1. تعداد ماههای حرام
به اتفاق تمام فقهای مسلمان، ماههای حرام چهار ماه میباشد که این چهار ماه عبارتند از: «ذیالقعده»، «ذیالحجه»، «محرم» و «رجب» که سه ماه اول پشت سر هم و ماه رجب بهطور جداگانه است. (1)
ورود قرآن کریم در این زمینه (مانند بیشتر موارد) به روش طرح کلیت و اجمال مطلب بوده و نام هر یک را مشخصاً بیان نفرموده چنانچه آیه میفرماید: «إنّ عدّة الشهور عند الله اثنا عشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الأرض منها أربعة حرم» (2) تعداد ماهها نزد خدا در کتاب الهی، روزی که آسمانها و زمین را آفرید، دوازده ماه مقرر شده که از این میان، چهار تای آن حرام میباشد. اما مطلب قابل بحث این است که آیا اولین ماه از این ماهها، «رجب» است یا «محرم»؟
بر این بحث هر چند ثمره فقهی قابل توجهی مترتب نیست، ولی از برخی روایات بهدست میآید که ماه «رجب» اولین ماه حرام است. در یکی از ادعیه ماه رجب میخوانیم: «و هذا رجب المرجب المکرم الذی أکرمتنا به، أول اشهر الحرم» (3) یعنی این ماه، ماه رجبالمرجب با فضیلتی است که با آن ما را تکریم کردی؛ و آن اولین ماه از ماههای حرام است.
2. جابهجایی
محور دوم بحث در زمینه ماههای حرام این است که جابهجا کردن ماههای حرام جایز نمیباشد و تبعیت از احکام الهی در این زمینه مانند سایر موارد لازم است. قرآن کریم میفرماید: «إنما النسیء زیادة فی الکفر یضلّ به الذین کفروا یحلّونه عاماً و یحرّمونه عاماً لیواطؤا عدّة ما حرّم الله فیحلّوا ما حرّم الله زیّن لهم سوء أعمالهم و الله لا یهدی القوم الکافرین» (4)؛ جابهجا کردن و تأخیر ماههای حرام، افزایشی در کفر (مشرکان) است که با آن، کافران گمراه میشوند. یک سال آن را حلال و سال دیگر آن را حرام میکنند، تا به مقدار ماههایی که خداوند تحریم کرده، بشود (عدد چهار ماه به پندارشان تکمیل گردد) و به این ترتیب آنچه را خدا حرام کرده، حلال بشمرند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا جلوه داده شده و خداوند جمعیت کافران را هدایت نمیکند.
علامه طباطبایی قدسسره مینویسد: «حرمت جنگ در ماههای حرام، از شرایعی است که حضرت ابراهیم علیهالسلام آن را تشریع کرده بود و عربها آن را حتی در دوران جاهلیت که از دین توحید بیرون بوده و بت میپرستیدند، محترم میداشتند. چیزی که هست، قانونی داشتند به نام «نسیء» و آن این بود که هر وقت میخواستند، این چهار ماه و یا یکی از آنها را با ماه دیگری معاوضه مینمودند، مثلاً بهجای محرم، صفر را حرام میکردند، و در محرم که ماه حرام بود به جنگ و خونریزی میپرداختند. (5)
3. احترام
نکته سوم این است که این ماههای چهارگانه چون دارای ارزش و احترام میباشند، (6) آنها را ماههای «حرام» نامیدهاند (7) و شاید تمام احکامی که در اسلام بر آن مترتب گردیده، ناشی از احترام و ارزش این ماهها باشد؛ در نتیجه ثواب انجام کارهای نیک و عقاب اعمال زشت در این ماهها بیشتر میگردد.
مرحوم آیةالله کاشفالغطاء (متوفای 1228ق) در این زمینه مینویسد: «و لذلک زادت دیة القتل فی الحرم و فی الأشهر الحرم فکل واجب أو محرم یشتد وجوبه و تحریمه اما به اعتبار شرف فاعله أو زمانه أو مکانه و یتزایدان بزیادة الشرف و یضعفان بضعفه و کذا یشتد الندب و الکراهة و یتزایدان علی ذلک النحو... (8)؛ به سبب احترام داشتن ماههای حرام است که دیه قتل در حرم (مکه مکرمه و سرزمینهای خاص اطراف آن) و در اشهر حرم افزایش مییابد. بنابراین وجوب و حرمت کارهای واجب یا حرام به اعتبار شرف فاعل و زمان و مکان، شدت پیدا میکند؛ و نیز تأکد وجوب و حرمت، تابع شدت و ضعف جایگاه فاعل و زمان و مکان میباشد. در مورد کارهای مستحب و مکروه نیز قضیه از همین قرار است.
4. حرمت جنگ
حرمت جنگ در ماههای حرام، علاوه بر اجماع مسلمین در قرآن کریم نیز بدان تصریح شده است: «یسئلونک عن الشهر الحرام قتال فیه قل قتال فیه کبیر» (9)؛ از تو درباره جنگ در ماه حرام سؤال میکنند؛ بگو جنگ در آن (گناهی) بزرگ است.
البته تذکر این مسئله ضروری است که جنگ در ماههای حرام در صورتی حرام است که طرف مقابل نیز حرمت آن را نگه دارد، در غیر این صورت جنگیدن (دفاع) در این ماهها جایز، بلکه واجب خواهد بود؛ چرا که دفاع از خود واجب است و مختص به زمان خاصی نمیباشد.
قرآن کریم در این مورد میفرماید: «الشهر الحرام بالشهر الحرام و الحرمات قصاص فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم و اتقوا الله و اعلموا أنّ الله مع المتّقین» (10)؛ ماه حرام، در برابر ماه حرام است؛ یعنی اگر دشمنان، احترام آن را شکستند و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید جنگ کنید)، و تمام حرامها (قابل) قصاص است، پس بهطور کلی هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدی کنید و از خدا بپرهیزید و بدانید خدا با پرهیزکاران است. (11)
در مورد شأن نزول این آیه گفتهاند: مشرکان مکه میدانستند که جنگ در ماههای حرام از نظر اسلام جایز نیست، به همین دلیل در نظر داشتند مسلمانان را غافلگیر ساخته در این ماهها به آنها حملهور شوند و شاید گمانشان این بود که اگر در ماههای حرام بجنگند، مسلمانان به مقابله بر نمیخیزند. این آیه، به پندار باطل آنان پایان داد و نقشههای احتمالی آنها را نقش بر آب کرد و دستور داد که اگر آنها در ماههای حرام دست به اسلحه بودند، مسلمانان نیز در مقابل آنها بایستند. (12)
5. افزایش دیه
بحث فقهی دیگر این است که چنانچه شخصی در یکی از این ماهها مرتکب قتل شود، دیه او افزایش یافته، باید یک سوم بیشتر بپردازد.
مرحوم شیخ حر عاملی در کتاب ارزشمند «وسایلالشیعه» بابی را تحت این عنوان منعقد نموده است: «باب أن من قتل فی الأشهر الحرم فعلیه دیة و ثلث و صوم شهرین متتابعین من أشهر الحرم.» (13)
در یکی از روایات این باب میخوانیم: «... سألت أباعبدالله علیهالسلام عن الرجل یقتل فی الشهر الحرام ما دیته؟ قال: دیة و ثلث» (14) (کلیب اسدی) میگوید: از امام صادق علیهالسلام پرسیدم: مردی که در ماه حرام کشته شود، دیهاش چقدر است؟ فرمود: یک دیه کامل، به اضافه یک سوم آن.
در اضافه شدن ثلث دیه تردیدی وجود ندارد؛ چرا که مورد تأکید روایات دیگر و بهدنبال آن مورد اجماع فقهاست، ولی در این زمینه برخی نکات وجود دارد که به این قرار است:
الف) این حکم به فرد مسلمان اختصاص ندارد؛ بلکه شامل حال کافران نیز میشود. (15)
ب) این حکم مختص به قتل میباشد. بنابراین شامل جنایت وارد کردن بر اعضا نمیگردد (16) و فقها با عبارت «لا تغلیظ فی الاطراف» به این مطلب اذعان نمودهاند.
ج) در لزوم اضافه پرداخت ثلث دیه، تفاوتی بین انواع دیه قتل عمد نیست. (17)
د) در اینکه آیا حکم مزبور مختص به قتل عمد است یا شامل قتل خطأیی نیز میگردد، بین فقها دو نظریه وجود دارد: برخی به اطلاق روایات تمسک نموده و نتیجه گرفتهاند که شامل هم عامد و هم خاطی میشود و برخی دیگر از زاویه «هتک حرمت»، به حکم مزبور نگریسته و آن را مختص به عامد دانستهاند. (18)
6. کفاره
میدانیم کسی که مرتکب قتل میگردد، علاوه بر قصاص یا دیه - که حقالناس است - کفاره نیز متوجه او میشود.
کفاره قتل از حقوق الهی بهشمار میرود که حتی در صورت عفو اولیای دم از عهده قاتل ساقط نمیگردد. در این مسئله بین اینکه قتل در ماههای حرام صورت گرفته باشد یا نه، فرقی نیست.
کفاره قتل به دو صورت تقسیم میشود:
الف) کفاره قتل عمد: در قتل عمد بر قاتل انجام سه عمل واجب است که از آن به «کفاره جمع» تعبیر میشود که عبارت است از آزاد کردن بنده، شصت روز روزه گرفتن و اطعام شصت فقیر.
ب) کفاره قتل غیرعمد: در قتل غیرعمد تنها یکی از سه عمل مزبور اما به حسب ترتیب واجب است؛ یعنی ابتدا بر قاتل واجب است یک برده در راه خدا آزاد کند و اگر از آن عاجز شد، شصت روز روزه بگیرد و اگر از آن نیز ناتوان بود، شصت مسکین را اطعام نماید. (19)
پس از این مقدمه باید گفت: چنانچه شخصی در ماه حرام مرتکب قتل گردد، بر کفاره وی آثار ذیل مترتب میشود:
1. تتابع کامل روزه: یعنی هرگاه کفاره عملی، روزه گرفتن دو ماه باشد، لازم است این روزهها پیدرپی باشند؛ ولی فقها فرمودهاند: برای تحقق تتابع، کافی است که یک ماه کامل و یک روز از ماه بعد آن (سی و یک روز) پشت سر هم باشد. در این صورت چنانچه بقیه آن بهصورت پیدرپی قرار نگیرد، اشکال ندارد. (20)
نظر مرحوم شیخ طوسی (متوفای 460ق) و برخی دیگر از فقها این است که اگر کسی در ماه حرام مرتکب قتل شود، از این قانون مستثناست و باید تمام دو ماه را بدون فاصله روزه بگیرد. (21)
2. روزه ایام تشریق: ایام تشریق روز یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذیالحجه است که روزه گرفتن این ایام برای کسی که در سرزمین منا باشد، حرام است (22)؛ اما نظر شیخ طوسی، شهید اول و نیز برخی از فقها این است که هر کس در ماه حرام مرتکب قتل عمد گردد، از حکم مزبور مستثناست و باید دو ماه را پیدرپی روزه بگیرد، گرچه ایام تشریق در سرزمین منا باشد. (23)
3. روزه در سفر: از بدیهیات فقه شیعه این است که روزه در سفر حرام است؛ ولی مواردی از این حکم استثنا شدهاند. به نظر بعضی از فقها مانند ابنحمزه (متوفای 566ق) یکی از آن موارد کسی است که در ماه حرام مرتکب قتل شود که او باید دو ماه پیدرپی روزه بگیرد؛ گرچه به سفر رود. (24)
4. صوم عیدین: در عیدین (عید فطر و قربان) روزه گرفتن حرام است. مرحوم شیخ طوسی و عدهای از فقها میگویند: اگر کسی در ماه حرام مرتکب قتل شود، باید دو ماه پیدرپی روزه بگیرد؛ گرچه به عید فطر یا قربان برخورد نماید (25)؛ ولی نظر مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی (متوفای 1377ق) صاحب «عروةالوثقی» این است که روزه عیدین مطلقاً حرام است. (26)
پینوشت:
1) علامه حسنبن یوسف حلی (متوفای 726ق)، تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة/2/130.
2) سوره توبه/36.
3) سیدبن طاوس حلی (متوفای 664ق)، الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة/3/279.
4) سوره توبه/37.
5) سیدمحمدباقر موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان /9/359.
6) منشأ احترام داشتن این ماهها این آیه شریفه از سوره مائده است که میفرماید: «جعل الله الکعبة البیت الحرام قیاماً للناس و الشهرالحرام والهدی والقلئد ذالک لتعلموا أن الله یعلم ما فی السماوات و ما فی الأرض و أن الله بکل شیء علیم»؛ «خداوند [زیارت] کعبه بیتالحرام را وسیله به پا داشتن [مصالح] مردم قرار داده و ماههای حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای نشاندار را [نیز به همین منظور مقرر فرموده است]. این برای آن است تا بدانید که خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است، میداند و خدا بر هر چیزی داناست.» در این آیه خدای متعال کعبه را احترام کرده و آن را بیتالحرام قرار داده و به همین منظور بعضی از ماهها را هم حرام کرده و بهوسیله حکم وجوب حج در آن ماهها بین ماههای حرام و بیتالحرام ارتباط برقرار کرد... اعتبار بیتالحرام و شهرالحرام و احکامی که بر آن دو تشریع شده، مبتنی بر حقیقتی علمی و اساسی است و آن این است که این بیت الله و احکام و مناسکش مایه قوام و حیات مردم است و از این جهت ارزش و احترام پیدا کرده است. (ر.ک: ترجمه تفسیر المیزان/6/209).
7) خلیل بن احمد فراهیدی (متوفای 175ق)، العین/3/222، ماده حرم.
8) آیةالله جعفربن خضر نجفی، کشفالغطاء عن مبهمات شریعة الغراء/4/560.
9) سوره بقره/217.
10) همان/194.
11) از ترجمه آیةاللهالعظمی مکارم شیرازی.
12) احمد علی بابایی، برگزیده تفسیر نمونه/1/176.
13) محمدبن حسن حر عاملی، تفصیل وسایلالشیعة إلی تحصیل مسایل الشریعة/29/203.
14) محمدبن یعقوب کلینی (متوفای 329 ق)، کافی/7/281.
15) سیدجوادبن محمد حسینی عاملی (متوفای 1226 ق)، مفتاحالکرامة فی شرح قواعد العلامة/10/364.
16) تحریرالاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة/2/268.
17) امام خمینی (متوفای 1409 ق)، تحریرالوسیلة/2/558. لازم به ذکر است که قاتل در مقام پرداخت دیه مخیر است بین هزار دینار، ده هزار درهم، هزار گوسفند، دویست گاو، صد شتر یا دویست حلة (لباسی خاص).
18) ر.ک: تفصیل الشریعة فی شرح تحریرالوسیلة، مرحوم محمد فاضل موحدی لنکرانی (متوفای 1428ق).
19) فقها در این مطلب متفقالقول میباشند.
20) این مطلب مورد اتفاق فقهاست.
21) شیخ ابوجعفر محمدبن حسن طوسی (متوفای 460ق)، المبسوط فی فقه الإمامیة/1/281: «فإن وافق الصوم أحد هذه الأوقات أفطر و قضی یوما مکانه إلا القاتل فی أشهر الحرم فإنه یجب علیه صوم شهرین متتابعین من أشهر الحرم، و إن کان دخل فیهما صوم یوم العید و أیام التشریق».
22) این مطلب نیز مورد اتفاق تمام فقهاست.
23) المبسوط/1/281؛ محمدبن مکی عاملی، (ش 786ق)، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة/1/283.
24) محمدبن علی الطوسی ابن حمزة، الوسیلة الی نیل الفضیلة/148: «أو صیام کفارة قتل العمد فی الأشهر الحرم و هو یصوم فیها و اتفق له سفر وجب علیه أن یصوم فی السفر».
25) المبسوط/1/281.
26) ر.ک: العروةالوثقی فیما تعم به البلوی، سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی، «و أما المحظور منه ففی مواضع أیضاً أحدها صوم العیدین الفطر و الأضحی و إن کان عن کفارة القتل فی أشهر الحرم و القول بجوازه للقاتل شاذ و الروایة الدالة علیه ضعیفة سنداً و دلالةً».
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید