بدون شک والدین نقش مهمی را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت در کودکان می توانند داشته باشند.اگر والدین کودک فرصت لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند. به طور قطع زمینه رشد و بروز خلاقیت برای کودک را فراهم ساخته اند. اگر والدین با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک وسایل و لوازم بازی های دلخواه کودک که مجموعاً می تواند بسیار ساده باشد قدرت تخیل و خلاقیت او را تقویت کنند، در واقع نقش بسیار مهمی را در شکوفایی خلاقیت آنان ایفا نموده اند.
کودکان خلاق برای بروز و تقویت خلاقیت خود نیازمند آرامش روانی، اطمینان خاطر و اعتماد به نفس قوی می باشند و هرگز نباید والدین اینگونه از کودکان، آنان را به خاطر خیال پردازی سرزنش نمایند و در واقع خلاقیت آنان را محدود سازند. والدین به جهت رشد و بروز خلاقیت کودکان شان باید فرصت لازم برای رشد و خلاقیت بالقوه را فراهم سازند و در نیل به این هدف باید به تخیل کودکان و حساس بودن نسبت به آن اهمیت قایل شوند.تخیل کودکان در رشد و توسعه تکنولوژی نو نقش بسیار مهمی را می تواند ایفا نماید.آنچه که تفکر کودکان و نوجوانان را خلاق می سازد قدرت تخیل، رهایی از جمود فکری و فراهم بودن محرک های حسی و ارایه اطلاعات جدید به آنها است.اگر تخیل کودکان و آگاهی با هم توام شوند زمینه خلاقیت نوآوری به معنای دقیق آن فراهم شده است.
البته به شرط آنکه بتوانیم تخیل کودکان را شکل داده و آن را پرورش بدهیم. خلاقیت در کودکان ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در مورد تفکرات معقول. همیشه و در تمام موارد شاهد این موضوع بوده ایم که کودکان خلاق همواره فکر نو و متفاوت از سایر کودکان دارند، کودکان خلاق یک فرآیند ذهنی را انجام می دهند که یک اثر جدید یا ایده نو و متفاوت را تولید می نمایند.کودکان خلاق معمولاً :دارای ویژگی های زیادی می باشند که بارزترین و شاخص ترین آنها می تواند به این گونه باشد
1- از قدرت تخیل فوق العاده برخوردارند.2- دارای ابتکار در کار و تفکر منطقی می باشند.3- خود انضباطی خاص و بازیگوشی و شوخ طبعی در آنها مشهود است.4- اعتماد به نفس بالا و کنجکاوی زیاد مقهور عمل نمودن کار آنان است.5- در موقعیت های اجتماعی بسیار محجوب می باشند.آنچه که تفکر کودکان و نوجوانان را خلاق می سازد قدرت تخیل، رهایی از جمود فکری و فراهم بودن محرک های حسی و ارایه اطلاعات جدید به آنها است.اغلب والدین به دلیل عدم شناخت کافی از اهمیت و حساسیت پدیده تخیل و رشد خلاقیت در کودکان و در نتیجه وجود بازخوردهای ابهام آمیز نسبت به اشکال مختلف تخیل و خلاقیت و فقدان برنامه های تربیتی جامع برای پرورش استعدادهای کودکان، زمینه مطلوب پرورش خلاقیت را فراهم نمی نمایند.کودکان خلاق می بایست در نظام آموزشی و تربیتی ما از حداکثر امکانات و تسهیلات در جهت شکوفایی خود استفاده و بهره ببرند و سرمایه گذاری برای این کودکان یک ضرورت حیاتی در رشد و خودکفایی همه جانبه جامعه قلمداد می گردد.
پیشرفت کودکان خلاق نسبت به نظرات و ایده ها و افکارشان مستلزم حمایت و پشتیبانی تمام آحاد و مراکز می باشد.بالا رفتن دانش و آگاهی والدین نسبت به شناسایی کودکان خلاق خود و پرورش خلاقیت آنان عامل موثری در انجام هرچه بیشتر تحقیقات و ایجاد تسهیلات گسترده در زمینه های مختلف علمی و فنی برای کودکان می باشد.اگر بگذاریم کودکان بیاموزند و مهارت زندگی را بیابند، مسیری را که طراحی نموده اند برای ما ترسیم می نمایند، اما متفاوت از شیوه ای که تکرار رفتار والدین شان باشد.تنها در این صورت است که جامعه قادر خواهد بود از ثروت واقعی خود یعنی افراد مستعد، هوشمند، مبتکر و خلاق در خدمت به خلق و ساختن جامعه ای برتر حداکثر بهره را ببرد و از هرز رفتن این نعمت و خلاقیت در آنان جلوگیری نماید.البته باید همواره این نکته را در نظر داشت که کودک خلاق نخست یک کودک است با نیازهای کودکانه که باید الزاماً مراحل رشد خود را مطابق سایر همسالان خود گذرانده و دوران کودکی را تحت شرایط و مقتضیات معین از جلوه های مشخص نمودارهای رشد سپری نماید.هرگز نباید والدین به واسطه داشتن کودکی خلاق و صاحب اندیشه های نو، او را تحت فشار آموزش های گوناگون قرار دهند و وادار به حضور در کلاس های متعدد آموزشی نمایند؛ آزمایشگاه کودکان، محیط اطراف و جامعه او می باشد. اگر فرصت مشاهده کردن با لمس کردن، شنیدن، چشیدن و بوییدن را به کودکان بدهید، با استفاده از حواس خدادادی اش او دوباره نگریستن به اطراف و آموختن از محیط را تجربه خواهد نمود و محصول آن را به شیوه ای نو و پدیده ای جدید تولید خواهد کرد.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید