افرادی که از هوش روانی بالایی برخوردارند، احساس میکنند که زندگی آنها کامل است و هدف مثبتی دارد، شناخت عمیقی از خودشان دارند، هر آنچه میگویند، انجام خواهند داد. به فکر یک رابطه با شکوه هستند و اغلب احساس یکی بودن با جهان هستی دارند و به یک ارتباط پرشور عاشقانه میاندیشند. این هوش، یک هوش بالغ شده است و پیشرفت آن ریشه در سالهای کودکی دارد. با وجود این، کودکانی که عاقلتر از سنشان به نظر میرسند، هرگز کودکتان را دست کم نگیرید. با ملایمت به کودکتان کمک کنید تا هدف مثبت و دید وسیعی در زندگی داشته باشد. همچنین به او کمک کنید تا از جهان، زیباییها و رمز و راز آن قدردانی کند. شما میتوانید به تدریج و به طور اتفاقی، در مکالمات معمولی روزمره، این کار را انجام دهید.این جمله که «هر چیزی با چیز دیگری ارتباط است»، میتواند طرح سادهای برای شروع باشد. کودکتان را برای «پیاده رویهای پر رمز و راز» بیرون ببرید. در حالی که بدون عجله راه میروید، فقط به چیزهای دور و بر نگاه کنید و درباره چیزهای مختلفی که میبینید مانند: برگها، درختان، تعمیرات جادهای، ماشینها، حیوانات اهلی، ابرها و جویهای آب با هم گفت و گو کنید.کتابهای زیبا درباره جهان و منظومه شمسی برای کودک تهیه کنید.
این کتابها به کودک کمک میکنند تا زیبایی و عظمت جهانی را که در آن متولد شده است، درک نماید، شکوه طبیعت را لمس کند و ذهن او را باز میکند تا چیزهای شگفتانگیزتری را ببیند.تمثیل و استعاره در قصه گوییافسانه ها، در خود نیروی شگفتانگیز و خارقالعادهای دارند. همه ما این نیرو و کشش را تجربه کردهایم. اما به راستی این قدرت نهفته، ناشی از چیست؟ برو نو بتلهایم، مربی و روانشناس میگوید: صرف نظر از نقش حیاتی و مهم اولیای کودکان در معنا بخشی به زندگی آنان افسانه ها نیز تا حد زیادی به زندگی کودکان معنا میبخشند وقتی بچهها در برابر ادبیات قرار میگیرند، افسانهها بیشترین جاذبه را برای آنها دارند. موضوع این نیست که خوبیها و راستیها در پایان افسانهها پیروز میشوند، بلکه موضوع این است که قهرمان قصه جذابترین مساله برای کودک است.او در تمام مبارزات قهرمان خود را در نقش قهرمان قصه میبیند به خاطر این هم ذات پنداری، کودک تصور میکند که به همراه قهرمان افسانه، از آزمونها و سختیها میگذرد و با او به پیروزی دست مییابد، زیرا که فضیلتها و خوبی پیروزند و این خود فضیلتها و خوبیها را بر لوح ضمیر کودک حک میکند» مهمترین و اساسیترین ویژگی هر افسانهای تمثیل و استعاره است. عنصر مهمی به تمثیلها نیروی نفوذ و تاثیر میبخشد تطابقیابی است. تطابق یابی یک فرآیند ذهنی ناخودآگاه استاگر کودکی بشنود «سگی خشمگین و بزرگ، شروع به تطابقیابی در تجربیات گذشته میکند تا به این سه کلمه معنی بدهد بنابراین عبارت سگی خشمگین و بزرگ در هر کودک شنونده، تصویر متفاوتی را در خاطرش زنده میکند. چون کودکان منحصر به فرد هستند، تجاربشان از دنیا نیز منحصر به فرد است. آنها جهان را از خلال حسهای خود تعبیر و بنابر تجارب گذشتهشان تفسیر میکنند.
ساختن تمثیل به پختن کیک میماند. باید مواد لازم و دستور پخت را بدانید. اگر مراحلی را که در دستور ذکر شده دنبال کنید، آنچه را سرآشپز به شما قول داده است به دست میآورید: مرحله اول مثل حل کردن یک مساله است. اول باید دانست که مساله کودک شما چیست؟مرحله دوم این است که اشخاص، مکانها و اشیای مرتبط با مشکل را تفکیک کنید در این مرحله شما باید حیوانات، کودکان یا اشیای خیالی که نقش جایگزین را بازی میکنند به جای اجزای مشکل بگذارید.
کودک باید بتواند با شخصیتها، حوادث و ارتباط بین آنها، احساس نزدیکی کند. این مرحله مهمترین مرحله در خلق یک افسانه تمثیلی تاثیر گذار است و با آن شنونده بین وضعیت خودش و آنچه میشنود، پل میزند. مثلاً فرض کنید آرمین، پسر بچه یازده ساله، هر وقت در آشپزخانه غذا میخورد، بدون آنکه آنجا را تمیز و مرتب کند بیرون میرود. آرمین میداند که والدینش بطور دائم او را به خاطر رفتارش سرزنش میکنند و میداند که از دست او ناراضی هستند او خوب میداند که قانونی بنیادی را در خانه نقض میکند مثالی از یک قصه که با وضعیت این مشکل مشابه است، میتواند عناصر زیر را در برداشته باشد: عناصر واقعیت و عناصر قصه.
مرحله آخر فراهم کردن راه حلی برای مشکل است.اکثر والدین میتوانند برای مشکل فرزندشان راه حلی ارایه کنند. این به قوه تشخیص آنها و البته به سن کودک و شرایطی که مشکل را احاطه کرده بستگی دارد. مراحلی که بیان شد میتواند شما را در ساختن یک تمثیل کمک کند بعد از آنکه تمثیل را ساختید، میتوانید قصهگویی را شروع کنید آن موقع به قدرت معجزه گر افسانهها و تمثیلهایی خواهید برد کودک شما تطابقیابی خواهد کرد و تعریف کردن این افسانه به نوبه خود میتواند در تربیت فرزند دلبندتان تاثیر مثبت خود را بگذارد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید