چگونه با فرسودگي شغلي کنار بياييم؟
فرسودگي شغلي، يک فرآيند روانشناختي است که تحت شرايط استرس شغلي شديد، حادث ميشود و عبارت است از خستگي عاطفي، نگرش منفي در پاسخ به ديگران، احساس عدم موفقيت فردي، فقدان انرژي و نشاط و احساس کسالت نسبت به انجام شغل که در برخي از افراد شاغل به وجود ميآيد و نتيجه فشار شغلي دائم و مکرر ميباشد. در واقع فرسودگي شغلي، نوعي از فرسودگي رواني است که با فشارهاي رواني يا استرسهاي مربوط به شغل و محيط کار، توأم گشته و پاسخي تاخيري به عوامل استرسزاي مزمن هيجاني و بين فردي در حيطه مشاغل ميباشد و بيشتر در ميان انواع مشاغل مددرسان و ياري دهنده مانند مشاور، معلم، مددکار اجتماعي، پزشک، پليس، پرستار و ... مشاهده ميشود و اين امر به احتمال زياد، به دليل نوع وظايف و مسووليتهاي اين گونه مشاغل ميباشد.
مفهوم فرسودگي شغلي، در اوايل سال 1970 براي اولين بار از سوي «فرويد » مطرح شد و آن را حالتي از خستگي و ناکامي معرفي نمود که به علت از خود گذشتگي فرد در روش زندگي يا ارتباطي که به وصول نتيجه دلخواه منجر نميشود، به وجود ميآيد.
فرسودگي شغلي در اصل، ناشي از استرس شغلي است. استرس و فشارهاي عصبي و رواني، در زندگي روزمره ما به وفور مشاهده ميشوند. در سازمانها نيز عوامل مختلفي توليد استرس ميکنند که عمدهترين آنها عبارتند از: نوع شغل، تعارض در شغل، سردرگمي در نقش، فشار کاري بيش از حد، فقدان حمايت اجتماعي، تغييرات سازماني و ...
به هر حال، امروزه در بسيار از سازمانها، فشارهاي عصبي و رواني به درجات گوناگوني وجود دارد و يکي از پيامدهاي فوري آن، پديده فرسودگي شغلي است.
فرسودگي شغلي، يک فرآيند روانشناختي است که تحت شرايط استرس شغلي شديد، حادث ميشود
علائم و عوارض فرسودگي شغلي
سندرم فرسودگي شغلي، علائم جسماني، رواني و هيجاني متعددي ايجاد ميکند ازجمله:
علائم جسماني: کاهش انرژي، خستگي مزمن، فشار بدني، تهوع، کم خوابي، تغييراتي در عادات غذايي، ضعف، افزايش آسيبپذيري نسبت به بيماريها، سردردهاي مزمن، تنش عضلاني، کمردرد و اختلال خواب.
علائم هيجاني: احساس افسردگي، درماندگي و نااميدي، افزايش تنش و تعارض در خانه، افزايش حالتهاي عاطفي منفي مانند عصبانيت بيقراري و تحريکپذيري و کاهش حالتهاي عاطفي مثبت مانند صميميت، با ملاحظه بودن، فروتني و ادب.
علائم رواني: احساس عدم کارآيي و نگرش منفي نسبت به خود، شغل و در کل نسبت به زندگي.
در نهايت، مجموعه علائم بالا، به رفتارهايي مانند غيبت از محل کار و رها کردن شغل منجر ميشود و ممکن است فرد، به جستوجوي مشاغل و نقشهاي اداري و اجرايي جديد بپردازد.
توجه به مساله فرسودگي شغلي و مطالعه عوامل تاثيرگذار، زمينهساز و مرتبط با آن و راه کارهاي پيشگيري از بروز آن و فائق آمدن بر عوارض آن، ميتواند سهم ارزشمندي در سلامت و بهزيستي کارکنان و پيشبرد هر چه بهتر اهداف سازماني داشته باشد.
افراد مستعد فرسودگي شغلي
- کساني که از کار خود عيبجويي ميکنند و کساني که آشکارا با همکارانشان احساس خصومت دارند، در معرض فرسودگي شغلي هستند.
- از ديگر افراد مستعد، کساني هستند که مجبورند تصميماتي بگيرند که در مقابل آن، بايد پاسخگو باشند يا تصميماتي که با مساله مرگ و زندگي در ارتباط است.
- مديران، رهبران گروههاي و سرپرستان نيز به خاطر مسووليت، بيش از ديگران در معرض خطر هستند.
- افرادي که تحت برنامههاي زماني فشرده و طاقتفرسا بايد کار کنند.
- شاغلاني که وظيفهشان نياز به توجه دقيق يا کار تکراري ظريف دارد نيز از جمله موارد مستعد فرسودگي هستند.
هيچکس در مقابل فرسودگي شغلي ايمن نيست و هر فردي در هر سطحي از دانش و مهارت و با هر سن و جنسيتي، ميتواند به فرسودگي شغلي مبتلا شود.
فرسودگي شغلي، نوعي از فرسودگي رواني است که با فشارهاي رواني يا استرسهاي مربوط به شغل و محيط کار، توأم گشته و پاسخي تاخيري به عوامل استرسزاي مزمن هيجاني و بين فردي در حيطه مشاغل ميباشد
راه کارهاي مبارزه با فرسودگي شغلي براي کارمندان
پژوهشگران و محققان علوم روان کاوي، پيشنهاد ميکنند در صورتي که از فرسودگي شغلي در رنج هستيد يا ميخواهيد از مبتلا شدن به آن مصون بمانيد، اقدامات زير را انجام دهيد:
- در صورت امکان شرايط فيزيکي يا رواني کار خود را تغيير دهيد و چنان چه قادر به ايجاد چنين تغييراتي نميباشيد، بعضي از رفتارهاي خود را تغيير داده و مسووليتي را که از عهده انجام آن بر نميآييد، قبول نکنيد.
- از برنامههاي متنوع براي بهبود وضعيت بدني خود استفاده کنيد و اوقات خاصي از شبانه روز را به ورزش کردن اختصاص دهيد و از برنامههاي غذايي مناسب استفاده کنيد.
- از روشهاي خاص ايجاد آرامش (ريلکسيتن، مراقبه و...) استفاده کنيد.
- از روشهاي گوناگوني مانند ايجاد علاقه، افزايش آگاهي در مورد نتيجه کار، دورههاي استراحت کوتاهمدت و ... بهره بگيريد.
- داشتن خواب کافي و رفتن به دامن طبيعت نيز ميتواند تاثيرگذار باشد.
راهکارهاي مبارزه با فرسودگي شغلي براي مديران
افزون بر راهبردهاي مطرح شده، به اين واقعيت انکارناپذير نيز بايد توجه داشت که مديران ميتوانند در حل اين معضل، نقش کليدي داشته باشند زيرا يکي از وظايف مديريت هر سازماني، آن است که موجباتي را فراهم آورد تا فشارهاي وارد بر کارمندان، تخفيف پيدا کند. بنابراين راهکارهاي مختلفي نيز وجود دارد که مديريت هر سازماني با استفاده از آنها، ميتواند مانع از وارد آمدن محرکهاي تنشزا بر کارکنان شود. از اينرو، به مديران علاقهمند به سلامت جسمي و رواني کارکنان، پيشنهاد ميشود براي پيشگيري از فرسودگي ناشي از کار، به اين راه کارها عمل نمايند:
- افراد را به کاري بگماريد که نه تنها به آن علاقهمند باشند بلکه از ويژگيهاي شخصيتي لازم براي انجام درست وظايف شغلي برخوردار باشند زيرا چنان چه مناسبترين فرد براي تصدي مسووليتهاي يک شغل انتخاب شود، احتمال وارد آمدن تنشهاي رواني به او کمتر است؛ بنابراين احتمال ابتلاي او به عارضه فرسودگي شغلي نيز کاهش مييابد.
- براي متصديان مشاغل گوناگون سازمان، دورههاي آموزشي مناسب تشکيل دهيد و مراقب باشيد که برنامهريزي، طراحي و اجراي چنين دورههايي، براساس نتايج حاصل از تجزيه و تحليل شغل شرکتکنندگان در دوره آموزشي انجام گيرد.
- امکاناتي را فراهم آوريد که مهارتهاي افراد بسته به مسئووليت کاري آنان، افزايش يابد زيرا اگر فرد نتواند بر موقعيت شغل خود تسلط داشته باشد، فشار رواني زيادي را تحمل ميکند.
- شرايط خطرآفرين در سازمان را به کمترين حد برسانيد و امکاناتي را فراهم آوريد که افراد، در معرض خطر و محرکهاي تنشزاي اضافي قرار نگيرند.
- شبکههاي ارتباطي در سازمان را بهبود بخشيد به گونهاي که کيفيت و کميت ارتباطها در سازمان، در بهترين وضع خود باشد و اطمينان حاصل کنيد که افراد ميتوانند نظرات، شکايات، پيشنهادات و انتقادات خود را در رابطه با هر فرد يا موضوع، به راحتي و بدون ترس و نگراني و به شيوه اي منطقي ارائه دهند.
در نهايت، مديران ميتوانند با رفتار سنجيده خود، به کارمندان بياموزند چگونه بدون ترس و نگراني، با سرپرست يا مدير خود وارد گفتوگو شوند.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید