کيفيت حجاب و پوشش فاطمه زهرا (س)
پرسش: حضرت فاطمه ي زهرا(س) به عنوان بهترين الگوي تربيتي زن مسلمان، در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم، چه نوع حجاب و پوششي داشته اند؟
پاسخ: در تاريخ نقل شده است که حضرت فاطمه ي زهرا(س) وقتي ميخواستند به بيرون منزل و نزد پيامبر اکرم(ص) بروند، از پوششهاي خاصي، مثل جلباب (چادر) و برقع (روپوش صورت) استفاده ميکردند؛[1] علاوه بر اين، يکي از حوادثي که بيانگر مقدار حجاب حضرت فاطمه ي زهرا(س) در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم است، آمدن ايشان به مسجد براي دفاع از قضيه ي فدک است. در داستان غمانگيز غصب فدک آمده است: وقتي ابوبکر و عمر تصميم گرفتند که حضرت را از فدک محروم نمايند، ايشان با شکل خاصي از حجاب و پوشش، براي دفاع از حق خويش از منزل به مسجد آمدند. راوي داستان، شکل خاص حجاب حضرت را اين گونه توصيف نموده است:
لاثت خمارها علي رأسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت في لمة من حفدتها و نساء قومها تطأ ذيولها؛[2] حضرت زهرا (س) هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم بر سر بستند و جلباب و چادر را، به گونه اي که تمام بدن آن حضرت را مي پوشاند و گوشه هاي آن به زمين مي رسيد، به تن کردند و به همراه گروهي از نزديکان و زنان قوم خود به سوي مسجد حرکت نمودند.
قضيه ي فوق گوياي آن است که پوشش بيرون از منزل حضرت «خمار» و «جلباب» بوده که قرآن به عنوان حجاب زنان دربيرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن ياد کرده است.
رنگ جلباب و چادر قرآني
پرسش: چادر و جلباب قرآني که حضرت فاطمه زهرا(س) در بيرون منزل و در مواجهه با نامحرم از آن استفاده کردهاند چه رنگي داشته است؟
پاسخ: قرآن به زبان عربي مبين نازل شده است و براي عرب زبانان قابل فهم بوده است؛ بنابراين، بايد بررسي نمود که زنان صدر اسلام، که نخستين مخاطبان آيه ي جلباب بودهاند، از واژه ي جلباب چه برداشتي داشته اند و تبادر و سبقت ذهني آنها از آن چه بوده است. در کتاب سنن ابي داود از امّ سلمه، همسر گرامي پيامبر اکرم(ص) قضيهاي نقل شده است که مبين تبادر ذهني زنان عرب آن زمان است.
وقتي آيه ي جلباب «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ»[3] نازل شد، زن هاي انصار از خانههايشان خارج شدند، درحالي که پوششهاي مشکي داشتند؛ گويي کلاغ بالاي سر آنها نشسته است.[4]
در کتاب عون المعبود، شرح سنن ابي داود در توضيح قضيه ي ياد شده، آمده است:
چون پوششهايي که زنان انصار به عنوان جلابيب از آن استفاده کرده بودند داراي رنگ مشکي بوده است، آنان به کلاغ که رنگ آن مشکي است تشبيه شدهاند.[5]
بعضي از تفاسير مهم، مانند تفسير الدر المنثور سيوطي، روح المعاني و تفسير الميزان نيز در ذيل آيه ي جلباب جريان تاريخي فوق را نقل کردهاند. علاوه بر شاهد تاريخي مذکور، که سکوت پيامبر اکرم(ص) در مقابل رنگ مشکي پوشش زنان انصار، نيز دليل بر تقرير و تأييد آن است، شواهد لغوي فراواني نيز براي اثبات اين مدعا وجود دارد که اساساً در ريشهي لغوي جلباب رنگ مشکي اخذ شده است؛ زيرا جلباب در لغت از ريشه ي جُلب است و يکي از معاني جُلب در بسياري از کتابهاي لغوي معتبر، تيرگي و سياهي است[6]؛ مثلاً جُلب الليل به معناي سياهي شب آمده است. ابن منظور، صاحب کتاب لغت معتبر لسان العرب، پس از نقل شعري که بخشي از آن «و جُلب الليل يطرده النهار» است تصريح نموده که گوينده ي شعر از جُلب، سواد و سياهي را اراده کرده است.[7]
علاوه بر اين، در بعضي از کتابهاي لغوي معتبر، شواهدي از زبان عربي نقل شده، که جُلب در آنها به معناي تيرگي و سياهي به کار رفته است؛[8] همچنين در برخي از کتاب هايي که درباره ي انواع لباسهاي اسلامي نوشته شده اند، جلباب به پوشش گستردهي مشکي که زن روي لباسهاي ديگر ميپوشد معنا شده است.[9]
از مجموع شواهد لغوي، تفسيري و تاريخي مذکور، به روشني استفاده ميشود که رنگ جلباب و چادر زنان عرب هنگام نزول آيه ي شريفه، مشکي بوده است؛ بنابراين، ميتوان گفت که چادر مشکي منشأ و ريشه ي قرآني دارد.
حال که ثابت شد چادر مشکي ريشه ي قرآني و اسلامي دارد، پرسش مهم اين است که آيا حکومت اسلامي ـ که فلسفه ي وجودي آن اجراي احکام قرآن است و براي تحقق احکام اسلام و قرآن اين همه شهيد و جانباز تقديم خدا و قرآن نموده است ـ ميتواند در مراکز اداري خود، به عنوان مهم ترين مراکز الگوسازي، چادر مشکي را به عنوان حجاب برتر و يکي از ملاکهاي گزينش زنان مورد توجه قرار دهد يا خير؟
پاسخ سؤال فوق مثبت است؛ زيرا پس از اثبات ريشه ي قرآني و اسلامي براي چادر مشکي، وظيفهي مسئولان يک حکومت قرآني و اسلامي است که زمينه ي ترويج و تبليغ عملي آموزههاي قرآني و از جمله استفاده از چادر مشکي را در مراکز اداري خود فراهم نمايند؛ و حتي هنگام گزينش کارمندان زن، التزام عملي به حجاب قرآني و اسلامي را به عنوان يکي از ملاکهاي گزينش و ارزش يابي مورد توجه قرار دهند.
با توجه به آنچه ذکر شد پاسخ اين پرسش و شبهه که «چرا چادر سياه در ادارات ملاک ارزشيابي است»،[10] روشن ميگردد.
پی نوشت:
[1]. صدوق، علل الشرايع، ج 1، ص 163: «فتجلببت بجلبابها و تبرقعت ببرقعها و ارادت النبي(ص).»
[2]. طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 98.
[3]. سوره ي احزاب (33)، آيه ي 59.
[4]. لمّا نزلت هذه الآية «يدنين عليهن من جلابيبهن» خرج نساء الانصار کأنّ علي رؤسهن الغربان من اکسية سود يلبسنها: سنن ابي داود، ج 2، ص 182.
[5]. عون المعبود، شرح سنن ابي داود، ج 11، ص 159.
[6]. به عنوان نمونه ر. ک: لسان العرب، القاموس المحيط، اقرب الموارد، منتهي الارب في لغة العرب، محيط المحيط، معجم الوسيط ذيل ريشهي جلب.
[7]. لسان العرب، ذيل ريشه ي جلب.
[8]. العين خليل و تاج العروس زبيدي، ذيل ريشه ي جلب.
[9]. الجلباب: کساء اسود تلبسه المرأة فوق ثيابها، الخطيب العدناني، الملابس و الزينة في الاسلام، (في اسماء و انواع الملابس القديمه و الحديثه)، ص 190.
[10]. فاطمه خاتمي، روزنامهي ايران، شماره ي 1627، 2 مهرماه 79، ص 4.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید