مگه قرار بود من انجامش بدم؟، وسایل من را کجا گذاشتی؟،نمیدانستم باید خرید کنم!،شستن ظرف کار خانمهاست!،چرا سطل زباله را من باید بیرون ببرم؟حتماً شما هم در طول زندگی مشترکتان این جملهها را شنیدهاید و شاید هم بارها نظیر این جملات را به همسرتان گفتهاید...
این نوع جملات در اوایل زندگی مشترک با قدرت بر روابط زوجین تأثیر میگذارند و گاهی باعث بروز مشاجره و یا حتی قهر و آشتیهای مختلف میگردند.
آنچه که باعث میشود چنین عباراتی در زندگی مشترک خودنمایی کنند، عدم آشنایی هر یک از همسران با وظایف خود پس از ازدواج و نداشتن برنامهای برای تقسیم وظایف در خانه است .
زندگی مدرن، مهارت مدرن
شاید یکی از بزرگترین دلایلی که باعث شده خیلی از زوجها اصلاً مهارت تقسیم کار را بلد نباشند، این است که آنها در خانوادههای سنتی پرورش یافتهاند. واقعیت این است که در خانوادههای سنتی، تقسیم کار به شکلی که امروز زوجها به آن نیاز دارند اصلاً وجود ندارد. در میان آنها کاملاً مشخص است که چه کسی باید چه کاری را انجام بدهد. مردها نانآور خانوادهاند و همین نانآور بودن یعنی همهی وظایف بیرون از خانه به عهدهی آنهاست.
البته نانآور بودن به جز این وظایف یک سری امکان را هم در اختیار مرد خانوادهی سنتی قرار میدهد؛ امکاناتی مثل مدیریت بیچونوچرای مسائل مالی خانواده. در این خانوادهها مرد هر جوری که بخواهد مسائل مالی را اداره میکند. خرید و فروش، نقل مکان و همهی تصمیمهایی که نهایتاً منجر به افزایش و کاهش درآمد خانواده میشود بر عهدهی مرد است و همین به مرد خانواده سنتی یک جور قدرت میدهد. در برابر او زن هم عهدهدار همهی مسائلی است که در چهار دیواری خانه اتفاق میافتد؛ یعنی نظافت و پختوپز و تربیت بچهها.
در این شرایط معمولا هیچ مشکلی برای زوجها پیش نمیآید. یعنی هر کدام وظیفهی خودشان را میدانند و آن را انجام میدهند. اگر هم کاری روی زمین بماند، معلوم است که مسئول آن چه کسی است. اما وقتی مدل خانواده کاملاً سنتی نباشد، تازه مشکلات شروع میشود و تقسیم وظایف هم یکی از دغدغههای اساسی زوجها میشود؛ دغدغهی زوجهایی که زندگیشان شکلی مدرنتر دارد و نمیشود به آن سادگی کارها و مسئولیتها را به دو دستهی بیرون و داخل منزل تقسیم کرد؛ زوجهایی که هر دوشان بیرون از خانه کار میکنند و الگوی مشخص و مناسبی برای این مدل از زندگی ندارند.
یک خانم در هر سن و شرایطی که باشد انرژی مشخصی دارد و مطمئنا نمیتواند از پس کارهای بیرون از خانه و داخل خانه به طور همزمان برآید. از طرفی دیگر مرد خانه هم به خاطر کار روزانه به خانهای منظم احتیاج دارد که در آن آرامش کافی را داشته باشد و در خانهای که تقسیم وظایف به صورت دقیق و مشخص انجام نشده باشد، این آرامش پیدا نمیشود. مشکلی که اسمش کوچک است اما وقتی درگیر آن باشید، متوجه میشوید که خیلی هم بزرگ است.
درخواست کمک با احترام و محبت
بعضی از خانمها در ابتدای زندگی مشترک نمیدانند چگونه باید از همسرشان برای انجام امور منزل کمک بگیرند.
بدیهی است که به دلیل بسیاری از تفکرات موجود در جامعه امروز، برخی از مردان ایرانی بر این باورند که تمام کارهای منزل مربوط به خانم خانه است و آقایون هیچ وظیفهای برای رسیدگی و یا مشارکت در کارهای خانه ندارند!
شاید این اعتقاد آقایون به نحوه برخورد خوب یا خدای نکرده ناصحیح خانمها هم مربوط باشد!
آنچه که واضح است، خانم خانه باید با احترام و لحنی دوستانه از همسرش بخواهد که در تقسیم کارهای منزل مشارکت داشته باشد. نباید بسیاری از کارها را بصورت اجباری برای مردها قرار داد. خوب است که نظر مرد زندگیتان را جویا شوید تا او بتواند بر حسب زمانبندی اوقاتی که در خانه است، برای کمک به شما اقدام کند.
تجربه نشان داده که با درخواستهای محترمانه و محبتآمیز بعد از مدتی؛مشارکت در کارهای منزل، تبدیل به یک روال عادی در زندگی خواهد شد و دیگر لازم نیست خانم همکاری مشترک در کارهای خانه را متذکر بشود.
بلد نیستمها را کنار بگذارید
بسیاری از مردان دلیل عمده عدم همکاریشان در امور منزل را، عدم آگاهی از چگونگی انجام کارهای منزل میدانند. بعضی از آنها به محض درخواستی مبنی بر کمک فوراً با جمله«بلد نیستم این کار را انجام بدهم» خود را به خارج از گود تقسیم وظایف میکشند.
طبیعی است که هیچ انسانی در بدو تولد توانایی انجام کارهای گوناگون را نداشته و آنچه که مهارتهای افراد را در انجام صحیح کارهای مختلف بالا میبرد، میزان اعتماد به نفس و البته انگیز و رغبت آنهاست. «بلد نیستم»ها یک حالت تدافعی میان همسران ایجاد میکند و همین عاملی برای بروز اختلافات عمیق با دلایلی پیش پا افتاده در خانوادههای جوان خواهد شد.
وقتی جاها عوض میشود!
گاهی اوقات شرایط ایجاب میکند که خانم بیرون از منزل کار کند و کار آقا به صورتی است که در خانه آن را انجام میدهد. در این شرایط نباید نگرش سیاه و سفید و تلقی همه چیز یا هیچ چیز روی ما تاثیر بگذارد. اینکه تعریف شده است زن کار خانه را به عهده دارد و مرد باید بیرون از خانه کار کند در این مورد کاملا به چالش کشیده میشود. باید از خودمان بپرسیم چه اشکالی دارد اگر آقا که وقت بیشتری را در خانه است، سهم بیشتری از وظایف خانه یا نگهداری از بچهها را به عهده بگیرد؟ این کار ارزش مرد را در خانواده یا جایگاه او را به عنوان پدر تغییر نخواهد داد. یا حتی در شرایطی که مرد به صورت موقتی بیکار است و وقت بیشتری را در خانه میگذراند، طبیعتا باید در کارهای خانه و نگهداری از فرزندان بیشتر از قبل به همسر خود کمک کند.
هر چند متاسفانه مواردی وجود دارد که وقتی مردان به آن مرحله از رشد نرسیده باشند که بتوانند با شرایط مختلف خودشان را تطبیق دهند تحمل فشار بار به دوش زنان است و حتی ممکن است مشکلاتی در این زمینه به وجود آید
شراکت کنید
ازدواج شراکت است. قبول کردن این اصل باعث میشود در تقسیم کار منصف باشید و نخواهید همهی بار را روی دوش طرف مقابلتان بگذارید. حواستان باشد هدف انجام کارهای خانوادهای است که در آن زندگی میکنید. زرنگی کردن در این مواقع فقط به ضرر زرنگها تمام میشود و پروژهی تقسیم وظایف هم شکست میخورد.
از همدیگر قدردانی کنید
پس از انجام تکتک کارهای خانه، از همدیگر قدردانی کنید! این یک اصل ضروری در روابط و تعاملات زوجین است. جملههایی مانند:
- از کمکت ممنونم
- متشکرم که به کارهای زندگی مشترکمان رسیدگی کردی.
- چقدر انجام امور منزل کنار تو لذتبخش است.
و صدها جمله شبیه اینها هستند، که با کلماتی ساده ساخته میشوند اما عمق احساسی خوشایندی را در همسرتان به وجود میآورند. این جملههای تشکرآمیز باعث میشوند تا هر یک از همسران بدانند که شریک زندگیشان قدردان زحمتهای آنهاست و این یک پارامتر مهم در رضایتمندی از زندگی مشترک به حساب میآید.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید