خداوند شریعتی را برای بندگانش جعل کرد که عاری از سختی های طاقت فرسا است و از اینرو می توان گفت اسلام دین و شریعت تسامح و تساهل است.
کلام نبوی
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است «بعثت علی الشریعة السمحة الهلة» یعنی من بر شریعتی مبعوث شدم که اساسش بر سهولت و تسامح است. حدیث دیگری نیز نقل شده است که پیامبر فرمودند : «بعثت بالحنيفيةِ السمحة السهلة»[1] در اين حديث، كلمه ى الحنيفية از ريشه ى حَنَف، به معناى استقامت و راستى است و حنيف به مسلمانى مى گويند كه به دين مستقيم تمايل داشته باشد و شريعت حنفيه، شريعتى است كه مستقيم بوده و از باطل به سمت حق ميل مى كند.
معنای تسامح و تساهل
تساهل واژه ای است عربی از ریشه «سهل» به معنای آسان گیری و عملی که در آن شدت و تنگی نیست. و نیز به معنای ارفاق و گذشت، ملایمت و چشم پوشی آمده است. در کتب لغت فارسی نیز به معنای سهل گرفتن بر یکدیگر، آسان گرفتن و به نرمی رفتار نمودن، آمده است. تسامح از ریشه «سمح» به معنای بزرگواری، جوان مردی، بلند نظری و بخشش است. مسامحه به معنای آسانی و نرمی کردن و آسان گرفتن بر یکدیگر است، و سماح به معنای چشم پوشی، گذشت و بخشش است. این واژه نیز با تساهل مرادف است، تنها فرق ظریفی که با آن دارد این است که تسامح به معنای نوعی کنار آمدن همراه با جود و بزرگواری و جوان مردی و توانایی است، در حالی که واژه تساهل و تحمل، با ضعف و فرودستی و ناتوانی منافات ندارد.
برخی دیگر هم تسامح و تساهل را با قاعده لا حرج مقایسه کرده اند و می گویند سهل بودن دین اسلام به معنای این است که عسر و حرج در اسلام راه ندارد.
شهید مطهری در اینباره می گوید:
«اساساً، شریعت، سهله و سمحه بوده و می تواند همانند عدالت, معیاری برای جداسازی احکام ثابت از متغیر گردد; به این گونه که اگر حکمی صعب, حرجی و از دیدگاه عرف عمل ناشدنی بود، آن حکم یا اساساً در شریعت جعل نشده یا اگر جعل شدهف مربوط به زمان و مکانی بوده که عمل به آن برای افراد صعوبت در پی نمی آورده است.» [2]
فرق تسامح و تساهل با پلورالیزم
پلورالیسم یا کثرت گرایی تقریر مشهورش این است که حقیقت را واحد و منحصر در یک تفکر ندان. و اینکه حقائق عالم مانند آینه ای است که شکسته باشد و هر گروه و تفکری تکه ای از آن را در اختیار داشته باشند. اما دین اسلام این نوع تکثر گرایی را بر نمی تابد و خود را حقیقت کامل و تمام می داند. قرآن می گوید «ان الدین عند الله الاسلام» [3] فقط اسلام دین مورد پذیرش خداوند است.
«مفهوم تساهل با پلورالیسم از نظر عملکرد و نتیجه ارتباط محتوایی دارد.این دو مفهوم از زیر بنای واحدی برخوردار بوده ولی می توان بین پان ها تفاوت قائل شد. تسامح بر احترام به حدود دیگران تاکیید می کند اگرچه که معتقد باشیم همه حقیقت نزد ماست، ولی پلورالیسم بر تعدد حقائق یا اینکه هرکس گوشه ای از حقیقت را در دست دارد دلالت می کند.»[4]
و در آخر
اسلام در عین اینکه برنامه های دقیقی برای انسان ها ترسیم می کند، ولی برایش مهم است که بندگان به زحمت نیفتند و به تکلیفی فراتر از طاقتشان مجبور نشوند.
پس اگر این اصل را در نظر داشته باشیم هم نحوه برخوردمان با مسائل دینی تلیف می شود و هم راه برای فقه پویا هموار تر می شود چرا که در این صورت فقها بسیاری از احکامی که موجب عسر و حرج است را بر مقلیدین خود تکلیف نمی کنند.
پی نوشت ها:
[1] بحارالانوار، ج 72، ص 234
[2] مجموعه آثار شهید مطهری, ج2/241
[3] سورهآل عمران، 19
[4] لیبرالیسم ایرانی، ص 48 ، تالیف جهاندار امیری
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید