رواج بیرویه جراحیهای زیبایی به آنجا رسیده است که با آسیب رساندن به بدن سعی در زیباسازی ظاهری داریم، آسیبهایی مانند شکستن دنده و برداشتن قسمتی از لبها.
پس از رشد قارچگونه جراحی زیبایی بینی، چشم گربهای، عمل باریک کردن کمر (برداشتن دنده آخر)، پیکرتراشی (لیپوماتیک) و ... اینک نوبت به جراحی "لب زیگزاگی" رسیده است!.
موج جذاحیهای زیبایی
متاسفانه جراحیهای زیبایی آنچنان در سالهای اخیر دامن ایرانیان را گرفته که دیگر سن و جنس مطرح نیست؛ بالای شهر و پایین شهر هم ندارد؛ از دست فروشِ مترو گرفته تا فردی پشت فرمان یک ماشین مدل بالا در خیابانهای بالای شهر. این مساله باعث شده تا بسیاری از پسران و دختران دارای چهرههای مشابه و یکسانی باشند.
توجه بیش از اندازه به ظاهر و زیباییهای صورت، افرادی را که دارای چهره بیعیب و نقصیاند به فکر جراحی انداخته. این درحالی است که پشت پرده این جراحی های غیرضروری چیزی جز مدگرایی، چشم و هم چشمی ها و افول ارزش های رفتاری و معنوی پنهان نشده است. گویا تنها زمانی که فرد چهره ای زیبا و بینی عمل کرده ای داشته باشد، مورد پذیرش اجتماعی قرار خواهد گرفت و در غیر این صورت، از طرف گروه دوستان و همسالان، جامعه و خانواده مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
باید توجه داشت که جراحی زیبایی یکی از راههایی است که با استفاده از فناوری دست به بهبود زندگیمان میزنیم؛ مانند هر فناوری دیگر باید هوشمندانه فواید و مضرات آن را ارزیابی کرده و پس از یک بررسی جدی، اگر مناسب دانستیم، آن را انجام دهیم.
دیگر اصالت، ایمان، صداقت، رفتار و منش، تحصیلات و همه ی ویژگی های درونی و رفتاری که زمانی در همین جامعه ملاک انتخاب فرد در همسریابی، دوست یابی و پذیرش اجتماعی بود جایی نداشته و از این پس تنها چهره جراحی شده ملاک انتخاب دوست و همسر خواهد بود.
در این میان، برخی از این افراد به یک بار جراحی راضی میشوند و در صورت انتخاب درست پزشک، به نقطهی مطلوب خود دست مییابند. البته در کنار افراد راضی، عدهای از متقاضیان با انتخاب پزشک غیرمتخصص دچار عارضههای جدی روحی و روانی و وسواس شدید میشوند.
به نظر میرسد جراحیهای زیبایی غیرضروری، همچون باتلاقی است که دست و پا زدن در آن، بیشتر فرد را در خود فرو میبرد. افزایش متقاضیان جراحی های غیرضروری و بیمورد بدون در نظر گرفتن سن، جنس و پایگاه اجتماعی تا حدی گسترش یافته است که باید به شکل یک آسیب اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد.
آگاهی از علل، پیامدها و راهکارهای جلوگیری از گسترش جراحیهای زیبایی غیرلازم و بی جهت تا حدی به کاستن این آسیب اجتماعی کمک خواهد کرد.
افزایش جراحی های زیبایی؛ چرا؟
علل و عوامل افزایش جراحیهای زیبایی غیر ضروری در کشور در بسترهای اجتماعی، روانی و فیزیولوژیک قابل بررسی است. بسیاری از کارشناسان اجتماعی، چشم و هم چشمی، مُدگرایی و تبلیغات رسانه ای را مهمترین عامل گسترش این نوع جراحی ها میدانند. همچنین، پزشکان این حوزه نیز متقاضیان این جراحی ها را افرادی با مشکلات روحی و روانی فراوان معرفی می کنند که پیش از انجام هرگونه جراحی، به روانشناس و روانپزشک احتیاج دارند.
بحران در هویت فردی و اجتماعی، کمرنگ شدن ارزش های معنوی و دینی، الگوبرداری فرزندان از پدر و مادر، از دیگر عوامل مطرح شده از سوی کارشناسان در خصوص افزایش جراحی های زیبایی غیرضروری است.
امروزه فرهنگ به معنی ارزشهای مادی و معنوی نیست؛ چشم و هم چشمی و رقابت میان زنان و مردان است که سبب شده تا شاهد جراحی های مختلف باشیم. ارزش های مادی گرایانه و صوری گرایانه جای خود را به ارزش هایی داده است که توجه به ظواهر را به جای تعقل و تعالی اندیشه مورد هدف قرار داده اند.
خلأ ارزشهای ذهنی، هبوط مسایل اخلاقی، مدزدگی، احساس خودزیبابینی، کمبود شخصیت، احساس خودکم بینی و وسوسهی اطرافیان از مهمترین دلایل شیوع جراحیهای زیبایی غیر ضروری هستند. بسیاری از متقاضیان جراحیهای زیبایی غیرضروری به بیماری روحی موسوم به "اختلال بدشکلی بدن"(body dysmorphic disorder) مبتلا هستند؛ این افراد همیشه گمان می کنند که دچار نواقص و ایرادهایی در صورت و بدن خود هستند.
مراجعه کنندگان مبتلا به این بیماری از پزشکان درخواست انجام جراحی هایی برای زیباتر شدن دارند اما نکته مورد توجه این است که انجام هر تعداد جراحی پلاستیک برای این افراد، به راضی کردن آنها منجر نخواهد شد و این افراد در نهایت باید به وسیله ی روانشناسان و روانپزشکان درمان شوند.
آمارهای سرسامآور
براساس پژوهشهای انجام شده؛ از میان 426 زن تهرانی بیش از 15 درصد تاکنون عمل جراحی زیبایی را تجربه کردهاند که بیش از 60 درصد آن را عمل جراحی بینی تشکیل داده است. در این پژوهش که به بررسی دلایل رواج جراحی زیبایی در میان زنان تهرانی میپردازد، از 426 زن تهرانی که این عمل جراحی را انجام داده اند، نظرسنجی شده است. حدود 61 درصد از شرکت کنندگان در این پژوهش دارای مدرک کارشناسی بودهاند و بیشتر افراد جراحی شده زیر 25 سال و مجرد بودهاند. همچنین 45.5 درصد دارای پایگاه طبقاتی متوسط و 37.9 درصد دارای پایگاه طبقاتی بالا و 16.7 درصد در پایگاه طبقاتی پایین قرار داشتند. در نمونه مورد مطالعه 15.5 درصد از زنان عمل جراحی را در یک یا چند عضو خود تجربه کرده اند که اغلب یعنی 62.4 درصد جراحی بینی است. بیشترین انگیزه زنان برای جراحی زیبایی را کسب زیبایی بیشتر با 54.1 درصد، جلب توجه دیگران با 8.1 درصد، کسب موفقیت های اجتماعی با 14 درصد، رضایت دوستان با 2 درصد و دیگر موارد با 13.5 درصد تشکیل می دهد.
از سوی دیگر براساس این آزمون در این پژوهش ارتباط گرایش به جراحی زیبایی با تصویر منفی از بدن، اعتماد به نفس، رضایت مندی از زندگی، فشارهای اجتماعی و باورها و گرایش مذهبی مشاهده می شود در تحلیل ارتباط بین تصویر منفی از بدن، زنانی که تصویر منفی نسبت به بدن خود دارند بیشتر تمایل دارند تا در بدن خود تغییراتی از طریق جراحی ایجاد کنند. از سوی دیگر در تحلیل اثر اعتماد به نفس بر تمایل به جراحی زیبایی، ملاحظه میشود که زنانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند کمتر به انجام جراحی زیبایی تمایل دارند.
در آخر
از دلایل جراحیهای زیبایی بدون ضرورت که بگذریم، پیامدها و آسیبهای جسمی و روحی را نمیتوان از نظر دور داشت چون طبق اعلام روانشناسان و پژوهشگران اجتماعی سالانه با افزایش چشگیر افراد مبتلا به مشکلات روانی روبرو هستیم که درصد قابل توجهی از آنها دچار وسواس خاصی به ظاهر خود هستند و دست کم دو بار خود را به تیغ جراحی زیبایی سپردهاند. حائز اهمیت آنکه حل این مشکل روحی-روانی هزینههای فراوانی دارد که گاها به دلیل عمق این بحران نتیجه مطلوبی نخواهد داشت.
نظرات 0
شما هم میتوانید در این مورد نظر دهید