قرآن زيباترين و ادب آميزترين كتابي ست كه بر بشر ظهور كرده است .در اين كتاب زيبا با لطافت و الفاظي زيبا و ادبي بسوي زنان خطاب نازل شده است.خطابهايي كه بسوي زنان نازل شده خاصيتهاي زيبايي را داراست كه برايتان بيان خواهم كرد :
۱- انسانيت زن را آشكار ساخته است و به اين موجود بصورت يك جنس مورد طمع مردان ننگريسته و بر همين اساس خطاب بگونه اي آمده تا به مردان آموخته شود که سخن با زن بايستي بسيار دقيق و محترم باشد و اهانت آميز و نيش دار نباشد.
علت اينکه در صفت پوشش زنان سخن از موارد شهوت انگيزي ( نام اندام زن ) نيامده ، اينست که الله تعالي خالق اين موجود زيباست و اينست که خود به خلقش احترام دارد و اينست که نخواسته به زن بگويد که من تو را با اينگونه آفرينش ، کمتر و پايينتر از مردان قرار دادم تا تو هميشه رنج بکشي و از خودت شرمت آيد و نتواني از خود دفاع کني!؟
الله تعالي به اين خلق خودش نشان داده كه من تو را مي شناسم زيرا خلقت کردم و اينست که مي دانم تو سخن مرا مي فهمي پس لازم نيست حرفهايي را برايت بگويم تا ديگران که تو را نمي شناسند قدر تو را اشتباه بفهمند.
و اينست که الله تعالي به خلق خود اينگونه خطاب آورده است:
يا ايها النبي قل لازواجك وبناتك ونساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادني ان يعرفن فلا يؤذين وكان الله غفورا رحيما
اي پيامبر، به همسران خود و دختران خود و همسران مؤمنان بگو که لباس هاي خود را بلند کنند تا تمام بدنشان را در بر بگيرد و بپوشاند زيرا اين كمترين حديست كه بوسيله اش (بعنوان زنان پرهيزگار) شناخته خواهند شد و مورد اهانت قرار نخواهند گرفت. خداست عفو کننده، مهربان ترين. سورة الأحزاب – الآية ۵۹
وقل للمؤمنات يغضضن من ابصارهن ويحفظن فروجهن ولا يبدين زينتهن الا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن علي جيوبهن ولا يبدين زينتهن الا لبعولتهن او ابائهن او اباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بني اخوانهن او بني اخواتهن او نسائهن او ما ملكت ايمانهن او التابعين غير اولي الاربة من الرجال او الطفل الذين لم يظهروا علي عورات النساء ولا يضربن بارجلهن ليعلم ما يخفين من زينتهن وتوبوا الي الله جميعا ايها المؤمنون لعلكم تفلحون
و به زنان ايمان آورده بگو که نگاه شان را پايين و بدور از نامحرمان دارند و پاکدامني خود را حفظ کنند و آرايشها .و زينتهاي خود را آشکار نسازند مگر آنچه ظاهر شدنش ضروريست و مانعي ندارد ( صورت و دو کف دست ) و روسريهايشان را بر گردن و سينه افکنند و زيبايي هايشان را آشکار نسازند مگر براي شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا فرزندانشان يا فرزندان شوهرانشان يا برادرانشان و يا پسران برادران و خواهرانشان يا زنانشان و برده هاي خود يا مرداني که رغبت جنسي در آنان نيست يا کودکاني که هنوز به اندام زنان اطلاع نيافتند .
و پاهايشان را بر زمين نزنند ( که صدا دهد ) زيرا اينگونه خود را به نمايش مي نهند و زينت خود ( اندام ) خود را آشکار مي سازند و همگي ايمان آورندگان بايستي بسوي خدا بازگرديد تا رستگار شويد.
سورة ۲۴ - آية ۳۱
الله تعالي به زن اموري را مورد اشاره قرار داده كه زن بخوبي آنرا مي شناسد اين امور خيلي روشن است مانند مورد دوم:
۲- به زناني كه خودشان روسري بسر مي كرده اند نشان مي دهد كه آن روسري تان را بايستي بصورتي قرار دهيدكه جيوب (سينه و گردن ) را بپوشاند و اين نتيجه ي فعلي آيه است که زنان از قبل خمار (روسري ) بسر بودند و فقط نحوه ي روسري شان مورد قبول الله سبحانه و تعالي نبود .
علت اينکه مي گويم زنان از قبل روسري بسر بوده اند اينست که خداوند برايشان گفته ” خمرهن ” روسري هايتان ” و اگر آنان از قبل چيزي بسر نداشتند حتما خداوند برايشان ابتدا نوعي پوشش توصيف مي کرد و بعد مي گفت آنرا روي سر قرار دهيد بعد آنرا بکشيد روي جيوبتان که همان پوشاندن گردن و سينه است زيرا جيب به قسمتي از لباس مي گويند که از آن قسمت گردن آشکار مي شود يا جايي كه مخفي ماندنش مهم است.
و باز الله سبحانه و تعالي به آنان بيان فرموده که زينت خود را جز براي افرادي نامبرده ،مشخص نسازند و اين افراد که در شروع آن شوهر نام برده شده نه بدين معناست که با همه ي آنان بهمانگونه باشند که با شوهران مي توانند باشند ، زيرا الله تعالي زن و شوهر را لباس هم معرفي کرده است ( … هنَ لباسٌ لكم و أنتم لباسٌ لهن … زنانتان لباس شما و شما لباس زنانتان هستيد…قرآن ) يعني بين آنان لباس هم لازم نيست و خود پوشش همند .
آن افراد نامبرده مرداني هستند با سن و عمرهاي متفاوت و اينست که آشکار ساختن زينت نمي تواند به معناي عرياني يا شبه عرياني باشد بلکه به معناي ظهور بصورتي ست که قبلا نيز زنان بدان عادت داشتند مانند پوشش جسم بصورتي که شهوت انگيز نبوده ولي تکلف و سختي هم نداشته است و اينست که زن در آن زمان حدودش را مشخص مي دانسته همانطور که ما حدود و پوشش بين نزديکان را مي شناسيم و اينست که هرگز آشکار ساختن سينه و ران در اين نوع اجازه ي آشکار سازي نيست.
۳- مسئله ي ديگر نحوه ي پوشش و راه رفتن زن بگونه اي که زينت را آشکار سازد و اينست که خداوند از زدن پاي زن بزمين سخن آورده زيرا در آن زمان نيز زن بخوبي مي دانسته که صداي پاي زن تنها آهنگ و طريقه ي راه رفتن او را مشخص نمي کند بلکه بالاتر از آنست و زينت او را آشکار مي سازد و اين زينت در کل ، بيان جواني و شادابي و نياز او به جلب جنس مخالف اوست.
براين اساس کفشهاي پاشنه بلند عيناً همان صفت زدن پاها در وقت پوشش خلخال و آشکار سازي زينت را دارند زيرا با پوشش کفش پاشنه بلند ، تمايل جسم زن در راه رفتن بصورتي مي شود که زينت او را نمايان مي سازد و صدا و نحوه ي راه رفتنش مورد توجه قرار مي گيرد.
و اينست که حداقل پوشش زن در قرآن پوششي ست که گردن و سينه ها را بپوشاند و اين ممکن نمي شود مگر اينکه روسري به جلو آورده شود زيرا اگر روسري در عقب سر باشد باز تمايل به آشکار سازي جيوب ( فتحه ي لباس که گردن و سينه را مي گيرد ) باقي مي ماند و زينت زن آشکار مي شود و شکي نيست که موي سر به عنوان زينت زن بلکه تاج سر زن شناخته مي شود که بوسيله ي آن خود را تجمل مي دهد و زنان به خوبي مي دانند و به آرايش موهاي خود افتخار و تباهي مي كنند!
پس کسي که پوشش موي زن را ضروري نمي شناسد بايستي به خيابان رود و زنان را و خودنمايي شان را نظاره گر شود تا بهتر متوجه ي سخنم شود!
و باز حداقل پوشش زن اينست که زينت هايش ( اندام ) را نمايان نسازد و باز حداقل پوشش اينست که روپوش لباس ( جلباب ) تا پايين بصورت ساترو پوشش بر تمام جسم قرارگرفته شود و جلباب عموما به لباس فوق لباس عادي اطلاق مي شود زيرا در قاموس مشخص قرآن که لغت عرب است به لباس زيرتن که با بدن لمس مستقيم دارد ” لباس و ثوب ” گفته مي شود و اينست که زن و شوهر را لباس هم مي خواند .
پس جلباب بمانند عبا يا چادر است يا همانکه ايراني ها بدان مانتو مي گويند ولي بايستي تمامي جسم را از گردن تا نوک انگشت پا در بر گرفته باشد و نوع آن بگونه اي باشد که شکل جسم را به نمايش ننهد.
و حداقل پوشش در خانه اينست که باعث نشود کودکي جسم زنان را خوب بشناسد و اينست که اطفال بايستي در محيطي اخلاقي و غير تحريک آميز پرورش يابند.
۴- حال بگذاريد ببينيم حداکثر پوشش چيست؟
قرآن محيط حداکثر را بسيار باز کرده است تا زن مؤمن بتواند در لباس خود هميشه بسوي بهترين برود و مطمئن باشد كه خدايش بيشتر را از او قبول داشته و بلكه بيشترين پوشش پسنديده است و اينست که با توجه به آياتي که زن را به اخفاي زينت دعوت کرده ، متوجه شدم هر قدر زن خود را بيشتر بپوشاند خودش را به رضاي خالق نزديکتر خواهد کرد البته با نيت و تقواي درون تا مصداق : وَلِبَاسُ التَّقْوَيَ ذَلِكَ خَيْرٌ … و پوششي که خدا را در نظر گرفته شود بهترين است ” باشد .
و اينست که احدي جز الله تعالي اجازه ندارد براي زن حداکثر يا حدود در پوشش تعيين نمايد و هرگونه تحديد در پوشش فقط با اجازه ي قرآن ممکن است .
و با مراجعه به قرآن مشخص مي شود که تحديد حداکثر به عهده ي زن مؤمن رها شده است و آن اينکه او با تشخيص زينت خود ، به نهان ساختن زينت بکوشد و زني که سرتاسر بدنش را مخفي مي سازد بخوبي مي تواند با افتخار اعلام دارد که من همانگ با فرمان خدايم هستم و خود را براي بيگانه آشکار نساختم و خدايم مرا امر فرموده تا چنان باشم که مورد شناخت و اذيت واقع نشوم.و اينست که حتي با تفاسير متعدد و مقايسه با احاديث و اخبار، قضيه عوض نخواهد شد جز در اين امر که ما نمي توانيم زن را به پوشش حداکثر اکراه و اجبار سازيم و اين امر به اختيار زن واگذار شده است و اين حقيقت اسلام است که زن مؤمنه خود شريک امري ست که شناسايي آن توسط الله تعالي و خود زن صورت يافته است.
بر اين اساس مؤمنان ، معتقدم که تعيين حداکثر يا خط فاصل و ممنوعيت نوعي پوشش که با هشمت بيشتر زن در ارتباطست نوعي ديکتاتوري ست و حتي خلاف وحي است .
مگر بشر بهتر از خالق بشر مي فهمد!؟
حال که خالق زن حد پوشش را به اين صورت زيبا براي زن ترسيم کرده و او را به اخفاي زينت و بهترين راه عدم ايذاء دعوت كرده است ،پس کسي حق اذيت به زن را ندارد و کسي حق ندارد به زن بگويد : صورتت آشکار کن و دستت هم آشکار کن و بيش از اين حق پوشش نداري !؟
زيرا بسياري اوقات زن آرامش خود را در اخفاي صورت مي بيند بمانند عروسي که به وقت خروج از آرايشگاه صورتش را مي پوشاند تا کسي به او نگاه نکند و به او طمع نکند.
البته هدفم با اين مختصر اين نيست که به خواهران عزيزم بگويم پوشش من بهتر است يا پوشش آنان بلکه هدفم تذکر به اين حقيقت است که :
ما براي پوشش بهتر، بايستي مسابقه بسوي خيرات و نيکي ها را راه اندازي كنيم نه اينکه سدي باشيم در راه خير و نيکي!
همتنطور که خدايمان ما را بسوي پيشگام شدن در نيکي ها مي خواند:
ولكل وجهة هو موليها فاستبقوا الخيرات اين ما تكونوا يات بكم الله جميعا ان الله علي كل شيء قدير
سورة ۲ - آية ۱۴۸
يؤمنون بالله واليوم الاخر ويامرون بالمعروف وينهون عن المنكر ويسارعون في الخيرات واولئك من الصالحين
سورة ۳ - آية ۱۱۴
لكن الرسول والذين امنوا معه جاهدوا باموالهم وانفسهم واولئك لهم الخيرات واولئك هم المفلحون
سورة ۹ - آية ۸۸
اولئك يسارعون في الخيرات وهم لها سابقون
سورة ۲۳ - آية ۶۱
ثم اورثنا الكتاب الذين اصطفينا من عبادنا فمنهم ظالم لنفسه ومنهم مقتصد ومنهم سابق بالخيرات باذن الله ذلك هو الفضل الكبير
- سورة ۳۵ - آية ۳۲
و بر اساس تجربه ي شخصي ام اثرات خوب نقاب ( پوشش صورت ) را لمس كرده ام كه بسوي زن با ديده ي كمتر يا تحقير آميز نظر نمي شود بلكه ثابت مي شود كه ابراز شخصيت زن حتي از پس حجاب هم ممکن است همانطور که معلمه ي زنان عايشه ي صديقه نمونه ي بارزش بود که امر بر حجاب شده بود و حجاب مرحله ي پيشرفته تر پوشيدن است يعني اينکه از نظر کاملاً مخفي شود .
پس آياتي كه زنان را به پوشش ( حد ادني يا حداقل ) امر فرموده خيلي زيبا از صفات لباس خارجي لباس زن که همان جلباب و خمار( رو لباسي و روسري ) و پوشش پاها و آرام راه رفتن و اخفاي زينت است ، بياني روشن آورده است .
و با تكميل شدن اين اصل كه آيات عمومي پوشش ابتدا از زنان رسول الله و دخترانش آغاز شده و سپس به زنان بقيه ي جامعه ، به اين اصل رسيدم كه :
پوشش و ستر زنان رسول الله به عنوان بهترين پوشش و نمونه ي بهترين است و اين است كه ايشان امر شدند كه از پشت حجاب با مردان بصورتي که حتي صدايشان نيز پايين و نرم نباشد، سخن گويند.
و همه مي دانند سخن از پشت حجاب به معناي ساکن و حبس شدن در خانه نيست و آنان معلمه هاي صحابه و زنان بودند و بلكه امر شدند به دعوت به دين الله .
و اينکه روش سخن گفتن به آنان آموزانده شده براي اين بود که دعوتگران بسوي دين باشند نه اينکه ساکت و خانه نشين شوند!
… واذكرن ما يتلي في بيوتكن … الأحزاب
و از آيات خداوند که در خانه هايتان تلاوت مي شود بخوانيد و به ديگران تذکر دهيد ….
اينست که بهترين پوشش را ” حجاب ” مي دانم و حجاب همان است که زن کاملا مستور باشد.
و با خواندن کتاب الله تعالي متوجه مي شويم که الله تعالي رسولش را اسوه و الگوي ما خوانده است و اينست که اخلاق و رفتار زنان ايشان و دخترانشان نيز نتيجه ي تعليم صحيح شريعت اسلام است که بايستي مورد توجه ي مسلمين واقع گردد تا امت اسلام به عزت خود باز گردد و همه مي دانيم در دوراني که مسلمين خود يک امپراتوري جهاني شناخته شده بودند سخن از کشف و باز کردن صورت زن نبوده است ولي اجباري هم نبوده زيرا براي مثال کنيزان و خدمتکاران زن صورت خود را باز نگه مي داشتند .
و هرگز پوشش زن نوعي تحقير شأن زن نبوده است زيرا مشهور است براي مثال زبيده زن هارون الرشيد مشهور به تفقه در امور و نقاش بوده است حال اينكه او يك زن محجبه بوده است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید