حضرت خديجه سلام الله عليها يکي از چهار زن کامل دنيا، اولين و بهترين همسر رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم و مادر فاطمه زهرا و طاهر است.
کنيه او «ام هند» است و قبل از رسول خدا دو شوهر به نامهاي «عتيق بن عائذ» و «عمرو الکندي» داشت و از آنها فرزنداني به دنيا آورده بود.
جريان خواستگاري و ازدواج رسول خدا صلّي الله عليه وآله و سلّم با خديجه خواندني و مفصّل است.
خديجه به رسول خدا گفت:
«من براي شما زني را در نظر گرفتهام.»
رسول خدا فرمود:«او کيست؟»
خديجه عرض کرد:« او کنيز شما خديجه است.»
خديجه که يکي از ثروتمندان عرب به شمار مي آمد و نوشته اند هشتاد هزار شتر و پول هاي فراواني در دست افراد مختلف براي تجارت داشت، وقتي مي خواست با رسول خدا ازدواج کند، گفت:به خدا قسم اي محمـد، اگر مال تو کم است، مال من زياد است.
کسي که خودش را در اختيار تو ميگذارد، چگونه مالش را در اختيارت نگذارد؟! من با تمام اموال و کنيزانم در اختيار توام.
خديجه بعد از ازدواج با رسول خدا به عمويش، ورقه، فرمود:
اين اموال مرا بگير و نزد محمـد ببر و به او بگو من تمام اموال و بردگان و آنچه را در اختيار من است به او هديه ميکنم.
ورقه اين خبر را در بين زمزم و مقام ابراهيم با صداي بلند به گوش همه مردم رسانيد و آنها را شاهد گرفت.
در جريان کناره گيري رسول خدا از خديجه قبل از ايجاد نطفه فاطمه عليهاالسلام، پيامبرعمار ياسر را نزد خديجه فرستاد و فرمود به او بگو:
اي خديجه گمان مبر که کناره گيري من از توست. نه، خداوند به من چنين امر فرموده است.
گماني جز خير مبر و بدان، خداوند هر روز چندين بار به ملائکه اش به تو مباهات و فخر ميکند.
خديجه عليهاسلام در هنگام زايمان فاطمه عليهاسلام تنها بود و زن هاي مکه و قريش از او کناره گرفته بودند.
خديجه را غم و اندوه فرا گرفته بود که ناگهان چهار زن بلندقامت شبيه زنهاي بني هاشم وارد اتاقش شدند.
خديجه ترسيد.
آنها عرضه داشتند:
« محزون مباش اي خديجه. ما فرستادگان پروردگار توايم. ما خواهران توايم: ساره و آسيه و مريم و صفرا. آمده ايم تا تو را کمک کنيم ».
امام صادق عليه السلام فرمود:
وقتي خديجه عليهاسلام وفات کرد، فاطمه عليهاسلام به رسول خدا پناه برد. به دور پيامبر ميچرخيد و ميگفت:«پدر جان، مادر من کجاست؟»
جبرئيل عليه السلام نازل شد و عرضه داشت:
اي رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه اي است از ياقوت و زبرجد که اطاقهايش از طلا و ستونهايش از ياقوت قرمز ساخته شده و با آسيه و مريم همنشين است .
طاهر پسر رسول خدا و خديجه بود که پس از بعثت به دنيا آمد ولي مانند ديگر پسران پيامبر در مکه فوت کرد .
سخناني درباره ي خديجه
امام صادق عليه السلام فرمود: وقتي خديجه عليهاسلام وفات کرد، فاطمه عليهاسلام به رسول خدا پناه برد.
به دور پيامبر ميچرخيد و ميگفت: «پدر جان، مادر من کجاست؟»
جبرئيل عليه السلام نازل شد و عرضه داشت: «اي رسول خدا، پروردگارت امر فرمود به فاطمه سلام برسان و بگو مادرش در خانه اي است از ياقوت و زبرجد که اطاقهايش از طلا و ستونهايش از ياقوت قرمز ساخته شده و با آسيه و مريم همنشين است ».
***
آخرين سخن خديجه، به هنگامي که بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائي که در راه پيامبر(ص) ديده بود کم ارج تر نبود.
لحظه اي که شبح مرگ بر چهره او سايه افکنده بود به پيامبر چنين مي گويد:
« اي رسول خدا ...... من در حق تو کوتاهي کردم و آنچه شايسته تو بود، انجام ندادم.از من در گذر و اگر اکنون، دل در طلب چيزي داشته باشم, خشنودي توست.»
کلمات بر لبان پاکش مي لغزد و آخرين نفسهايش را با خشوع و ايمان بر مي آورد ...... خدا خديجه را رحمت کند.
آن نمونه بارز زن مسلمان که براي عقيده و رسالتش پيکار کرد.
طاهر پسر رسول خدا و خديجه بود که پس از بعثت به دنيا آمد ولي مانند ديگر پسران پيامبر در مکه فوت کرد .
***
ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روي زمين چهار خط کشيد و گفت آيا مي دانيد اين چيست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
پس رسول خدا (ص) گفت: بهترين زنان اهل بهشت چهار تن هستند:
خديجه دختر خويلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مريم دختر عمران و آسيه دختر مزاحم زن فرعون.
مناقب خديجه فراوان است و او از ميان زنان کسي است که به مرحله کمال رسيده است.
او خردمند و با جلال و متدين و پاکدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود.
پيغمبر (ص) او را ستايش مي کرد و بر ديگر زنان مؤمن برتري مي داد و او را بسيار بزرگ مي داشت تا جائيکه عايشه مي گفت: به زني رشک نبردم آنچنان که به خديجه حسد ورزيدم زيرا که پيامبر (ص) بسيار زياد از او ياد مي کرد.
نام ها و عنوان هاي پنجگانه حضرت خديجه ( س )
1- طاهره يا بانوي پاک سرشت و پاک منش
از برجسته ترين القاب آن بانو که پس از طي دوران کودکي و نوجواني و پس از رشد جسمي و عقلي و خودسازي و شکوفايي نخست از ناحيه ي چهره هاي برجسته و درست انديش خاندان خويش و ان گاه از سوي قريش و مردم مکه به ان مفتخر گرديد واژه ي « طاهره » يا پاک سرشت و پاک منش بود .
يکي از دانشمندان اهل سنت در اين مورد مي نويسد : « و کانت تدعي في الجاهليه بالطاهره لشدةعفافها» و نيز ديگري مي نويسد « و کانت في الجاهليه الطاهره » .
علامه مامقاني فقيه و راوي شناس نامدار معاصر در وصف پاکي ان بانو مي نويسد « کانت تدعي في الجاهليه الطاهره » .4
2- سالار بانوان « قريش » :
او بدان دليل به اين لقب بزرگ نايل امد که آشنا و بيگانه و دوست و بدخواه در برابر جمال و کمال و سيما و سيره ي مترقي و انساني او لب به تحسين و ستايش گشودند .
يکي از دانشمندان در اين مورد مي نويسد :
« و کانت تدعي في الجاهليه بالطاهره ، لشده عفافها و کانت تسمي سيده نساء قريش » 5
او در روزگار تيره و تار ، بخاطر باور مترقي و پروا و معنويت بسيارش ، طاهره خوانده مي شد و به راستي که سالار زنان برجسته ي قريش بود .
3- بانوي پر برکت و مبارک :
از ديگر لقب هاي آن بانوي پروا و ايمان ، لقب ارجمند « مبارکه » به مفهوم بانوي « پر برکت » است .
مرحوم محدث قمي آورده است که در پيامي به حضرت مسيح از سوي خدا بخاطر مقام و موقعيت حضرت خديجه در نزد خداوند ، آمده است که مبارکه و همدم مريم است در بهشت ! و در انجيل به هنگام ترسيم نشانه ها و ويژگي هاي پيامبر آزادي و عدالت امده است که : « نسله من مبارکه ، و هي ضره امک في الجنه »6 نسل آخرين پيامبر خدا از « مبارکه » يا بانوي پر برکت است ، همو که همدم و همسوي مادرت مريم ( ع ) در بهشت بر طراوت و زيباي خدا خواهد بود .
4- سالار زنان گيتي :
پيامبر گرامي اسلام در اين باره در وصف او فرمود : ان الله اختار من النساء اربع ، مريم و آسيه و خديجه و فاطمه 7 خداي فرزانه از ميان زنان نو انديش و تاريخ ساز ، چهار زن را برگزيد، که عبارتند از مريم ، آسيه ، خديجه و فاطمه عليها السلام و نيز فرمود :
سالار زنان دو جهان ، اين چهار زن کمال جو و ستم ستيز و ازادمنش و خداجو هستند ، خديجه دختر خويلد ، فاطمه دخت ارجمند محمد ( ص ) ، آسيه دختر مزاحم و مريم دختر عمران .
و نيز فرمود : هان اي خديجه راستي که تو بهترين مادر ايمان آورندگان ، برترين آنان و سالار زنان گيتي هستي9 .
5- بانوي راستي و درستي :
از نام ها و نشانه هاي بلند آوازه ي بانوي خردمند حجاز « صديقه » به معناي بسيار راستگو و راست کردار است .
قران کريم در وصف صديقين مي فرمايد « و الذين آمنوا بالله و رسوله اولئک هم الصديقون » 10 در فرازي از زيارت نامه ي پيامبر در اين مورد امده است . 11
سلام بر همسران پاک و نيکوکردارت ، که مادران مردم توحيد گرا و با ايمان هستند ، به ويژه بر ان بانوي تصديقگر حق و عدالت ان بانوي پاک سرشت و پاک منش ، ان بانوي خشنود از مهر و لطف خدا ، خديجه کبري مادر ارجمند و سرمشق راستين مردم با ايمان ( مومنين ) .
همچنين با تامل در کلمات معصومين خاصه پيامبر گرامي اسلام القاب ديگري براي ان بانوي با کرامت بيان شده است که عبارتند از « خديجه کبري بانوي بلند مرتبه ، خديجه الغراء بانوي پرفراز و پر معنويت ، زکيه يا بانوي پاک منش و بالنده ، مرضيه يا بانوي مورد پسند خداوند ، راضيه يا خشنود از تدبير و تقدير حکيمانه خدا » .
کنيه هاي آن بانوي ارجمند
در جامعه ي عرب رسم بر ان بود که افزون برگزينش نام و نشان براي کودکان ، پس از رشد و کمال به تناسب شخصيت و موقعيت و نقش آنان براي هر يک کنيه برمي گزيدند که کنيه مردان با واژه « اب» و زنان با واژه « ام » آغاز مي شد .
از کنيه هاي ان بانو ؛ ام الزهرا 2- ام الصعاليک و ام اليتامي مادر يتيمان و بي نوايان 3- ام المومنين
ويژگي ها و امتيازات شگرف حضرت خديجه ( س )
1- ريشه و تبار پر شرافت
2- خاندان فرهنگ دوست و آزاديخواه و آزادمنش
3- همسر و همدم بي نظير
4- داراي همسري بي همتا
5- دخت بي همانند
6- نوادگان بي مثال
7- نسل ماندگار و جاودانه
8- موقعيت والا در بارگاه الهي
9- مباهات خدا به بندگي و نقش کارساز او
10- دريافت سلام و دورود خدا
11- دريافت نويد بهشت پرنعمت و زيبا و رستگاري هماره
12- دريافت داشتن سلام فرشته ي وحي
13- برگزيده شدن در کنار دختران و زنان بزرگ عالم
14- خردمند باهوشي سرشار
15- پاک روشي و پاک منشي
16- پيشتازي در اسلام
17- پيشگامي در ايمان به خدا و پيامبر
18- سبقت در تصديق وحي و گواهي قران و برنامه هاي آسماني
19- ياري و همراهي و حمايت با دريغ از حق و عدالت
20- اولين بانو و پيشتازترين زن در گرايش به اسلام و ايمان به خدا و نماز و پرستش خداوند
21- برترين همسر پيامبر و بسياري وِيژگي هاي منحصر به فرد ديگر
پي نوشت ها
1- فروغ آسمان حجاز ص 32
2- زرقاني / شرح المواهب اللدنيه / ج 1 ص 199
3- هيثمي / مجمع الزواند / ج 9 / ص 218
4- تنفيع المقال / ج 3/ ص 37
5- کمل البصر ص 7 . بجار ج 21 ص 352
6- بحارالانوار ج 43 ص 19
7- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 1 ص 266
8- الانوار الساطعه ص 226
9- حديد 19
10- بحار ج 100/ ص 189
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید