پيوندهاي خانوادگي از مستحكمترين انواع ارتباطات اجتماعي است كه اين روزها به دليل گرفتاريهاي روزمره زندگي تا حدي كمرنگ شده است. اگرچه عصر ماشين، آثار مثبتي بر زندگي بشر داشته اما دردسرهايي نيز براي مردم به همراه آورده است. يكي از اين مشكلات كاهش رفتوآمدها و سردي روابط خانوادگي است.
دور هم جمع شدن فاميل با هدف ديد و بازديد و آگاهي از حال يكديگر بهخصوص در بعضي از روزهاي خاص همچون تعطيلات نوروز از دير باز در بين ايرانيان مرسوم بوده و هست. ايرانيان اعتقاد دارند حال و هواي نوروز و سرسبزي طبيعت دل انسان را زنده و پرنشاط ميكند. ديد و بازديد عيد، غبار كدورت را از دلها پاك ميكند و در واقع تعطيلات نوروزي براي صله رحم فرصت مناسبي است.
اما به مرور و با پيچيده شدن زندگي افراد و افزايش مشكلات شهر نشيني بسياري از خانوادهها نه تنها اين رسم را تمام و كمال بهجا نميآورند كه بعد از پايان اين روزها دوباره هر كسي دنبال كار خود ميرود تا شايد روز و وقتي ديگر...اين نوشتار به موضوع كمرنگ شدن روابط صميمي و مهرآميز در بين افراد جامعه پس از پايان نوروز ميپردازد.
فربد فدايي روانپزشك در اين باره ميگويد: روابط اجتماعي يكي از ضروريات زندگي است و از لحاظ بهداشت رواني اهميت ويژهاي دارد. او معتقد است روابط با احترام و محبت با ديگران، سبب ايجاد محبت متقابل ميشود و قطع ارتباط با ديگران از نشانههاي بيماري عاطفي است. حتي براي بهبود حال بيماران نيز توصيه ميشود شبكه حمايت اجتماعي و خانوادگي بيشتر و عميقتر شود. بنابراين براي داشتن روان سالم نيازمند ارتباط با ديگران هستيم.
تخليه رواني با صحبت كردن
معمولا بسياري از افراد ترجيح ميدهند به جاي فاميل با دوست يا همكار خود يا با كساني كه كاملا از نظر اقتصادي و اجتماعي در يك جايگاه اجتماعي قرار دارند ارتباط نزديك تري داشته باشند. اما فدايي اعتقاد دارد بهتر است رابطه در درجه اول با بستگان و دوستان قديمي صورت گيرد. از سويي ديگر به لحاظ علمي نيز تاثير صله رحم و ارتباط خويشاوندي بر كاهش بار رواني افراد جامعه تاثير ميگذارد.
چرا كه معمولا هر فردي در طول زندگي با مشكلات و استرسها و تنشهاي مختلفي روبهرو است كه در ميان گذاشتن اين مشكلات با اعضاي شبكه خويشاوندي باعث تخليه و كاهش بار رواني ناشي از مشكلات در فرد ميشود. همچنين از منظر اجتماعي نيز از آن جا كه فاميل از همه مسائل يكديگر مطلعند تاثير زيادي در رفع مشكلات دارد و آرامشي كه انسان در كنار خويشاوندان به دست ميآورد در هيچ جاي ديگر قابل كسب نيست.
از سوي ديگر هر گاه هم كه فاميل به ديدار يكديگر ميروند و دور هم جمع ميشوند پس از دقايقي اين تلويزيون است كه همه را بهخود جلب ميكند و افراد به جاي صحبت و تعامل با يكديگر محو تماشاي آن ميشوند.
از آن بدتر گاهي افراد به تلفن و پيامك و ايميل بسنده ميكنند. فدايي در اين باره ميگويد: «با توجه به اينكه زندگي امروزي، شرايط و اقتضائات خودش را دارد و سبك زندگي تغيير كرده است اما افراد بايد سنتهاي حسنه گذشته را حفظ كنند چرا كه سنتهاي مهمي مثل صلهرحم بر زندگي انسان آثار مثبت فراواني ميگذارد.
ضربالمثلي است كه ميگويد فرد موفق كسي است كه همه كس را ميشناسد نه اينكه همه چيز را ميداند. در واقع افراد موفق كساني هستند كه دوستيهاي خود را پا برجا نگاه ميدارند.»
از نگاهي ديگر از صلهرحم بهعنوان عاملي براي طول عمر نام برده شده است در واقع با تقويت روابط با ديگران نه فقط در جهت سلامت جامعه قدم برداشتهايم بلكه به سلامت رواني خود نيز كمك كردهايم. محققان معتقدند پرورش عواطف مثبت و از خود گذشتگي و وفاداري موجب تقويت سلولهاي ايمني بدن و رفع عوامل بيماريزا و جلوگيري از سرطان ميشود. احياي سنتهايي همچون صلهرحم كه در حال فراموش شدن است با توصيه امكان پذير نيست.
مصطفي اقليما، روان شناس در اين باره مشكلات اقتصادي را يكي از مهمترين عوامل كمتر شدن رفتوآمدهاي فاميلي ميداند و ميگويد: بسياري از خانوادهها براي تامين مخارج خانواده 2 يا 3 نوبت كار ميكنند و نمي توانند وقت زيادي را در كنار خانواده و فرزندان خود بگذرانند، اين امر سبب ميشود خانوادهها كمتر همديگر را ببينند در نتيجه كدورتها افزايش مييابد.
او معتقد است: احياي سنتهايي همچون صلهرحم كه در حال فراموش شدن است با توصيه امكانپذير نيست بلكه نيازمند برنامهريزي از سوي نهادهاي ذيربط و رفع مشكل اقتصادي خانوادهها است تا با نگاهي عميقتر به اين مسئله، بتوان اين سنتها را مجدداً احيا و بازسازي كرد.
متوقع نباشيم
اصغر مهاجر جامعهشناس نيز نظر متفاوتي در اين باره دارد، او معتقد است با توجه به شرايط موجود در جامعه، انتظار ما از خويشاوندان براي رفع نيازهاي عاطفي به شكل گذشته امكان پذير نيست.
امروزه ارتباطات به شكل قديم، آسيبهايي را نيز به همراه دارد اين در حالي است كه در گذشته، خويشاوندان از سطح درآمد و تحصيلات تقريباً يكساني برخوردار بودند و در يك شهر و منطقه زندگي ميكردند حتي از لحاظ سياسي نيز نظرات هماهنگي با يكديگر داشتند، به همين دليل رفتوآمدهاي فاميلي بسيار مطلوب و كارساز بود در حالي كه امروز به دليل يكسان نبودن علايق و تمايلات، روابط با گروههاي صنفي، باشگاهي و حزبي جايگزين روابط خويشاوندي شده است. بنابراين هم مردم و هم كارشناسان امر بايد مناسبتها را به شكل امروزي بازسازي كنند تا تعادلي بين باورها و ارزشهاي گذشته و زندگي امروزي ايجاد شود.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید