در همه متون و اذهان وظیفه اصلی زن را در خانه و مرد را در خارج از خانه متصور شده اند و کار کردن مساوی با صبح بیدارشدن و از خانه بیرون رفتن و شب دوباره به خانه بازگشتن است. اگر کسی در خانه ساعاتی را به کار مشغول باشد، گویا کاری انجام نداده است. این تفکر اشتباهی است که همیشه مردان احساس می کنند همسران آنها در خانه بیکار محسوب می شوند و کار اصلی بر دوش آنهاست. اما فعالیت کردن زن ظرافت های خاص خود را دارد که به سادگی قابل درک نیست. بانوی خانه نه فقط فعالیت های روزمره در منزل بلکه مدیر یک خانه و خانواده است و مسئولیت های بزرگی را بر عهده دارد.
تدبیر، مدیریت، ظرافت؛ کار کدبانوی خانواده
وظایف داخل خانه زنان، نه اهمّیّتش کمتر از وظایف بیرونی است و نه اینکه زحمتش کمتر است. شاید زحمتش بیشتر هم باشد. او برای اینکه این محیط را اداره کند، به تلاش و کوشش احتیاج دارد. چون مدیر داخل خانه زنان هستند. کدبانو، آن کسی که محیط خانواده تحت اشراف ، نظارت ، تدبیر و مدیریّت او است. کدبانو گری کار بسیار پر زحمت و با ظرافتی است که فقط ظرافت زنانه از عهده ی انجام این کار بر می آید. هیچ مردی امکان ندارد بتواند این ظرافتها را رعایت کند.
تکلیف دائمی زن؛ ساماندهی به خانواده بدون غرق شدن در آن
آنهایی که زن خانه هستید، آنهایی که مادر فرزندان هستید، آن هایی که دختران خانه هستید، هر کدام در خانه یک تکلیفی دارید. خیال نکنید تکلیف شما از داخل خانه دیگر قطع شده است. این را بدانید شما به هر جا برسید خانه را هم باید اداره کنید، این یک وظیفه است، از دست غیر از زن هم بر نمی آید. خانه ای که زن اداره کننده و مدیر داخلی آن نباشد این خانه بی سامان است. اگر بناست خانه به سامان برسد، اگر بناست کانون خانواده گرم باشد، گرم کنندهآن به دست زن صورت خواهد گرفت. هر کاری، هر حرکتی، هر فعالیّتی با توجّه به این باید برنامه ریزی بشود.زنان نباید در خانه غرق شوید، از خانه هم نباید جدا شوید.
طبیعی ترین و فطری ترین کار زن
خانه داری که مهترین فعالیت زنان محسوب می شود، چند سالی است که به دلیل در معرض حجمه افکار داخلی و خارجی قرار گرفتن، به عنوان یک کار بی ارزش تلقی می شود زنان که خود فاعل اصلی در خانه محسوب می شوند و به کارهای سخت و ظریفی که در خانه انجام می دهند واقف هستند، به سبب صحبت های مختلفی که افراد در این باره می کنند، خانه داری را یک کار بیهوده و عمر تلف کردن می پندارند. این تلقین از سوی خود آنها به مردان و همسران و کل جامعه نیز تسری پیدا کرده است. در صورتی که اگر بخواهیم ساعت و عمر مفید کار کردن را محاسبه کنیم این زمان برای خانه داری بیش از کارهای دیگر است.
خانه داری و اداره کردن همسر و فرزندان طبیعی ترین و فطری ترین کار برای زنان است. امّا این امر هر گونه توانایی زنان را در میدان های علمی و معنوی نفی نمی کند.
خانه داری؛ شغل اصلی زن
ما نمی گوییم زن ها کار اجتماعی نکنند، چرا؟ یک کارهای اجتماعی است که می توانند بکنند، حق دارند. یک کارهای اجتماعی است که واجب است بکنند و یک کارهایی است که واجب است زن ها انجام بدهند. آن کاری که به عهده ی آنهاست از آنها بر می آید، از غیر آنها بر نمی آید، استعدادش را دارند، باید انجام بدهند. امّا شغل اصلی و اوّلی زن، زن خانه بودن است این تحقیر زن هم نیست، خیال نکنید. این احترام زن است، این تجلیل زن در خانه است، زن خانه است، محیط خانه را، یعنی آن محل رشد گیاه انسان را مرتّب می کنند، آماده می کنند، مرد هم مخصوص این است که برود بیرون کارهایش را بکند و وسیله ی تغذیه ی این محیط را فراهم بکند. مثل اینکه یک اتاقی را، دو تا هم اتاقی، شما فرض کنید، یکی اتاق را اداره می کند، یکی هم برای اینکه اینها بالاخره گرسنه میمانند، غذا می خواهند، می رود بیرون غذا برایشان تهیّه می کند، به کدام بی احترامی شده؟ آنی که در خانواده کارها با اوست همه چیز به او نگاه می کند، اوست که این محیط را دارد می سازد، او بیشتر احترام پیدا می کند یعنی زن، مرد هم پادویی اش را می کند.
وقتی هم پای مسئولیتهای اجتماعی رسید، پای مبارزه رسید، پای سیاست رسید، هر دو باید حاضر بشوند. پای مجاهدت در راه خدا رسید، هر دو باید بیایند، باید زن و مرد بیایند بعضی زن ها قوی ترند از مردان، بعضی مردها قوی ترند از زنان. آنجا زن و مرد ندارد. زن هم باید باشد، مرد هم باید باشد. البته مرد جسمش قوی تر است، یک کارهایی از او بر میآید که از زن بر نمی آید و یک کارهایی هم از زن بر می آید که از مرد بر نمی آید. امّا از این محیط اجتماعی و فعالیّت سیاسی و اینها که گذشتیم، به سراغ خانه که رفتیم، آنجا سوگلی خانه زن است، پادوی خانه مرد است. این جور است دیگر، حالا زن ها می گویند نه ما می خواهیم پادو باشیم خیلی خب بروید شما پادو باشید، کسی نمی گوید نه. البتّه این کار مهم تر است این کار اصلی تر است.
تقدّم مسئولیّت خانوادگی بر مسئولیّت اجتماعی
مساله ی خانه و نقش زن در خانواده یک معظه ای برای خود زن ها و مرده شده است ، در حالی که به نظر من هیچ معضله ای نیست، این یک چیز واضحی است. اوّلاً که خانواده یک چیز مشترک است بین زن و مرد؛ این جور نیست که زنها در مورد اداره ی خانواده سهم داشته باشند، نقش داشته باشند، وظیفه داشته باشند، مردها نه بلکه مرد و زن هر دو مشترکاً مأمورند که خانواده را بنا کنند، بسازند. درست است؟ خب؛ با توجّه به اهمّیّتی هم که اسلام به خانواده می دهد، پس کاری از کارهای اصلی یا شاید بشود گفت اصلی ترین کار یک زن و مرد مسلمان که پایه و قوام زندگی شان بر آن هست چیست؟ اینکه خانوادهشان را بسازند دیگر، هم زن و هم مرد هر دو این وظیفه را مشترکاً بر دوش دارند.
در بنای خانواده سهم زن و مرد یک اندازه نیست به صورت طبیعی، اولاً یکسان نیست، ثانیاً یک اندازه نیست، یعنی یک جور سهمی در بنای خانواده ندارند و همانی هم که سهم هر کدامی هست به یک اندازه و میزان و کمّیّت مشترکی نیست، هر کدام کمّیّت خاصّ خودشان را دارند. مثلاً فرض بفرمایید نقش زن ومرد را شما در تولید فرزند؛ خب یکی از کارهای اساسی انسان است دیگر تکثیر مثل، اگر این نباشد که خب جامعه منقطع خواهد شد. شما این دو تا را با همدیگر مقایسه کنید، خواهید دید نقش مرد یک نقش کمتر و نقش زن یک نقش بیشتر و طولانی تری است.
مسئولیت خانوادگی زن، مسئولیت داخلی خانهی زن باید انجام بگیرد، اما این به معنای این نیست که مسئولیت اجتماعی از دوش او برداشته است. نه، مسئولیت اجتماعی هم بر دوش اوست منتها این یک تقدّمی دارد.
کیفیّت بخشی به حضور زن در «خانه»
شما کار هم دارید، بیرون هم هستید، جراحیتان را هم می کنید، مریضتان را می بینید، فلان کار علمی را هم می کنید، فلان طرح را هم می نویسید، فلان درس را هم در دانشگاه می دهید- همه ی اینها به جای خود محفوظ- امّا بایستی سهم «خانه» را هم در نظر داشته باشید. البته سهم خانه، مثل همه چیزهای دیگر، می تواند کمّیتش فدای کیفیتش بشود؛ یعنی از کمیّت کاستن حضور بیست و چهار ساعته زن در خانه، یک معنا دارد؛ ولی وقتی از آن بیست و چهار ساعت کم کردید، اما کیفیّتش را بالا بردید، آن وقت یک معنای دیگری خواهد داشت. اگر دیدید آن کارتان به این قضیّه ضربه می زند، باید برایش فکری بکنید. این، مهم و اساسی است؛ مگر در موارد اضطراری . در همه چیزها ضرورتی وجود دارد که خارج از حدّ قاعده است؛ من قاعده را دارم می گویم؛ به استثناها کاری ندارم.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید