مرگ، واژهای است که لرزه بر اندام بسیاری از آدمیان میاندازد. شاید همین ترس موجب میشود که همهی انسانها در این باره اندیشه کنند، که مرگ چیست؟ پس از مرگ چه سرنوشتی در انتظار ماست؟ نابود میشویم؟ یا به زندگی خود در محیطی دیگر ادامه میدهیم؟ و هنگامی که مُردیم، پیوندمان با زندگان بُریده میشود؟ یا همچنان ادامه مییابد؟ و دهها و صدها سؤال از این دست...
حقیقت مرگ در نگاه اسلام
شاید تعریف مرگ برای ما دشوار باشد. چون آن را تجربه نکردیم. پس حواس ظاهری ما، در این زمینه کارآیی نخواهد داشت. پس ناچاریم (و ناچاریِ خوبی هم هست) که باری دیگر، دست نیاز به سوی وحی دراز کنیم. در نگاه قرآن، مرگ، به معنای نابودی نیست. مرگ، موجبِ نیستی و فنای آدمی نمیشود. بلکه یک گذرگاه است که انسان را از عالَمِ تَن، به دروازهی عالمی دیگر میرساند.(1) مرگ در این مکتب، انتهای راه نیست. پایانِ کار نیست. بلکه آغازِ راهی جدید است و صد البته گریزی از آن نیست. (2)
ارتباط مردگان و زندگان
طبق عقیدهی اسلام، مردگان از عالَم خود (که برزخ نامیده میشود) با زندگان در این دنیا، ارتباط دارند. لیکن باید دقت داشت همانطور که انسانها در این دنیا، دارای مراتب و درجاتِ نفسانی و عرفانی هستند (برخی عالی، برخی بالا، برخی متوسط و برخی پایین)، در عالم مردگان نیز چنین است. همه مانند هم نیستند. برای نمونه، نبیّ اعظم و بسیاری از هدایتگران الهی، لحظه به لحظه در ارتباط با عالم تن هستند. از همین روی، ما مسلمانان در نماز خود به پیغمبر، سلام میدهیم: «اَلسّلامُ علیکَ ایّها النّبیّ و رَحمَةُ اللهِ و بَرَکاتُه» و نیز بر ایشان و خاندان مطهر، درود میفرستیم و معتقدیم که سلام ما به ایشان میرسد و این ارتباط دو سویه برقرار است.
چه بسیار کسانی که در رؤیا (چه در خواب و چه در بیداری) اولیای خدا را دیدهاند و از اقیانوسِ علم و حکمت آنان، جرعهها نوشیدند. این را نمیتوان انکار کرد. گذشته از صاحبانِ سفره کرامت، حتی کفار و مشرکین هم پس از مرگ، ارتباطشان با عالم جسم، بُریده و گسسته نمیشود.
برای نمونه، هنگامی که عذاب خدا بر گردنکشانِ قوم صالح نازل آمد، پیامبر خدا رو به اجساد بیجانِ آنان کرد و گفت که ای قوم! خیرخواه شما بودم ولی شما به خیرخواهی من روی خوش نشان ندادید.(3) همین گفتار، که نبیّ خدا با مردگان سخن میگوید، خود دال بر این است که آنان صدای او را میشنیدند.
همانطور که پیشتر شنیدند. پیغمبر اعظم نیز پس از جنگ بدر، با کشتگان کفار، سخن گفتند. پس عدهای رو به پیامبر عرض کردند که یا رسول الله! با عدهای مُرده سخن میگویید که نمیشنوند! پس پیامبر هم پاسخ دادند: «آنان از شما شنواتر هستند. ولی نمیتوانند (به زبان ما) پاسخ دهند.»(4)
ارتباط میان عالَمِ مردگان و زندگان چه زمانی رخ میدهد؟
گفته شد که ارتباط هست، ولی کیفیت و کمیت این پیوند، به حالات نفسانیِ زندگان و مردگان بستگی دارد. ممکن است در برخی موارد، ارتباط دائم باشد و در برخی موارد، بسیار اندک و به سختی. به عبارتی دیگر، گاهی این ارتباط، روشن و واضح است و گاهی، مبهم و تار. که تمام این موارد، بستگی به مشیّت الهی و وضعیتِ روحانیِ مُردگان و زندگان دارد. همچنین از برخی روایاتِ وارده برمیآید که در زمانهای خاصی، این روابط (میان مردگان و زندگان) بیشتر و نزدیکتر است.
برای مثال، در حدیث از امام جعفر صادق (علیه السلام) آمده است که هر انسانِ مؤمن و کافر، پس از مرگ، هر روز ظهر، با خانواده خود دیدار و نظارهگر رفتار آنان خواهند بود.(5) در حدیثی دیگر از امام آمده است که برخی از اموات، هر جمعه و برخی دیگر با فاصله کمتر یا بیشتری به سراغ اهل و عیال و بازماندگانِ خود میروند.(6)
در حدیث دیگری از امام موسی کاظم (علیه السلام) وارد شده که امام فرمودند، برخی از اموات هر شب جمعه، برخی دیگر ماهی یک بار و برخی سالی یک بار، به خانواده خود در دنیا سر میزنند، و در ظاهر یک پرنده (شاید به صورت یک شبحِ پرنده) هم به اهل و عیال خود سر میزنند. اگر از آنان خیر و خوبی ببیند، خوشحال میشود و اگر شر و گناهی ببیند، غمگین میشود.(7)
این معنا، که روح مردگان، در ظاهر یک پرنده، به اذن خدا و با همراهی دو تن از ملائکه به عالم زندگان آمده و بر اعمال بازماندگان نظاره میکنند، در روایات متعدد از ائمه آمده است. پس در این که مردگان بر اساس مشیّت الهی، به عالم زندگان سر میزنند، امری روشن و مبرهن است.
همچنین، اگر کسی عمل صالحی انجام داده و ثواب آن را هدیه به روح یکی از مردگان کند، موجب خشنودی و نزول برکت بر مردگان میشود (همان گونه که دعای خیر مردگان هم چه بسا بر حال زندگان مؤثر بیفتد). اما در زمان حضورِ ارواح مردگان در عالم زندگان، اختلافاتی در روایت است، که گفته شد بستگی به میزان فضائل و کرامات و درجهی معنویتِ زندگان و مردگان دارد. برخی بیشتر و برخی به ندرت، فرصتِ دیدار با زندگان را مییابند.
پی نوشت:
1- خداوند در این باره میفرماید: «وَ لَئِنْ مُتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ.[آلعمران : 158] و اگر بميريد يا كشته شويد، قطعاً به سوى خدا گردآورده خواهيد شد.»
2- «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ [جمعه : 8] بگو اين مرگى كه از آن فرار مى كنيد سرانجام با شما ملاقات خواهد كرد سپس به سوى كسى كه داناى پنهان و آشكار است بازگردانده مى شويد آن گاه شما را از آنچه انجام مى داديد خبر مى دهد».3- سوره اعراف : 79.
4- ابن كثير، تفسير القرآن العظيم، بيروت: دار الكتب العلمية، منشورات محمدعلى بيضون، 1419 ه.ق، ج 3، ص 375.
5- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ قَالَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ لَا كَافِرٍ إِلَّا وَ هُوَ يَأْتِي أَهْلَهُ عِنْدَ زَوَالِ الشَّمْس (شیخ كلينى، الكافي، تهران: دار الكتب الإسلامية، 1365، ج 3، ص 230.)
6- عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ... مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ كُلَّ جُمْعَةٍ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَزُورُ عَلَى قَدْرِ عَمَلِهِ (شیخ كلينى، همان، ج 3، ص 230).
7- شیخ کلینی، همان، ج 3، ص 230 .
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید