سلام بر صداقت آیینه
متولد سال 61 و دانشجوی سال سوم هستم، دو سه سالی میشود که به دختر عمهام دل بستهام. او رشته ریاضی فیزیک و پیش دانشگاهی را آخر خردادماه امسال تمام میکند. این را هم بگویم که یک سال از من کوچکتر است. هر دو یکدیگر را دوست داریم. من بیشتر دوستش دارم؛ ولی به او پیشنهادی ندادهام. غیر مستقیم میداند که دوستش دارم. خودش هم چیزی نمیگوید و خیلی جدی و عادی برخورد میکند. پاک گیج شدهام. از طرف دیگر، برادر بزرگترم نیز با خواهر بزرگتر او نامزد است. برادر و خانوادهام ازدواج دو برادر با دو خواهر را نمیپسندند.
حال مشکل من این است که نمیدانم چه کنم. خواهر کوچکتر نامزد برادرم را دوست دارم؛ ولی شرم نمیگذارد آن را فاش کنم یا با برادرم در میان بگذارم. راستش دلم نمیآید برادرم را ناراحت کنم. بگویید چه کنم. دختر خوب زیاد است؛ ولی من او را دوست دارم و به او عادت کردهام و محال میدانم از او دل ببُرم. آیینه کمکم کن، دروغ نگو؛ چون میگویند امروزه آینهها هم دروغ میگویند.
دانشجوی محترم، قبل از پاسخ به سؤال شما، بیان مقدمهای کوتاه ضرورت دارد.
جوانی یکی از دورههای بسیار حساس و مهم زندگی است. جوان از یک سو به دلیل تغییرات جسمانی، مانند ترشح غدد جنسی، تمایل فراوان به جنس مخالف پیدا میکند و از سوی دیگر، با سپری شدن دوران وابستگی و عبور از دوره گذار نوجوانی، به مرحله جدیدی از زندگی که مشخصه اصلی آن استقلالطلبی است گام مینهد. این استقلالطلبی پدیدهای بهنجار و طبیعی است، ولی جوان را در تنهایی قرار میدهد؛ چون همه وابستگیهای دوران کودکی و نوجوانی قطع شده است. در این موقعیت، جوان از طرفی اندیشه تامین نیاز جنسی در سر میپروراند و از طرف دیگر، میکوشد با حفظ روحیه استقلالطلبی خود را از تنهایی خارج کند. تقریباً در تمام جوامع بشری بهترین پاسخ مناسب و پذیرفته شده برای جوانی که در چنین شرایط جسمانی و روانی قرار گرفته «ازدواج» است. بنابراین، ازدواج صحیح با رعایت همه معیارها بهترین راه حل بحرانهای دوران جوانی است.
مشکل از کجا ناشی میشود؟
ازدواج از کارهای مهمی است که اگر بخواهد ثمربخش باشد و نیاز جنسی و آرامش روانی جوان را تأمین کند، باید همه مراحل آن به صورت منطقی انجام گیرد. متاسفانه بسیاری از جوانان به خاطر بی توجهی یا کم توجهی به این موضوع مهم و سرنوشت ساز دچار مشکل میشوند. فرآیند ازدواج باید در قالب مراحلی تحقق یابد. اگر این مراحل جابه جا شود، مشکل ساز خواهد بود؛ برای مثال دلبستگی به همسر از مراحلی است که باید در فرآیند ازدواج تحقق پیدا کند؛ اما جایگاه آن پس از مراحل خواستگاری، نامزدی و عقد است. بعد از این مراحل زوجین باید دل بستگی خود به دیگر افراد را قطع کنند یا کاهش دهند و برای استحکام زندگی مشترک به یکدیگر علاقه و دلبستگی جدی پیدا کنند. اگر این دلبستگی قبل از انتخاب و خواستگاری به وجود بیاید، مشکل ساز خواهد بود؛ زیرا انتخاب همسر نخستین مرحله فرآیند ازدواج است و اگر انسان به کسی وابسته شود، قدرت انتخاب را از دست میدهد. وقتی انسان به چیزی علاقه فراوان داشته باشد، به طرف آن جذب میشود. اگر این جذب و انجذاب بر تحریکات جنسی و شهوات مبتنی باشد، قطعاً خطرناک است؛ زیرا وقتی انسان بر اساس غرایز جنسی به کسی دل میبندد، نمیتواند همه معیارهایی که برای تحقق انتخاب درست ضرورت دارد، رعایت کند. گاه دلبستگی آن قدر قوی است که چشم و گوش و عقل انسان را از دیدن و درک واقعیت ناتوان میکند. به همین دلیل، بزرگان دین فرمودند: «دوست داشتن چیزی یا کسی سبب کوری و کری انسان میشود. (و نمیگذارد واقعیت را خوب درک کند.)» این دلبستگی شدید قدرت انتخاب را از انسان میگیرد و بدین ترتیب یکی از مهمترین مراحل ازدواج آسیب جدی میبیند. معلوم نیست ازدواجی که بدون انتخاب صحیح و با فشار روانی - جنسی تحقق پیدا کرده بعد از فروکش کردن شعلههای شهوت استمرار یابد. البته برای انتخاب همسر علاقه طرفین به یکدیگر در بدو امر ضرورت دارد؛ اما این علاقه با دلبستگی افراطی که دست و پای عقل و فهم انسان را میبندد، بسیار متفاوت است. تفاوت علاقه اولیه و دلبستگی افراطی در آن است که در علاقه اولیه، اگر فرد مورد علاقه بعد از تحقیقات لازم از شرایط مورد نظر بی بهره بود، انسان به راحتی میتواند از او بگذرد و در پی گزینه بهتر باشد؛ اما در دلبستگی افراطی، انسان به هیچ وجه نمیتواند از فرد مورد علاقه بگذرد؛ و این امری خطرناک است. ریشه مشکل شما نیز همین جا است؛ یعنی علاقه به یک وابستگی و عادت تبدیل شده است. بدین سبب دل کندن از او را محال میشمارید.
راهکارهای عملی برای حل مشکل
1. کنترل نگاه: قرآن صریحاً میفرماید. «مردان مؤمن باید نگاهشان را از زنان نامحرم فروبندند و زنان مؤمن نیز باید نگاهشان را از مردان نامحرم فروبندند».1 نگاه به نامحرم در هر شرایطی میتواند خطر آفرین باشد؛ ولی در دوره جوانی و قبل از ازدواج، علاوه بر خطر آلوده شدن به گناه، موجب وابستگی افراطی و از دست دادن حق انتخاب نیز میگردد. از این رو، امامان معصوم(ع) فرمودهاند: «نگاه به نامحرم همچون تیری است که شیطان از کمان رها میسازد و حتماً به هدف اصابت میکند.»2 یعنی نگاه به نامحرم آتش شهوت را شعلهور میسازد و به دنبال آن دلبستگی افراطی به وجود میآید و قدرت انتخاب صحیح را از انسان سلبمیکند.
زدست و دیده و دل هر دو فریاد
که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش زفولاد
زنم بردیده تا دل گردد آزاد
2. فکر نکردن به او و پرداختن به کارهای دیگر مانند مطالعه و...
هرگاه فکر او به ذهن خطور کرد، به کار دیگر بپردازید.
3. خودداری از هر گونه ارتباط کلامی، تلفنی و کتبی با او.
4. یادآوری پیوسته خطر نگاه به نامحرم.
5. تلقین پیوسته این عبارت: «باید صبر کنم تا برادرم زندگی مشترک خود را با خواهر بزرگتر او شروع کند و بعد تصمیم بگیرم.»
6. توجه به فرایند زندگی برادرتان با خواهر بزرگتر او و یادداشت کردن همه جنبههای مثبت و منفی زندگی آن ها
7. شکیبایی:
اگر حداقل یک سال صبر کنید تا برادرتان زندگیاش را شروع کند، بهتر میتوانید در مورد ازدواج با خواهر کوچکتر تصمیم بگیرید. بنابراین، اکنون وقت طرح کردن این مسأله در خانواده نیست. بهتر است صبر کنید تا ازدواج اولی به طور کامل شکل بگیرد.
8. مطالعه کتابهایی در مورد انتخاب همسر: در این زمینه کتابهای متعددی تألیف شده است؛ مانند: انتخاب همسر اثر ابراهیم امینی و جوانان و انتخاب همسر اثر علی اکبر مظاهری
مطمئن باشید، اگر آینه دل را پاک کنید، آینه به شما دروغ نمیگوید و واقعیت را به شما نشان میدهد.
پی نوشت:
1. نور(24): 63.
2. معراج السعادة و جامع السعادة، احمد نراقی و مهدی نراقی
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید