سلمان رشدی با توهینات مکرری که به پیامبر و آموزه های دینی می کند، دیگر نمی شود او را معتقد به اسلام دانست، بلکه خود او هم ادعای مسلمان بودن ندارد. اما چرا ما رشدی را مرتد می دانیم و اساسا شاخصه ارتداد چیست؟
وقتی رمانی با موضوع تمسخر مقدسات دینی و اعتقادات متدینین می نوشت، شاید فکرش را هم نمی کرد تا این حد منفور شود و یا امنیت جانش به خطر بیفتد.آری سلمان رشدی کاری کرد که همه پل های پشت سرش خراب شد، او پرچم دشمنی با دین و آرمان ها و مقدسات دینی را برداشت و قلب میلیون ها مسلمان را خدشه دار کرد. در سالروز صدور فتوای تاریخی حضرت امام نگاهی به مسئله ارتداد به خصوص در مورد سلمان رشدی به جهت تالیف کتاب آیات شیطانی خواهیم داشت.
کتاب آیات شیطانی
کتاب آیات شیطانی یک رمان است، رمانی در 547 صفحه که در سال 1988 نگارش پیدا کرد. موسسه پنگوئن نیم میلیون پوند برای انتشار این کتاب صرف کرد.
رشدی در این رمان به طور مستقیم یا گاهی غیر مستقیم، به توهین و استهزاء و بی حرمتی به مقدسات دینی می پردازد. جبرئیل را هنرپیشه می داند و سلمان را بیابان گردی معرفی می کند که با تاجر مدعی نبوت آشنا می شود و یا از اسامی زنان پیامبر برای کاراکترهای روسپی داستانش استفاده می کند.
ارتداد سلمان رشدی
سلمان رشدی با توهینات مکرری که به پیامبر و آموزه های دینی می کند، دیگر نمی شود او را معتقد به اسلام دانست، بلکه خود او هم ادعای مسلمان بودن ندارد. اما چرا ما رشدی را مرتد می دانیم و اساسا شاخصه ارتداد چیست؟
ارتداد به صرف دست برداشتن از یک دین حاصل نمی شود، بلکه باید با علم و شناخت نسبت به دین حق و انکار دین حق و با لجاجت و عناد همراه باشد.
«در موضوع احکام مرتد، قید جحود اخذ شده است و جحود وقتی است که با وجود روشن شدن حق از باطل، حق انکار شود. در حقیقت، همان تبین رشد از غیّ که در کریمه «لا اکراه فی الدین» آمده است، به طور هماهنگ و منسجمی در موضوع احکام مرتد، مورد توجه قرار گرفته است. مرتد مجازات جحود و عالمانه خود از حقیقت را می بیند.»[1]
حالا باید مبنای ارتداد را بر سلمان رشدی تطبیق کنیم.
سلمان رشدی چون در خانواده مسلمان به دنیا آمد و از طرفی فرد تحصیل کرده ای بود، حتما آن قدر اسلام را می شناخته که شناخت عرفی دین حق بر او صدق کند، از طرفی او فقط اسلام را ترک نکرد بلکه انکار و مخالفت خود را با نوشتن کتاب آیات شیطانی فریاد زد و همچنین لجاجت و عناد خود را در سخنرانی هایش بارها و بارها تکرار کرده و می گوید از نوشتن کتاب آیات شیطانی پشیمان نیستم.
از آنچه به اختصار گذشت اصل ارتداد سلمان رشدی ثابت می شود.
حکم تاریخی امام رحمةالله علیه
بعضی از فقها ارتداد را حکم حکومتی معرفی می کنند و می گویند:
«جریان ارتداد، در صدر اسلام، ماجرایی گسترده و کاملا سیاسی بوده است و چنان نبوده که برخی از مسلمانان در شرایط عادی و طبیعی و بر اساس تدبر و در اثر شبهه و به صورت فردی، دست از آیین خود برداشته و از اسلام روی برگردانند، بلکه کفار و مشرکان، همه تلاش خود را برای به وجود آوردن جریان ارتداد در جامعه اسلامی و ایجاد شکاف در صفوف مسلمانان به کار می گرفتند و در این راه، نه از جنگ و خون ریزی کوتاهی می کردند و نه از فریب و نیرنگ کم می گذاشتند. قرآن کریم به مسلمانان هشدار داده بود که آنان برای برگرداندن شما از دینتان جنگ را ادامه می دهند و مبادا در برابر آنان عقب نشینی کرده و دنیا و آخرت خود را تباه سازید:
«وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ»[2]
و پیوسته آنان با شما می جنگند تا اگر بتوانند، شما را از دینتان برگردانند و کسانی از شما که از دین خود برگردند و در حال کفر بمیرند، آنان کردارهایشان در دنیا و آخرت تباه می شود.»[3]
ولی فقیه از آنجایی که شئون حاکمیتی معصوم را دارا است، می تواند حکم حکومتی صادر کند، و ارتداد نیز یکی از مسائلی است که پیامبر درباره آن حکم حکومتی صادر کرده است، پس ولی فقیه هم می تواند در صورت صلاحدید حکم به ارتداد شخصی و به تبع آن حکم اعدام آن شخص را صادر کند.
پس امام خمینی رحمة الله علیه به عنوان حاکم اسلامی حکم ارتداد کسی که با نوشته هایش دروازه بی احترامی و تمسخر به دین را باز کرده بود را صادر می کند و از این طریف جلوی فتنه ای بزرگ را می گیرد.
نکاتی پیرامون حکم ارتداد
حکم حکومتی و نه فتوا
با توجه به لحن دستوری پیام امام نمی توان این حرکت را به یک فتوا تقلیل داد، بلکه امام از موضع حکومتی خود دستور می دهند و همچنین همه مسلمانان را مخاطب قرار داده اند.
خطاب به همه مسلمان ها
یکی از ظرافت های حکم امام، خطاب کلی مسلمانان جهان است. امام فقط مسلمانان ایران و یا مقلدین خودشان را مورد خطاب قرار نمی دهند. این موضوع در متحد کردن مسلمان ها می توانست نقش مهمی را ایفاء کند.
شهید راه خدا
امام این حرکت یعنی خنثی سازی تلاش های دشمنان اسلام را به مثابه جهاد می دانند، لذا می فرمایند کسی که در این راه کشته شود شهید است ان شاء الله.
هم سلمان رشدی و هم ناشران
امام می داند که سلمان رشدی تنها نیست و گروه هایی ضد اسلام پشت او را گرفته اند، به همین خاطر دست آن ها را هم رو می کند و می فرماید هر کس به رشدی و یا به ناشرین مطلع دسترسی پیدا کرد، آن ها مهدور الدم هستند.
پی نوشت ها:
[1] احکام مرتد از دیدگاه اسلام و حقوق بشر، ص 403
[2] بقره، آیه 217
[3] آزادی،عقل و ایمان، محمد سروش، ص 292
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید