تنبیه هایی که کودک را جری تر می کند
وقتی دست هایتان برای زدن کودک دلبندتان بالا می رود، در آن لحظه می خواهید تمام حرص و عقده هایی که از شیطنت های او داشته اید را خالی کنید اما هنوز چند لحظه نگذشته از دست هایتان متنفر می شوید که بر سر کودکی فرود آمده و او هیچ دفاعی نتوانسته از خودش کند. هر سیلی که به او می زنید رفتار او را نه به سوی بهتر شدن بلکه به سمت تلافی کردن می کشاند.
پدر و مادرها در برخورد با فرزندان خود انسان های عجیبی هستند. وقتی در مهمانی یا منزل اقوام خود هستند و فرزند آنها شیطنتی کند، اگر از سویی یکی از افراد حاضر در مجلس مورد اخم قرار گیرد و یا به او گفته شود که بنشین و اذیت نکن، آنگاه چنان پشت چشمی برای آن فرد نشان می دهند که اگر حرمت صاحب خانه نباشد دعوایی بسیار سنگین اتفاق می افتد. اعتقادشان هم این است که کودک را نباید دعوا کرد و باید با زبان خودش با او حرف زد. حالا همان ها در خانه وقتی از بازی و شیطنت های فرزندشان خسته و کلافه می شوند نه با زبان کودکانه بلکه با زبان شلاقانه با او برخورد می کنند.
تنبیه و کتک زدن کودک یکی از رفتارهای بسیار غلط و غیرمنطقی که در بعضی از خانوادهها وجود دارد. البته هر نوع رفتار غیراصولی که باعث تخریب شخصیت کودک شود به نوعی کودک آزاری تلقی میشود یا هر گونه رفتاری که باعث رنجش کودک شود، مثل: فحش دادن، تحقیر، توهین، انزجار، طرد کردن، سیگار گذاشتن، حبس کردن، تمسخر، منع کردن از شادیها و لقب نامناسب دادن؛ همه اینها به نوعی میتواند اثرات بسیار ناگواری بر کودک داشته باشد.
در تعریف کودک آزاری آورده شده است: «هر گونه فشار افراطی و پرخاشگری نامعقول والدین که در حدّ توان کودک نباشد». کودک آزاری از طرف والدین به دو دسته تقسیم می شود: 1- جسمانی، مثل تنبیه کردن؛ 2- روانی، مثل تحقیر کردن. و چه بسا اثرات روانی دستهی دوم خیلی وخیمتر باشد.
اكثر والدین حداقل یك بار فرزندشان را تنبیه بدنی كرده اند یا احساس كرده اند او یك كتك مفصل لازم دارد. زمانی که از فرزند خود می خواهند که یک کاری را انجام دهد اما او پشت گوش می اندازد، یا زمانی که در حال استراحت هستند و با سر وصدای بچه خود بیدار می شوند. اما به راستی چرا این تعداد از پدر و مادرها از تنبیه بدنی استفاده می كنند؟ شاید بگویید: چون مؤثر است. ولی واقعیت این است كه اگر تنبیه بدنی مؤثر باشد فقط و فقط در كوتاه مدت تأثیرگذار است.
والدینی که برای کنترل شرایط فرزند خود را کتک میزنند معمولاً خودشان در مورد خودشان حس خوبی ندارند، زیرا خود آنها نیز در عمق ضمیر خود میدانند که روش تربیتی صحیح در پیش نگرفتهاند. معمولاً اینگونه والدین در مواجهه با شرایط دشوار و زمانیکه نمیدانند باید چه واکنشی نشان دهند سر کودک خود فریاد میزنند و یا از تنبیه بدنی استفاده میکنند. اما پس از اینکار و با دیدن نتایج منفی بعدی، از این کار خود پشیمان میشوند.
همه پدر و مادرها میدانند که بهترین وسیله برای کنترل فرزندان و تربیت آنها عشق و صمیمیتی است که بین آنها وجود دارد. با از بین رفتن این محبت و تبدیل آن به نفرت و ترس، نه تنها فرایند تربیت کودک سادهتر نمیشود، بلکه دشوارتر نیز خواهد شد. تنبیه بدنی و استفاده از خشونت جایگاه پدر یا مادر را در خانواده بیارزش میکند. قدرت داشتن در خانواده به معنای بزرگ و مورد احترام بودن است، نه وحشتناک بودن. والدینی که خواستار حفظ همیشگی قدرت و جایگاه خود در خانواده هستند باید بدانند که قدرتی که ناشی از ترس اطرافیان باشد پایدار نیست. والدینی که برای کنترل فرزند خود از کتک زدن و تنبیه بدنی استفاده میکنند بازنده بازی بین خود و فرزندشان هستند.
تنبیه بدنی شاید در ابتدا برای مدّت زمان کوتاه تأثیر داشته باشد، ولی کم کم تبدیل به عادت شده و دیگر هیچ اثری نخواهد داشت و در ضمن مورد تقلید هم واقع می شود مثلاً وقتی فرزند بزرگتر تنبیه می شود، او نیز فرزند کوچکتررا تنبیه خواهد کرد. در مدرسه هم دوستان کوچک خود را تنبیه می کند و بتدریج تبدیل به کودکی پرخاشگر و بی انضباط خواهد شد و حتماً در جامعه هم چنین رفتاری را بروز خواهد داد. شاید این رفتار را در آینده روی همسر خود نیز پیاده کند. فرزندی که اکنون مورد ضرب و شتم پدر و مادر خود قرار می گیرد در آینده صاحب فرزند می شود و آنگاه به تقلید از رفتار پدر و مادر خود که در کودکی با او داشته اند، او نیز فرزند خود را در مواقع مختلف مورد کتک قرار می دهد. بارها مشاهده شده مردی که همسر خود را مورد آزار و اذیت قرار می دهد، خودش در کودکی بارها تنبیه شده است و از همه مهمتر اینکه تنبیه بدنی تبدیل به عقده می شود و شاید در آینده هنگامی که پدر یا مادر ناتوان شدند، او دست به این کار بزند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید