکيل داد و اساس بازيهاي جديد المپيک را پي نهاد.
بازيهاي المپيک در دوران جديد
مجموعه المپيک بارسلون
مجموعه المپيک توکيو
مجموعه المپيک مونيخ
بازيهاي المپيک در دوران جديد
در سال 1896 ـ نخستين دورة جديد بازيهاي المپيک در آتن برگزار شد، همه چيز در حال آزمايش بود ولي اميدوار کننده.
قرار شد که هر 4 سال يکبار بازيها در شهري از کشوري برگزار گردد. هر کشور صاحب کميتهاي ملي شد، به نام «کميته ملي المپيک». اعلام شد که اين کميتههاي ملي از دخالت در مسائل سياسي بدور است و هدفي ندارد جز اعتلاي نيرومندي و توانائي ملتها.
حالا بيش از 86 سال از نخستين المپيا در دورة جديد ميگذرد، فقط دو جنگ جهاني اول و دوم اين بازيها را تعطيل کرده است و در بقيه سالها طبق برنامۀ مشخصي براه خود ادامه داده و هر چهار سال يکبار ملتي ميزبان جوانان ورزشکار جهان شده است.
بازيهاي المپيک در دوران جديد را مي توان به دو دوره تقسيم بندي کرد:
بازي هاي المپيک تا جنگ جهاني دوم
بازي هاي المپيک پس از جنگ جهاني دوم
بازي هاي المپيک تا جنگ جهاني دوم
1896ـ آتن:
يونانيها خيلي شاد بودند که بازيهاي المپيک دوباره زنده شده است، اين شادي زماني اوج گرفت که يک چوپان يوناني برندة مدال طلاي دوي «ماراتن» به مسافت 42 کيلومتر شد. هفتاد هزار نفر در استاديوم مرمرين آتن حضور داشتند.
1900- پاريس:
دومين دوره هنگامي برگزار شد که در پاريس نمايشگاه بينالمللي ترتيب يافته بود، در حدود 1400 ورزشکار شرکت نمودند. در کلبههاي چوبين مخصوص قهرمانان جاي گرفتند. تشکيلات اين مسابقه چندان مرتب نبود، فرانسه 880 مرد و 4 زن را شرکت داد.
1904- سنلوئي:
براي کشورهاي اروپائي ساده نبود که ورزشکاران خود را از فراز اقيانوس به ايالات متحده بفرستند. آمريکائيها بيشترين مدالها را بردند. يک کانادائي به نام«ايتنه» در پرتاب چکشمدال طلا گرفت.
1908- لندن:
دو هزار ورزشکار از کشورهاي جهان در 22 رشته ورزشي مبارزه کردند. حادثه غمانگيزي اتفاق افتاد و يک ايتاليائي به نام «دوراندو ـ پي تيري» در مسابقه ماراتن 42195 متر وقتي به استاديوم رسيد، در حاليکه چند ده متر باقي مانده بود از پاي درآمد و با کمک داوران از خط پايان گذشت و مردود شد!
1912- استکهلم:
پنجمين المپيک، آخرين بازي بود که ورزشکاران بدون حد نصاب قبلي در آن شرکت کردند، 2500 ورزشکار رقم چشمگيري بود. ميزباني سوئديها دور از تصور بود، آغاز درخشش فنلانديها در دوهاي سنگين بود. «جيم تورب» يک ورزشکار سرخپوست آمريکائي که در پنچگانه و دهگانه پيروز شده و ورزشکاري کم نظير بود، حرفهاي شناخته شد، زيرا چند دلار بخاطر بازي بيسبال در آمريکا گرفته بود!
1916 ـ بعلت وضعيت زندگي استاد درجنگ جهاني اول برگزار نشد. قرار بود در «برلين» اين دوره انجام پذيرد.
1920- آنورس:
در اين دوره قهرمانان فنلاندي سرآمد همه بودند، «نورمي» و «کلماينين» در دوهاي سنگين چندين مدال طلا گرفتند. يک دختر 14 ساله آمريکائي قهرمان شيرجه از تخته فنر شد که «آلن ريگين» نام داشت. نتايج و رکوردهاي بسيار خوب و دور از انتظار بود.
1924- پاريس: پاريس براي بار دوم ميزبان شد، در فاصله چهار سال از «آئورس» قهرمان فنلاندي نشان دادند که وسيعتر از گذشته به عناوين قهرماني حمله ميکنند. اين بازيها را «المپيک ـ نورمي» ناميدند، چون او در سه رشته انفرادي مدال طلا گرفت و در يک بعد از ظهر در 1500 و 5000 متر بر رقباي خود چيره شد.
1928- آمستردام:
بازيها از 17 ماه مه تا 12 ماه اوت جريان يافت، آمريکائيها در دو و ميداني 12 عنوان بدست آوردند. در شناي آزاد «جاني ويسمولر» شهره گرديد و از اين پيروزيها استفاده برد و بعدها «تارزان» شد. تنيس جزء برنامه بود که بعدها حذف شد. تيم هاکي هند از قاره آسيا قهرمان المپيک گرديد، 29 گل زد و حتي يک گل هم نخورد. «اوروگوئه» قهرماني خود را در فوتبال تکرار کرد و دو سال بعد جام جهاني را ترتيب داد. «ميکي اودا» Miki oda از ژاپن برنده مدال طلاي پرش سه گام شد.
1932- لسآنجلس:
حالا ديگر بازيهاي المپيک پايه و بنيان گرفته بود. تشکيلات و رقابتها خوب بود. قهرمانان در دهکده المپيک مستقر شدند. دشواري دوري راه اروپائيان از فراز اقيانوس تا امريکا بود. تعداد شرکت کنندگان کشورهاي آن سوي جهان ناچيز بود. آغاز درخشش سياهان آمريکائي بود. «ادي تولان» در دوهاي 100 و 200 متر دو رکورد جديد بجاي نهاد، «نورمي» فنلاندي را ورزش پيشه شناختند و اجازه ندادند که در بازيها شرکت کند. «نامبو» Nambu از ژاپن در پرش سه گام مدال طلا گرفت.
1936- برلين:
بوي باروت از اروپا بمشام خيليها رسيد. آلمان نازي از اول، تا شانزدهم ماه اوت ميزبان يکي از پرشکوهترين بازيهاي المپيک شد. نظم و ترتيب و تشکيلات يازدهمين دوره المپيک جديد هنوز زبانزد مردم جهان است. آلمان فتح جهان را آرزو ميکرد و با فتح مدالها و عناوين بازيها ميخواست قدرت هيتلر و حزب نازي را با فلسفة پوچ برتري نژاد به ثبوت برساند.
اين بازيها را بحق بايد بازيهاي «جسياونس» Jesse Owens قهرمان دوهاي سريع و پرش طول ناميد که نتايج خيرهکنندهاي بدست آورد. رکورد پرش طول او تا 24 سال دوام آورد و با درخشش خود چهرهاي جهاني شد.
«کيتي سونKitei son از ژاپن که کرهاي الاصل بود، فاتح ماراتن شد، هند همچنان قهرمان بلامنازع هاکي باقي ماند و يک نيوزيلندي به نام «لاولوک» در نبردي سخت 1500متر را زيبا دويد و رکوردي جهاني 8/47 ـ 3 دقيقه را بنام خود ثبت کرد.
در اين بازيها«هيتلر» پيشواي نازيها از روبروشدن با قهرمانان سياهپوست روي گردان بود و تصورات و تئوريهاي نژادي خود را نقش بر آب ميديد!
بازي هاي المپيک پس از جنگ جهاني دوم
1948- لندن:
بازيهاي 1940ـ در توکيو و هلسينکي و 1944 ـ لندن به علت جنگ جهاني دوم انجام نشد. و لندن ميزباني را در روزهاي 29 جولاي تا 14 آگست پذيرا گرديد. شرايط براي همه کشورهاي اروپائي دشوار بود، انگليسيها هنوز جيرهبندي داشتند و خرابيهاي جنگ دوم ترميم نشده بود. بودجه برگزاري بازيها اندک و ناچيز پيش بيني شده و بر رويهم 4100 نفر ورزشکار از پنج قاره جهان حضور داشتند.
ورزشکاران آلمان و ژاپن را شرکت ندادند که کشورهاي آنان عامل اصلي جنگ بودند و شوروي هم بعضويت کميته بينالمللي المپيک پذيرفته نشده بود. سطح رکوردها پائين بود. ظهور «اميل زاتوپک» دوندة معروف دوهاي طولاني از چکسلواکي و «باب متاياس» آمريکائي که 17 سال داشت و فاتح ده گانه گرديد از شگفتيها بود. البته نميتوان نام خانم «فاني پلانکرز» هلندي مادر دو کودک را از ياد برد که چهار مدال طلا بدست آورد.
1952-هلسنيکي:
روز 19 ماه جولاي در هلسينکي که پانزدهم المپيک آغاز ميشد در زيرباران هفتاد هزار نفر «پاوونورمي» Paavo Nukmi پنجاه و پنج ساله، افتخار مردم فنلاند را ديدند که بدور پيست دويد و آتش المپيک را به آذرگاه آورد.
قهرمانان سياهپوست «جامائيکا» پيروزيهاي بزرگي را صاحب شدند، «زاتوپک» در اوج قدرت خود در پنج و ده هزار متر طلا گرفت و در «ماراتن» پيروزي خود را تکميل نمود و همسرش در پرتاب نيزه قهرمان شد، اين خانواده با چهار مدال طلا و چند رکورد جهاني به «پراگ» بازگشتند. تنها ورزشکار «لوکزامبورگ» بنام «بارتل» Barthel در 1500 متر به عنوان قهرماني دست يافت و بعد از پيروزي از شوق اشک ريخت.
«چريس چاتوي» دوندة معروف انگليسي در 5000 متر در اخرين لحظات رقابت با «زاتوپک» نقش زمين شد. کشتيگيران ايراني درخشيدند. شادروان تختي و گيوهچي مدال نقره گرفتند.
ورزشکاران شوروي براي نخستين بار پس از انقلاب اکتبر 1917 به بازيهاي المپيک قدم نهادند؛ يک ژيمناست شوروي بنام «چوکارين» برنده چهار مدال طلا شد و دو مدال نقره بدان افزود. اين بازيها اصالت مردم فنلاند، علاقمندي آنانرا به زندگي صلحآميز و تلاش روزافزون براي جامعهاي ساخته و پرداخته نشان داد.
1956- ملبورن: براي نخستين بار بازيهاي المپيک از اروپا و ايالات متحده سفر کرد و به استراليا رفت. زنان استراليائي در دوهاي سرعت و شنا درخشش داشتند. از آن جمله بود «بتي کاتبرت» که در 100 و 200 متر و امدادي زنان سه مدال طلا گرفت.
دونده دوهاي طويل شوروي «ولاديمير گوتس» با شيوة دويدن خاص خود قدرتي نشان داد و دوندههاي معروف انگليسي را پشت سر نهاد او در پنج و ده هزار متر به مدال طلا رسيد.
مشتزنان مجارستاني براي سومين بار پي در پي مقام خود را حفظ کرد و مدالهاي طلاي لندن، هلسينکي را با مدال طلاي ملبورن وصل نمود.
«آلن ميمن» تنها فرانسوي بود که در ماراتن مدال طلا گرفت و اين پايان کار «زاتوپک» بود که ديگر براي «ماراتن» دويدن هم پير شده بود و در رديف ششم بخط پايان همه چيز رسيد!
«بابي مورو» با سه مدال طلا در دوهاي سرعت و امدادي مردي آرام و کم حرف بود و پيروزيهايش جلب توجه نمود. شادروان غلامرضا تختي و امامعلي حبيبي دو مدال طلا گرفتند و قدرت خود را در کشتي آزاد نشان دادند.
«هارولدکونلي» صاحب مدال طلاي المپيک ملبورن در رشته پرتاب چکش عاشق «انگافيکوتوا» قهرمان پرتاب ديسک زنان چکسلواکي که بر کرسي اول ايستاده بود شد و سرانجام عشق و عاشقي ايندو به ازدواج انجاميد که در پراگ شکل گرفت.
1960- رم:
ايتاليائيها 5000 ورزشکار طراز اول جهان را پذيرفتند و از 25 اوت تا 11 سپتامبر شهر «رم» پر هياهوترين شهر جهان بود.
«بيکلا آبب» Abeb Bikila يک سياه اهل «اتيوپي» با پاي برهنه بر اسفالت و سنگهاي آفتاب خورده 42195 متر دويد و قهرمان ماراتن شد. جوانمردي سياه از ايالات متحده به نام «رافر جانسن» در «دکاتلن» اول شد و در ضمن مسابقه در لحظات حساس «يانگ چوآن» اهل «فرمز »را که رقيبش بود راهنمائي فني مينمود و اين در جهان رقابت و ورزش در روز مبارزه کم نظير بود. در همين بازيها بود که «هند» پس از 32 سال در هاکي با دريافت يک گل از پاکستان مقام خود را از دست داد.
«کاسيوس کلي» که بعدها: «محمدعلي» شد در مشت زني نيم سنگين به مقام قهرماني رسيد وجاده را براي آينده هموار ساخت. شادروان تختي مدال طلاي خود را با نقره عوض کرد، در حاليکه شايستگي بيشتري داشت.
يک دختر سياهپوست، بنام «ويلما رودلف» در دوهاي سرعت درخشيد و دوندة آلماني «آرمين هاري» 100 متر را در 10 ثانيه دويد. در اين بازيها «ليويو بروتي» از ايتاليا در 200 متر اول شد و در پرش با اسب ايتاليا برتري خود را به ثبوت رسانيد.
1964- توکيو:
در آن سوي آسيا شهر توکيو ميهماندار نخستين المپيک آسيا شد. پس از 24 سال که از 1940 گذشت و جنگ جهاني اجازه نداد ژاپنيها به آرزوي خود رسيدند و کشور زيبا، خصلت کوشش مدام و صبر و تحمل و کارداني خود را به تماشا نهادند.
93کشور جهان بيش از 5000 ورزشکار خود را به آنسوي جهان فرستادند. تجهيزات مسابقهها و سالنهاي نوبنياد بيسابقه بود.
ژاپنيها در حدود 200 ميليون ليره استرلينگ خرج بازيها کردند. «هيروهيتو» امپراطور (برآفتاب) بازيها را گشود. شگفتي فراوان بود، مردي صاحب رکوردهاي جهاني دوهاي استقامت «رُن کلارک» شکست خورد. «آبب» در توکيو با کفش «ماراتن» را دويد و مدال طلا گرفت.
«يوري ولاسف» وزنه بردار شوروي که پديدهاي بود در المپيک1960- رم در سنگين وزن رکوردي کم سابقه بجاي نهاده بود به هموطن خود باخت. «ولاسف» که در «رم» 5/537 کيلو گرم در سه حرکت وزنه برداشته بود، با اينکه حد نصاب خود را به 570 کيلوگرم ترقي داد به مدال نقره رسيد و ژابوتينسکي با 5/572 کيلوگرم از شوروي مدال طلا گرفت.
ژاپنيها بسيار خوب درخشيدند، در ژيمناستيک، واليبال، کشتي و وزنه برداري مبارزه کردند و با شايستگي ارزش خود را نشان دادند. « آنتون گيزينک» غول هلندي در جودو در رشته سنگين وزن مدال طلا گرفت. ورزشکاران اندونزي و کره شمالي از شرکت در المپيک محروم ماندند.
1968- مکزيکوسيتي:
شهري که بيش از دو هزار و دويست متر از سطح دريا ارتفاع دارد .تمدن و فرهنگ کهن خود را در کشورهاي آمريکاي لاتين حفظ کرده است ميهماندار شد. بلندي اين شهر و هواي رقيق يک مسئله شد. خيلي از قهرمانان دچار تنگي نفس شدند ولي ورزشکاران کشورهاي «کنيا» و «اتيوپي» ناراحتي نداشتند، زيرا تمرين خود را در ارتفاع طبيعي و بلند وطن خود انجام داده بودند. علاوه بر اين مسئله، ناراحتي سياسي هم بچشم ميخورد که ورزشگاه بزرگ در روز آغاز بوسيله سربازان اداره ميشد. از عجايب اين بود که چند رکورد بدست آمد که هنوز پابرجا هستند و کسي را ياراي شکستن آن نبوده است. اين رکوردها را بياد ميآوريم:
«باب بيمن» Bob Beamon سياه آمريکائي 90/8 متر در پرش طول!
«ت ـ اسميت» T. Smith 200 متر را در 8/19 ثانيه دويد!
«الي ـ ايونز» L.Evans يک سياه ديگر از امريکا در 400 متر رکورد باور نکردني 42 ثانيه را بجاي نهاد!
«جيم ـ هاينز» Jimhines سياه آمريکائي 100 متر را در 9/9 ثانيه طي کرد!
«اورتر» Oerter پيروزي چهارمين بار خود را در مکزيکوسيتي جشن گرفت، قهرمان پرتاب ديسک ايالات متحده در سالهاي 1956 در ملبورن، 1960 در رم، 1964 در توکيو و 1966 در مکزيکوسيتي در رشته اختصاصي خود چهار مدال طلا گرفت او از 36/56 متر آغاز نمود و به 78/64 متر رسيد!
ورزشکاران سياهپوست آمريکائي بر روي کرسي قهرماني با دستکش سياه و جوراب سياه ايستادهاند، به سرود ملي ايالات متحده احترام نگذاردند و به تبعيض نژادي و ظلم به سياهان اعتراض کردند!
در اين بازيها پرش ارتفاع از پشت را «ديک فآسبوري» به نمايش گذاشت و مدال طلا گرفت. «وراچا سلاواسکا» Vera Caslavska از چکسلواکي در ژيمناستيک بانوان تسط کم سابقهاي نشان داد و برنده چهار مدال طلا گرديد. عبدالله موحد در کشتي آزاد و محمد نصيري در وزنهبرداري صاحب مدال طلا شدند. کشور ميزبان مکزيک سه مدال طلا سه نقره و سه برنز گرفت.
1972- مونيخ:
آلمانيها تلاش ميکردند تا خاطره المپيک 1936 ـ برلين را منهاي خيرهسريهاي «هيتلر» زنده سازند.
7000 ورزشکار از 122 کشور جهان به مونيخ آمدند. تشکيلات عالي بود، 20 ميليون ليره استرلينگ هزينه سقف شفاف و بينظير استاديوم اصلي شده بود، «کامپيوتر» در همه جاي بازيها و در استاديومها رسوخ کرده و قدرت ماشين و مغز الکترونيک کاملاً مشخص بود.
همة رکورد شکستنها و تشکيلات مرتب تحت تأثير حملة فلسطينيها به خوابگاه ورزشکاران و مربيان اسرائيل قرار گرفت. صبح روز سهشنبه 5 سپتامبر 1972 با حملهاي که صورت گرفت و دو اسرائيلي کشته شدند و بقيه را به گروگان گرفتند و در نيمه شب در فرودگاه همة آنان کشته شدند.
«اوري برانديج» Avery Brundage رئيس کميته بينالمللي المپيک پس از پايان اين بازيها بازنشسته شد و جاي خود را به «کيلانين» ايرلندي داد.
ورزشکاران شوروي با 50 مدال طلا، 27 نقره و 22 برنز به مقام نخستين رسيد، ايالات متحده، آلمان شرقي، آلمان غربي، ژاپن و استراليا در رديفهاي بعدي ايستادند.
«مارک اسپيتز» Mark Spitz شناگر ايالات متحده هفت مدال طلا گرفت « چهار مدال در شناي انفرادي و سه مدال در امداديها» همة مدالها از اين نظر ارزش بيشتري داشتند که رکوردهاي جهان را بجاي نهاده بودند
دوندة روسي «والري بورزف» مدالهاي طلاي 100 متر و 200 متر را صاحب شد. مقابل قهرمان دوهاي طويل فنلاند «لاسه ويرن» Lass Viren مدال طلاي پنج و ده هزار متر را به يادگار برد. در «دکاتلن» آويلف از شوروي با (8454) امتياز آمريکائيها را شکست داد و به مقام قهرماني رسيد.
«دبي بياسي» ايتاليائي براي دومين بار فاتح شيرجه از سکو شد و پيروزي مکزيک را در مونيخ تکرار کرد!
«تسوکاهارا» ، «کاتو» و ديگر قهرمانان ژاپني در ژيمناستيک خداوندان قدرت؛ کار و مقاومت بودند. هنر آنان در حرکات نمونه شد و ميبينيم که بعضي از حرکات پر ارزش امروز به نام «تسوکاهارا» ناميده ميشود. محمد نصيري در وزنه برداري به مدال نقره رسيد.
«الکساندر مدويد» کشتي گير روسي در کلاس فوق سنگين مدال طلا گرفت.
1976- مونرآل:
با همة پيش بيني ها و تأکيدها که کميته بينالمللي المپيک ميکرد که «سياست» در بازيها دخالتي ندارد. به جهانيان ثابت شد که چنين نيست، اينها شعار است و هرجا که زندگي هست «سياست» هم وجود دارد. مسائل زيادي وجود داشت همانند ادعاي «چين» در مورد «تايوان»
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید