عارفی ۳۰ سال مرتب ذکر "استغفر الله" را می گفت ؛ مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم؛ جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمدلله نابجاست ...
سیره بزرگان و علما همواره راهگشای انسان ها در تنگناهای زندگی و دستاویزی برای رهایی از موانع رشد و تعالی روحی و معنوی بوده است . آنچه در ذیل می خوانید بخشی از حالات علما و شیوه زندگی آنان است .
* بلندشدن از جا به احترام حضرت امیر(ع)
علّامه محمّد تقی جعفری نقل مي كرد:
عدّهای از جامعهشناسان برتر دنیا در «دانمارک» جمع شده بودند تا درباره موضوع مهمّی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟
برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصّی داریم؛ مثلاً معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیّت آن است. معیار ارزش پول، پشتوانه آن است.
امّا معیار ارزش انسانها در چیست؟
هر کدام از جامعه شناسها صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصّی را ارائه دادند.
وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم:
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.
کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است؛ امّا کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.
علّامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم.
ولی جامعه شناسهایی که صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
وقتی تشویق آن ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان! این کلام از من نبود؛ بلکه از شخصی به نام علی علیه السلام است.
آن حضرت در «نهج البلاغه» میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُه ُ/ ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدّس امیرالمؤمنین علی علیه السلام از جا بلند شدند. (۱)
* کوچک شمردن خانه داری، گناه است!
رهبرانقلاب: همه م یدانند؛ بنده عقیده ندارم به این که زن ها نباید در مشاغل اجتماعی و سیاسی کار کنند؛ نه، اشکالی ندارد؛ اما اگر چنانچه این به معنای این باشد که ما به خانهداری به چشم حقارت نگاه کنیم، این می شود گناه.
خانهداری یک شغل است؛ شغل بزرگ، شغل مهم، شغل حساس، شغل آیندهساز. (۲)
* چقدر از این الحمدلله ها گفتیم
عارفی ۳۰ سال مرتب ذکر می گفت: "استغفر الله".
مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمدلله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته…
گفتم: الحمدلله…
معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
آن الحمدلله ازسر خودخواهی بود؛ نه خداخواهی.
چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکـــریم. (۳)
* بدون شکر، خبری از ازدیاد نعمت نیست
حضرت آیت الله بهجت (ره):
شکر موجب ازدیاد نعمت هاست و اگر شکر نکردید، خبری از ازدیاد نیست.
لذا اگر دیدیم ازدیاد نیست، شکّ نکنیم و بدانیم که شکر نیست. (۴)
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید