کسب عزت و سربلندی از نگاه دینی؛
خداوند این عزت را عطا می کند به کسانی که اراده ی خداوند بر عزیز بودنشان تعلق گرفته است؛ در قرآن می خوانیم: «عزت می بخشی، هر که را بخواهی! و خوار می گردانی هر کس را که بخواهی!»
شخصیت هر انسان حقیقت جویی، با عزت و سربلندی قرین است و هرگز از عزتمندی دست بر نمی دارد، یعنی اگر عملی با عزتش منافات داشته باشد، از انجام آن پرهیز می نماید. به همین دلیل تابعیت از خواهشهای نفسانی یا امیال باطل دیگران، هرگز با شخصیت یک انسان حقیقت طلب، سازگار نیست، چون پیروی از چنین خواسته هایی، انسان را به خواری و ذلت می کشاند.
تحقق چنین روحیه ای، ظهور یک امر فطری است و ربطی به دین داری شخص ندارد، اگرچه دین نیز، انسان مؤمن را عزیز و سربلند می خواهد و هرگز اجازه نمی دهد، تا عزت او مورد خدشه قرار بگیرد، حتی اگر میل نفسانی خود او، غلتیدن در مسیر خواری و ذلت نفس باشد، زیرا در هنگام ذلت نفس، تبعیت از شیطان و هواهای نفسانی، آسان تحقق می پذیرد. ولی انسان دین دار با دوری از خواسته های درونی به ناحق خویش و پیروی نکردن از هواهای افراد باطل گرا، در عزت و سربلندی، به زندگی دینی خود ادامه می دهد و هرگز از مسیر حق طلبی و عزت خواهی خارج نمی گردد، بنابراین هر انسان حق طلبی، حتی اگر دین دار هم نباشد، همیشه عزتمند خواهد زیست.
در نتیجه عزیز بودن که یک امر فطری و درونی است هر انسان حقیقت جو را عزتمند قرار می دهد و در نتیجه همیشه حق گویی را انتخاب می کند حتی اگر برخلاف میل و خواسته های دیگران باشد و سبب به وجود آمدن سختی و مشقت برای او گردد، زیرا شخص حق طلب مطالبی را بیان می کند که مطابق با واقعیت و حقیقت باشد، حتی اگر با این کار موقعیت تحصیل مالی یا مقامی را از دست بدهد، چنین شخصی هرگز در ازای به دست آوردن یک جایگاه اجتماعی یا مقداری مال دنیا، عزتش را نمی فروشد.
عزت الهی
«عزیز» یکی از اسماء و صفات الهی است که قرآن می فرماید: «همانا خداوند عزیز و حکیم است».[1] همچنین می فرماید: «تمامی عزتها برای خداست».[2]
البته خداوند این عزت را عطا می کند به کسانی که اراده ی خداوند بر عزیز بودنشان تعلق گرفته است: «عزت می بخشی، هر که را بخواهی! و خوار می گردانی هر کس را که بخواهی!».[3]
پیامبران و مؤمنان کسانی هستند که خداوند اراده کرده است تا آنان نیز عزتمند باشند: «و عزت مخصوص خداوند و پیامبرش و مؤمنین است».[4]
هر کس که طالب این عزت باشد باید آن را در توحید و یکتاپرستی جستجو نماید: «هر کس که خواهان عزت است (باید آن را از خدا بخواهد، زیرا) تمام عزتها برای خداست و اخلاص در توحید مورد پذیرش خداست و توحید و یکتاپرستی سبب قبولی عمل صالح (و عزتمندی) می گردد».[5]
پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) نیز فرمودند: «پروردگار شما هر روز می فرماید: من عزیز و ارجمند هستم هر کس که خواهان عزت دو جهان باشد، پس باید از خداوند عزیز اطاعت کند».[6]البته عزتمندی برای اولیای الهی و مؤمنین یک امر باطنی و درونی است، که در پرورش فکر و اندیشه ی مؤمنانه تحقق می یابد و هرگز برای غیرمؤمنین و منافقین قابل درک نیست: «و عزت مخصوص خدا و رسول و مؤمنان است، ولی منافقان درک نمی کنند».[7]
به همین دلیل، وجود این عزت در شخص مؤمن، همیشگی و خدشه ناپذیر است حتی اگر جسم مؤمن هدف آزار و اذیت قرار بگیرد، و یا مورد اسارت و شکنجه، واقع شود، و یا این که در این راه کشته شود و شهادت نصیبش گردد، در هیچ یک از این موارد، عزتش زیر سؤال نمی رود.
از این روست که عزت عاشورایی در مذهب تشیع، تحت لوای قیام امام حسین(ع) پرورش می یابد و نه تنها هرگز از بین نمی رود بلکه سبب عزت همیشگی اسلام و مسلمین خواهد بود.
پی نوشت:
[1]. بقره/220. «إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ»
[2]. نساء/139 و یونس/65. «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَميعا»
[3]. آل عمران/26. «تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ».
[4]. منافقون/8. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنين».
[5]. فاطر/10. «مَنْ كانَ يُريدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَميعاً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ».
[6]. کنز العمال، 43101 «َإِنَّ رَبَّكُمْ يَقُولُ كُلَّ يَوْمٍ أَنَا الْعَزِيزُ فَمَنْ أَرَادَ عِزَّ الدَّارَيْنِ فَلْيُطِعِ الْعَزِيزَ».
[7]. منافقون/8. «وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لكِنَّ الْمُنافِقينَ لا يَعْلَمُونَ».
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید