راجع به سومین تأثير كه «سرعت در اجابت» بود، میخواستم مطلبي را بگويم. چون میخواهم بگویم روایتی را كه ديشب نقل كردم -عامه هم این را نقل میکنند- هيچ منافاتي با آن مطالبی که گفتم، ندارد.
روایتی از پیغمبر اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) نقل شده است كه: «مَن تَوضَّأ فَأحْسَنَ الوُضُوءَ، ثُمَّ صَلَّى رَكعَتَينِ، فَدعَا رَبَّه كانَتْ دَعْوةً مُسْتَجَابَةً»؛ تا اینجای روایت با همه روایاتی که جلسه گذشته گفتم همسو است. بعد دارد «مُعَجَّلَةً أو مُؤَخَّرَةً»( كنز العمال ج 2، ص 109) یعنی اگر با اين شرايط دعا كند، زود یا دیر، يك دعاي مستجاب دارد. یک وقت اشتباه نشود که این روایت میخواهد بگوید ما تسریع در اجابت نداریم و این امور در تسریع اجابت مؤثر نیستند. نخیر! سال گذشته این را مطرح کردم که اموری هستند که تسریع در اجابت دعا دارند و از آن طرف هم اموري در اجابت دعا تأخیر مياندازند. بنابر این ما در روايات مسأله سرعت و بُطئ در اجابت دعا را داريم.
سريعترين دعا نسبت به اجابت
مثلاً ما در روایت داریم که اگر برادر مؤمنی پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند، دعایش به سرعت مستجاب ميشود. یعنی این دعا از نظر تأثیر و سرعت در اجابت، سریعتر به اجابت میرسد تا او خودش براي خودش دعا کند. روایت از امام باقر (علیه السلام) است که حضرت فرمود: «أَسْرَعُ الدُّعَاءِ نُجْحاً لِلْإِجَابَةِ دُعَاءُ الْأَخِ لِأَخِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ».( الكافي ج 2 ، ص 507) سريعترين دعايي كه موفق به اجابت ميشود، دعا براي برادر مؤمن در غياب او است. روايت خیلی صریح است؛ اصلاً نصّ در سرعت در اجابت است.
دعايي كه دير مستجاب ميشود
از آن طرف هم درباره كندي و بطئ در اجابت روايات مختلفي داریم. مثلاً از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است كه حضرت فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِيَّ لِلَّهِ يَدْعُو اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِي الْأَمْرِ يَنُوبُهُ فَيَقُولُ لِلْمَلَكِ الْمُوَكَّلِ بِهِ اقْضِ لِعَبْدِي حَاجَتَهُ وَ لَا تُعَجِّلْهَا».( الكافي ج 2، ص 490) همانا بندهاى كه دوست خدا است در پيشآمدى كه براى او رخ داده دعا ميكند و خدا به فرشتهاى كه موكّل او است ميفرمايد حاجت بنده مرا برآور، ولى در آن شتاب مكن! حاجت او را برآورده کن، اما عجله نکن! دست نگهدار! روايت قبل در مورد سرعت بود، این روايت در مورد بُطئ است. هر دو مورد را داریم.
با زباني دعا كن كه هرگز معصيت نكردهاي!
مطلبی را که میخواهم بگویم این است كه اين روایات، با هم منافاتی ندارد. البته در اینها جهاتی مطرح است كه اشاره خواهم كرد. مثلاً فرض کنید آنجایی که تسریع در اجابت مطرح بود كه فرمود اگر یکی از برادران مومن در حق انسان دعا کند، آن دعا زودتر به اجابت میرسد تا خودم دعا کنم، جهتش این است که ما در روایات داریم كه با زبانی دعا کنید که با آن زبان معصیت نکردهايد. من از زبان شما معصیت نکردهام؛ لذا اگر شما برای من دعا کنی، زودتر مستجاب میشود. ولی خودم ـ نعوذبالله ـ با زبانم معصیت کردهام. همين آلودگي زبانم به معصيت موجب میشود اجابت دعاي من بطیئ شود. اینها هر کدام جهت و دليل دارد و این مباحث بسیار ظریف است و جزء معارف ما و نکات معرفتی ما است.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید